۰
plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۰
کد مطلب : ۱۴۵۷۱

از من دکارتی تا من های امروزی؟

از من دکارتی تا من های امروزی؟
به گزارش جهانبین نیوز، فکر می‌کنم، پس هستم یا می‌اندیشم، پس هستم (به لاتین: Cogito ergo sum) جملهٔ معروف رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، است. این جمله که ابتدا در رساله گفتار در روش و سپس در اصول فلسفه آمده‌است، اولین اصل دکارت است که با تکیه بر آن فرضیه مابعدالطبیعه (متافیزیک) خود را در کتاب تأملات در فلسفه اولی بنیان نهاد و «اعتماد به نفس» را به عنوان اصالت در علم فلسفه گنجاند. محتوای این جمله از نوع استنتاج منطقی نیست، بلکه نوعی شهود عقلی است.

جمله «من می اندیشم پس هستم» از جمله اندیشه های «رنه دکارت» در «رساله گفتار در روش» است. دکارت در اینباره استدلال می کرد که اگر من شک می کنم پس ضرورتاً باید یک «من»ی باشد تا بتواند شک کند «شک می کنم پس هستم»، درغیراینصورت چگونه می تواند هرگونه شکی صورت پذیرد. از طرفی دکارت معتقد است که این «وجودداشتن» تنها زمانی یقینی است که من آگاه باشم لذا وی ضابطه «من می اندیشم پس هستم» را به عنوان نخستین اصل فلسفه خویش می داند. این دو جمله هر دو از دکارت است.

دکارت جذب این نکته شد که آیا راهی برای رسیدن به یقین وجود دارد یا نه؟ البته برای او روشن بود که صدق و یقین دو چیز متفاوت هستند اما وی معتقد بود که تنها از طریق یقین میتوان به صدق دسترسی پیدا کرد. او در جست و جوی پیدا کردن روشی بود که علاوه بر نتایج مفید قادر به پاسخگویی به ایرادهای شکاکان باشد.

دکارت برای رسیدن به مقصود هر آنچه را که کمترین شکی درباره اش داشت از دایره ی ذهنش بیرون ریخت. او می خواست پی به بنیاد علم و همچنین تحقیق ببرد تا بدین وسیله به کشف روش های تحقیق علمی نایل آید. می خواست ثابت نماید که شناخت علمی به واقع امکانپذیر است.

دکارت هر آنچه را که شک و تردیدی درباره ی آن مطرح بود کنار گذاشت تا بر شکاکان پیش دستی کند. او برای پی ریزی بنیاد علمی اش شک را به مثابه «روش» برگزید.

دکارت وقتی در مسیر شک به نقطه ی واگرد می رسد، در بازگشت همه چیز را از نو بنا می نهد. او می گوید اگر به همه چیز شک کنم به فکر کردن خود نمی توانم شک کنم. عبارت معروف دکارت در این باره چنین است: «می اندیشم پس هستم.»

شک دکارت ردی از اندیشه دارد از من برتر سخن می گوید که به معرفت رسیده است. و از علم و جهان بینی خاص برخوردار است سهم این من، به لحاظ جایگاه علمی و فلسفی، دربعد اندیشه ای انسان مشخص، از اهمیت بسیار برخورداراست.

این روزها درگستره فضای ادبیات تقلید از "من دکارتی" باب روز شده است. بیشتر نویسندگان فضای مجازی برای برجسته کردن علاقه خویش از من هایشان نوشته اند که دراینجا به تعدادی اشاره می شود:

- می نویسم پس هستم
- نقاشی می کنم پس هستم
- اعتراض می کنم پس هستم
- سکوت می کنم پس هستم
- داستان می نویسم پس هستم
- نقد می کنم پس هستم
- شعر می گویم پس هستم

این من ها با داعیه طرفدارانشان، دغدغه ای را بیان نمی کنند بلکه از جنس تقلید است. مهمترین دلیل آن طرح این سوال است وزن این افراد با عنایت به "من هستم "که به رخ می کشند دربعد اندیشه ای چقدر است؟ این من ها چه سهمی در دانش و فرهنگ بشری دارند؟

جالب اینکه داعیه داران این من ها بیشتر افراد متوسط التحصیل هستند بیشتر شبه روشنفکران هستند. هیچ گاه از زبان نویسندگان متفکران و شاعران بزرگ جملات این چنینی بر زبان بر زبان رانده نشده است. هر وقت هم صحبتی به میان آورده اند به امانت از دکارت نقل به مضمون کردند.

نتیجه این که "من دکارت" درقیاس با من های رایج درگستره فضای ادبیات و روشنفکری یک من برین است. من ی که ویژگی برجسته اش اندیشه است. اندیشه ای که ازکانال شک گذر کرده به یک من بایسته تبدیل شده و درباره جهان و انسان گفتمان دارد.

من های تقلیدی آن برجستگی گفتمانی را ندارند. اصلا به عنوان گفتمان مطرح نیستند. لذا نمی توانند محرک و مقدمه ای برای رسیدن به آن "من برین" باشند. من دکارتی ازجنس اندیشه است من های تقلیدی، بیشتر شبه روشنفکری است.

درباز گفتن من دکارتی بایستی احتیاط کرد چرا که جایگاه افراد به لحاظ سهم علمی و اندیشه ای اهمیت و وزن آن را معین می کند.

منابع :
۱-کریم مجتهدی، دکارت و فلسفه او، انتشارات امیرکبیر
۲- میرعبدالحسین نقیب زاده، فلسفه کانت/بیداری از خواب دگماتیسم، انتشارات آگاه
۳- محمد علی فروغی، سیر حکمت در اروپا به علاوه رساله ی گفتار در روش دکارت (ملحق به پایان کتاب)

انتهای پیام/ خ ز/
مرجع : الف
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۰۳:۰۰:۵۰

29 Dec 2019