به گزارش
جهانبین نیوز، ویلیام بیمن، نویسنده معروف و تحلیلگر سیاسی آمریکایی و همچنین استاد دانشگاه مینهسوتا در مصاحبه اختصاصی خود با تسنیم میگوید ملت ایران در چهار دهه اخیر نشان داده است به هیچ عنوان محافظهکار نیست بلکه همچنان مسیر همیشگی انقلاب خود را ادامه میدهد.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانیم:
همانطور که میدانید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس در اظهار نظر اخیر خود درباره موضوع هستهای ایران در نشست هفتگی که در بیت المقدس برگزار شد، در آستانه نخستین روز از دور جدید نشستهای هستهای ایران در وین، با وجود تمام تحولاتی که برنامه هستهای این کشور داشته است و نتایج تازهای که در صحبت با غرب عاید دو طرف شده است، گفت: ایران چیزی از دست نداد بلکه چیزهایی از جمله کاهش تحریمها را به دست آورد. وی پیش از این هم توافقات طرف غربی با ایران را اشتباه تاریخی و جبران ناپذیری برای آنها خوانده بود و در این باب بهقدری مبالغه کرد که دولت آمریکا وی را به صبوری دعوت نمود. آخرین اظهار نظر وی این بوده است که ایران نباید حتی یک سانتریفیوژ داشته باشد، نظر شما درباره اظهارات وی چیست؟
بیمن: بنیامین نتانیاهو از حزبی برای تصدی مقام نخست وزیری برخاسته است که میان رقبای خود به تندی و واکنش گرایی مشهور است. حزب او تحت عنوان دفاع از سرزمین، تاریخ یهود و افسانههای بیمعنایی که این قوم بیتاریخ برای خود دست و پا کردهاند، سعی میکند از زیر فشار سؤالهای فعالان حقوق بشر خود را رها کرده و عملکرد خشونتبار و غیرمسئولانه خود را به این وسیله توجیه و مخفی کند.
اگر سازمان ملل واقعاً قابل تکیه و اعتماد بود باید یک بار بابت تمام این تهمتها و سختگیریهای بیدلیل و شرمآور آنها را به سؤال میکشید که به چه دلیل این تهمتها را وارد میکنند.
در دورانی که مسئولان شوروی با اطوار خاصی در نشستهای سازمان ملل حضور پیدا میکردند همیشه دبیرکل آماده بود به آنها تذکر بدهد ولی امروز کوچکترین واکنشی در برابر این اقدامات صورت نمیدهد.
متأسفانه ساختار سیاست جهانی بهقدری از لابی اسرائیل میترسد و تاکنون بهقدری بیشهامت ظاهر شده است که اسرائیل برای هر عملی که میخواهد صورت بدهد حمایت سازمان ملل از خود را بدون نیاز به بررسی و هماهنگی کامل میبیند.
در جنگ سال ۶۷ ناصر با اسرائیل که بهتحریک فرانسه و انگلیس آغاز شد هر دو طرف بیهیچتردیدی مطمئن بودند نیروهای حافظ صلح سازمان ملل اگر وارد خاک مصر شوند طبعاً در دفاع از اسرائیل خواهد بود نه در دفاع از مردم مصر که بخشی از خاک کشورشان در چنگ اسرائیل بود.
در جریان هستهای شدن اسرائیل فرانسه که همسایه آنهاست، آمریکا که حیاط خلوت آنهاست و سازمان ملل که بارها نشان داده است نوکر آنهاست، کوچکترین حرکتی نکردند.
معلوم نیست حزب حاکم در سرزمینهای اشغالی چگونه میخواهد با قضاوتهایی که آیندگان در باب سرنوشت آنها میکنند روبهرو شود و بهنظر من دلیل این بیمسئولیتی، بیتمدن بودن و بیتاریخ بودن این قوم است که اگر چنین نبود اینهمه افسانه بیمعنا برای خودشان رقم نمیزدند.
تمام ملل دنیا حرفهای تند و بیدلیل این رئیس جمهور را به هیچ میگیرند چون بارها بازرسان سازمان ملل به ایران آمدند و نشانی از تسلیحاتی بودن عملکرد آنها به دست نیامد.
این سازوکار سازمان جهانی انرژی هستهای برای کشف ماهیت تسلیحاتی برنامه هستهای یک کشور است. وقتی آن سازمان تسلیحاتی نبودن برنامه هستهای ایران را تأیید کرده است نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس که هرگز پا به خاک ایران نگذاشته است از کجا میداند آنها اشتباه میکنند در حالی که در تمام این مدت جز داد و فریاد و اخم و تندی مدرک دیگری برای اثبات مدعای خویش ارائه نداده است؟
او میداند نظر به سرکوبی که با اینهمه پول و سلاح بر ساختار سیاست جهانی وارد میکند در مواجهه با ملل محافظهکار به چیزی جز همین تندخویی نیاز ندارد ولی ملت ایران در این چهار دهه نشان داده است به هیچ عنوان محافظهکار نیست بلکه همچنان مسیر همیشگی انقلابش را ادامه میدهد و هیچ دلیلی در این عالم نیست که بتواند باعث شود جنایتهای این رژیم را ندیده بگیرند یا این که در محاسباتشان دخیل نکنند.
