به گزارش
جهانبین نیوز به نقل از جام نیوز، «نفاق» در قرآن، همردیف «کفر» مطرح شده است و افرادی که كه بدون اعتقاد به خدا و پيامبر (ص) و روز رستاخيز، در میان مسلمانان، تظاهر به اسلام و ایمان می کنند منافق خطاب شدهاند.
ظهور و پیدایش منافقان، ازدوران پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه منوره آغاز میگردد و قبل از آن ـ یعنی در دوران مکه ـ خبری از آنان مشاهده نمیشود [۱] زیرا نفاق،در زمان تحقق قدرت به وجود میآید و گروهی که قدرت در دست آنها نیست وتوانایی ابرز هم ندارند منافقانه در جامعه ظاهر میشوند.
باید توجه داشت که مسأله نفاق همانطور که در بیان معصومین هم اشاره شده منحصر به زمان رسول خدا (ص) نبوده و بعد آن حضرت نیز در شکلهای مختلفی خودنمائی کرده است.
بلکه بعد ازرسول خدا (ص) در کشورهای اسلامی اسلامی اداره امور مسلمانان به دست اسلام نمایان و حاکمان منافق افتاد که معاویه مصداق بارز آن بود.
معاویه، با همان شیوه نفاق که از اجداد خود به ارث برده بود، با امیرالمؤمنین خواندن خود، توانست امامت مطرح شده توسط نبی گرامی اسلام (ص)، را در جامعه کنار زده و بر جهان اسلام حکومت کند و حاکمیت نفاق را درتاریخ اسلامی پایهگذاری نماید.
حال اگر امیرمؤمنان علی (ع) در نهج البلاغه از منافقین حرف میزند و خصوصیات آنها را بازگو میکند، ذکر مصیبتهای وارده آنان به اسلام و پیامبر نیست؛ بلکه هدف بیان خطر و تهدید بزرگی به نام معاویه است که نابودی دین اسلام و قرآن را در سر میپروراند.
اینجاست که امیر المومنین علی (ع)میفرماید . اُوصیکُم عبادَاللهِ بِتَقوَی اللهِ، وَ اُحَذِّرُکُم اَهلَ النّفاقِ، فإنَّهم الضّالّونَ المُضِلُّونَ، و الزالّونَ المُزِلُّونَ، یَتَلَوَّنُوَنَ الواناً ...»[۲]
ـ ای بندگان خدا! شما را به تقوا و پرهیزکاری سفارش میکنم؛ و از منافقان پرهیز میدهم؛ زیرا آنان گمراه کنندهاند؛ خطاکار و خطا اندازند، به رنگهای گوناگون بیرون میآیند؛ و به قیافهها و زبانهای گوناگون، خودنمایی میکنند، و در کمینگاهی به کمین شما مینشینند؛ بد باطن و خوش ظاهرند؛ و در نهان برای فریب مردم گام برمیدارند؛ از بیراههها حرکت میکنند؛ گفتارشان به ظاهر شفابخش، اما کردارشان دردی درمانناپذیر است اگر چیزی بخواهند اصرار میورزند و اگر ملامت کنند پردهدری مینمایند؛ و اگر حکومت یابند از حد تجاوز میکنند؛ سخن باطل خود را شبیه حق جلوه میدهند؛ راه ورود به خواسته خود را آسان و طریق خروج از دام خویش را تنگ و پر پیچ و خم جلوه میدهند: آنان دار و دسته شیطانند.
ازفرمایش حضرت این بدست میآید که بعد ازپیامبر نفاق واقعی به کاخها و خانههای رسیده که از ترس حفظ برخی ظواهر اسلامی را میکردند تا بتوانند اساس دین را تخریب و تحریف نمایند.
که کربلا مصداق بارز بروز این نفاق بود لذا حسین بن علی (ع) با خون خویش چهره پشت پرده این منافقین حاکم بر بلاد اسلامی را بر ملا کرد و یزید بن معاویه را که به گواه تاریخ حاکمانى مانند یزید بن معاویه که وحى را انکار مىکرد و نبوت پیامبر را زیر سؤال مىبرد و چنان که در شعر خود میگوید:
لعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلا / خَبَرٌ جاءَ وَلا وَحْیٌ نَزَلْ..
لذا ایگونه افرادکه با شعار اسلام بر مسلمین حکومت می کردند لازم بود تا چهره حقیقیشان بر ملاء گردد و اعتراف همه صاحب نظران و محققین تنها شهادت حسین بن علی (ع)چهره پلید خاندان بنی امیه را نمایان کرد و موجب انقراض این خاندان گردید.
پی نوشتها:
[۱]- دشمنان دوست نما، ۱۵؛ منشور جاوید، ۴، ۱۰ و ۲۶.
[۲] - نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵.
انتهای پیام/1026ج