از وسايل کمک آموزشي و گرمايشي در مدارس موگويي هم نميتوان چيزي گفت چرا که هيچ وسيله اي نيست و براي گرمايش از بخاري نفتي استفاده مي شود که هر لحظه حادثه مدرسه شين آباد را يادآوري مي کند.
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از کوهرنگ خبر، در سفر اخيري که بهمراه نماينده ولي فقيه در استان، استاندار، نماينده مردم کوهرنگ در مجلس و جمعي از مديران کل به روستاهاي دهستان موگويي داشتيم کمبود امکانات در بخش آموزشي کاملا به چشم مي آمد.
يکي از اين روستاها که همانند ساير روستاها از نظر امکانات براي تحصيل دانش آموزان در بدترين شرايط بسر مي برد مدرسه روستاي زرگ بود که فاقد مکان مناسب بود.
روستاي زرگ بهمراه 5 روستاي ديگر از روستاهاي مرزي با استان لرستان بود که با همت مسئولين از جمله فرماندار کوهرنگ و بخشدار مرکزي بعد از انقلاب، امسال از داشتن جاده بهره مند شدند، داراي دو اتاق با سقفي از چوب هاي پلاسيده است که هر لحظه با کوچکترين لرزش فرو خواهد ريخت.
اقدامات بسياري طي چند سال اخير از طرف مديريت آموزش و پرورش شهرستان کوهرنگ در جهت مدرسه سازي در کوهرنگ انجام شده است که نتيجه آن ساخت بيش از 20 مدرسه بوده که جاي تقدير و تشکر دارد.
اما شهرستان کوهرنگ با پراکندگي که دارد و روستاهايي که گاهي تنها 3 يا 4 دانش آموز دارند که در مناطق کوهستاني و دور افتاده، کمي کار را مشکل کرده است.
مدارس روستاهاي دور افتاده دهستان موگويي، لبد بازفت، روستاهاي صمصامي و حتي بخش مرکزي فاقد امکانات و اکثر فرسوده هستند که نياز است فکر اساسي براي آن کرد.
مدرسه روستاي زرگ نمونه اي از يکي از اين مدارس است که استاندار و نماينده مردم کوهرنگ در مجلس از آن بازديد کردند، حقيقتا براي نگارنده بسيار دردآور بود، به راستي کساني که امام خميني (ره) آنها را ذخاير انقلاب ناميد بايد اينچنين امکاناتي داشته باشند؟ آيا کساني که قرار است آينده ايران اسلامي را بسازند اين وضعيت قابل تامل است؟ تصاويري که ملاحظه مي کنيد گوياي همه چيز است.
از وسايل کمک آموزشي و گرمايشي هم نميتوان چيزي گفت چرا که هيچ وسيله اي نيست و براي گرمايش از بخاري نفتي استفاده مي شود که هر لحظه حادثه مدرسه شين آباد را يادآوري مي کند.
از مدرسه بودن فقط يک چهار ديواري دارد و سقفي که لکههاي زرد بزرگش يادآور بارانهاي سال پيش است و آبي که از سقف شره ميکرد و صندليهاي کلاس را خيس، تيرک هاي چوبي هر لحظه بوي فرو ريختن مي دهد.
کلاس بي شيشه که با نصب پلاستيک از سوز سرما در امان است اما خدا مي داند چگونه در مقابل باش برف و باران و بادهاي سوزناک مقاومت خواهد کرد.
صندليهاي فرسوده پا چوبهاي ورآمده از نم باران سال پيش، دانشآموزان زرگ و روستاهاي پيرالي، ايناز، روستا، دره توت از هيچکدام از اين کمبودها گله ندارند.
پسرها و دختران آفتاب سوختهاي که حلقه زدهاند و بيوقفه حرف ميزنند که از اين راه دراز خستهاند، دلشان ميخواهد روستايشان يک مدرسهي راهنمايي داشته باشد تا مجبور نباشند سه ساعت و بيشتر را با پاهاي نوجوانشان راه گز کنند تا به مدرسه خويه برسند.
يکي از اهالي ميگويد که زمستانها سرماي اين منطقه سوزناک است اما در صبحهايي که سوز سرماي صبح صورت بچهها را سرخ ميکند خبري از سيستم گرمايشي هم در اين مدرسه نيست، آقاي مديرهم ميگويد: «دستمان تنگ است».
مشکلات در مدارس روستايي کوهرنگ آن قدر زياد است که حرف زدن از رنگ و روي ديوار زيادهخواهي به نظر ميرسد.
معلمهاي اين مدارس اکثرا از کوهرنگ ميآيند اما از استان هم حضور دارند،تک و توکي از مدارس، معلم ورزش هم دارد اما امکانات ورزشي براي اين دانشآموز تقريبا صفر است.
«اگر خيرين به دادمان برسند...»
مدير، اميدي به اعتبارات آموزش و پرورش ندارد، چشم اميدش به دست خيرين مدرسهساز است.
دانش آموزان در يك مکان غير استاندارد که فاقد درب و پنجره و آب و برق است تحصيلشان را سپري مي كنند؛ دانش آموزاني كه بايستي اين شرايط را هر روز تحمل كرده و مشغول ادامه تحصيل در اين كانكس غيراستاندارد شوند.
به گفته اهالي، وضعيت نامناسب اين مدرسه را به مسئولان آموزش و پرورش گزارش داده اند، اما نبود بودجه و امکانات براي حل آن و در اختيار قرار دادن فضاي آموزشي مناسب براي دانش آموزان روستا سبب مي شود تا ديگر خانواده هاي دانش آموزان رغبتي براي ادامه تحصيل آنها نداشته باشند.