ملتهای منطقه همه از این واقعیتها خبر دارند ولی سعودی میترسد اگر با آنها مخالفت کنند یک روز از آنها نفت نخرند و این ترس باعث میشود روز را بهخاطر گفتههای آنان شب کنند.
بهنظر شما اظهارات آنها چه تأثیری بر نتایج نشست وین دارد؟
بیمن: هیچ. بهجرئت میگویم هیچ. همه از ارتباط نزدیک آمریکا با اسرائیل آگاهند و میدانند چقدر منافع این دو نظام به یکدیگر پیوند خورده است. با این حال وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا که از اعضای ارشد تیم مذاکره کننده این کشور است با شنیدن همین حرفهای نتانیاهو میگوید عمل طرفین است که برای ما اهمیت دارد نه آنچه نتانیاهو میگوید.
مدتهاست که میبینیم سیاستهای بلندمدت این دو نهاد با هم زاویه پیدا کرده است و اگر اسرائیل از دستیابی به اهداف شومش در دوران اتحاد با غرب ناتوان بود طبعاً در این زمان که با آن اختلاف پیدا کرده است این مهم برایشان سخت میشود.
مسئله مهم برای اسرائیل این است که با اینهمه طلا که در بانک مرکزیاش اندوخته است بدون پرداخت هیچ هزینهای معامله کند و با اینهمه سلاح که در زاغهها و سرباز که در ارتشش جمع کرده است بدون نیاز به درگیری بتواند نبردها را برنده شود و این خاصیت مهم سرمایهداری است. برای دستیابی به این هدف اسرائیل باید بتواند همه را وادار کند بپذیرند هر کاری بخواهد میتواند بکند و عقلاً از مخالفت با تمام خواستهها و تصمیماتش پرهیز بکنند.
ترس دولتهای اروپای غربی از آمریکا و اسرائیل باعث شده است احساس کنند در این زمینه موفق شدهاند ولی ملل متمدنی که بهخلاف آنها تاریخ دارند هرگز به این راحتی تسلیم نمیشوند و نشدهاند.
شاید بدترین بدشانسی که اسرائیل آورده است این است که مشخصاً مللی اینقدر مقاوم و قائم به ذات با او درافتادهاند. اگر او دشمنش را بهترتیب دیگری انتخاب میکرد شاید تاکنون خواستههایش را به دست آورده بود. ولی در برابر نظام اندیشهوری شیعی، انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ و بیداری اسلامی طبعاً شکست خواهد خورد، چون دقیقاً نقطه مقابل خواستههای سیاسی و سرکوبمحور اوست.
ضربهای که غرب از این مسئله میخورد و روی خوشی نمیبیند بهخاطر تمرکز فکرشان بر اروپا و دیگریستیزی است. آنها هرگز قبول نمیکنند دولتهای دیگر هم عقلانیت و فهم دارند و میتوانند مثل آنها نظام و ارتششان را مدیریت کنند و به همین دلیل میگویند انواع جنگ افزارهای مدرن و جنگندههای جدید را باید از دسترس آنها دور نگه داشت والّا حتی بدون اینکه بخواهند ممکن است فاجعههای جبران ناپذیری به بار بیاورند.
همه میدانیم اسرائیل سیاست ابهام هستهای را در پی گرفته است و بارها صحبتهای تنشزایی در مورد هستهای بودن خودش کرده است، میدانیم با همسایههای مسلمانش تاکنون چه کرده است و امروز هم با این حرکتها دارد حلقه انزوای خود را تنگتر میکند.
ژورنالیستها و ملل آزاده دنیا به این حرفها خواهند خندید چون هرکسی مختصر دانشی در زمینه فیزیک هستهای و یا اقلاً تاریخ صد سال اخیر دنیا داشته باشد که ناظر به هستهای شدن برخی کشورهاست، خواهد فهمید چگونه است که عدهای مثل اسرائیل بمب میسازند و عدهای مثل ایران میتوانند بهراحتی ادعا کنند برنامههایشان غیرتسلیحاتی است و بازرسان آژانس جهانی انرژی هستهای و سازمان ملل بارها این مسئله را مورد تأکید قرار دادهاند.
حکومت ایران با اینکه اصلاً نگاه مثبتی به این دو نهاد ندارد و عملکرد آنها را شدیداً تبعیض آمیز میداند درهای کشور و سایتهای هستهایاش را بهروی آنها باز کرده است و این نهایت صلحطلبی و اخلاق حرفهای در سیاست خارجی را نشان میدهد.
مسئولین رژیم اشغالگر قدس شهامت این را ندارند که اعلام کنند چه مشکلی با نظام جمهوری اسلامی ایران دارند بلکه میدانند بهخاطر جنایتهای منطقهای خود مورد تنفر تمام جهان هستند. ایران تنها کشوری است که این تنفر و اعلام جرم را بدون ترس علناً بیان میکند و از عواقب آن این است که اسرائیل بهاینترتیب بهناحق علیه آنها کارشکنی میکند.
انتهای پیام/