روستاي چين در کوهرنگ سرشار از منابع غني شرمساري/سال ها وعده هم چين را چين نکرد

به گزارش جهانبین نیوز به نقل از کوهرنگ خبر، نامش روستاي چين است اما امکاناتش با کشور چين بيش از 180 درجه تفاوت دارد، به زبان ساده بگم هيچگونه امکاناتي ندارد نه جاده مناسب نه تلويزيون و نه امکانات اوليه.

سفر به روستاي چين با چهار ساعت فاصله از مرکز شهرستان انتظار جاده هاي صاف و آسفالت شده بي فايده است، چرا که اين روستا از توابع دهستان موگويي شهرستان کوهرنگ در دل کوهستان و با گذر از جاده هاي صعب العبور و سنگلاخي در نوار مرزي استانهاي خوزستان، لرستان و اصفهان واقع شده بطوريکه لرستاني ها بيش از چهارمحال و بختياري به اين روستا نزديکي دارند.

نبود جاده روستايي، روشنايي کافي در طول مسير و پيچهاي تند بي حفاظ و شيب تند راه ارتباطي موجب شده تردد ساکنان اين روستا محدود به مواقع اضطراري شده و زمستانها ارتباط با مرکز استان و شهرهاي ديگر گاه تا شش ماه قطع شود.

با گذر از دره هاي عميق در مجاورت کوههاي مرتفع و عبور از روستاهاي سرآقاسيد، خويه و صالح کوتاه، ساکن تمامي توجه آدمي را از زيبايي هاي کوهستان به آرزوهاي مردمي معطوف مي کند که روياهاي شان را به بادهاي سرد کوهستانهاي مرتفع پيرامونشان سپرده و براي نسل فعلي و آيندگان چشم انتظار بشارتي از آبادي و آرامش است.

از نظر فاصله با چلگرد، مرکز شهرستان کوهرنگ تقريبا چهار الي پنج ساعت زمان نياز هست اما به شرطي که خودرو در دسترس باشد اما در صورتي که نباشد بايد يک شبانه روزي در راه بود تا به روستاي چين رسيد.

هر دولتي که بر سر کار آمده است جز وعده و شعار چيزي نصيبشان نشده است اين را يکي از اهالي روستا به ما مي گويد.

آنقدر درد دل دارند که نميدانند از کدامشان بگويند اوج مهرباني و بخشش را هنگامي در کلامشان ديدم که براي خود چيزي نميخواستند.

مي گويند خانه اي که از چوب و سنگ و گل ساخته شده باشد از نفوذ هيچ خزنده اي در امان نيست و به خاطر نبود امکانات بهداشتي اين موضوع تشديد مي شود

يک نفر از اهالي برايم مثالي زد که تازه فهميدم مردم روستاي چين چقدر در رفاه هستند بايد بفکر چند روستاي ديگر از جمله پيرالي، ايناز، روستا، زرگ، دره توت و چندين روستاي ديگر که بايد با الاغ و قاطر چند ساعتي را طي کرد تا به آنها برسيم، باشيم.

معاش اندک بازمانده جمعيت آن تنها از مسير کشاورزي و دامپروري است، از سويي محروميت، اشتياق مهاجرت جوانان به شهرهاي اطراف را مضاعف کرده تا زمينهاي قابل کشت اين روستا بدون استفاده بماند.

در ادامه مهمان يکي از روستاييان شديم، خانه هاي خالي از وسايل ارتباط جمعي مثل راديو و تلوزيون موجب شده اهالي روستا در بي خبري مطلق زندگي کنند.

به گفته يکي از روستاييان بسياري از افراد اين روستا حتي مسئولان کشور و شهرستان را نمي شناسند چراکه داشتن تلويزيون آرزويي است که براي بسياري از کهنسالان اين روستا به حسرت تبديل شده است.

مي گويند اگر تلويزيون هم داشته باشيم به خاطر قرار گرفتن در دره نمي توانيم از آن استفاده کنيم و عملا از همه اتفاقات بي اطلاعيم.

با اينکه خودشان از کمترين امکانات بهره مي برند اما ميگويند روستاي چين مثل تهران مي ماند براي بقيه روستاهايي که نام برده ايم، آنها امکانات خود را از مردماني تهيه مي کنند که خود محتاج کمک هستند.

تلويزيونها از سالهاي سال قبل خريداري شده است اما همچنان در گوشه اي از اتاق هايي با سقف کاه گل خاک ميخورند.

در گوشه گوشهاي اتاقشان تمثال مبارک امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري نصب شده است جايي که صحنه هايي زيبايي خلق شده است، تنها برداشتي که مي شد از اين منظره داشت عمق ولايتمداري اين مردم مظلوم به نظام اسلامي و ميهن عزيزمان بود چرا که همه محروميت ها و سختي هاي زندگي در اين مناطق دورافتاده نتوانسته بود ارادت و حس ميهن پرستي اين بختياري هاي با صفا را کم رنگ کند.

نزديکترين مدرسه راهنمايي در روستاي خويه است که رفت و آمد به آن به خصوص در فصلهاي سرد سال بعلت برف و باران غير ممکن بوده و به همين دليل دانش آموزان به خصوص دختران بعد از ششم ابتدايي به ناچار ترک تحصيل مي کنند.

برايشان تهيه نفت سفيد بسيار مشکل است چون هزينه هايي کمرشکني دارد تا به روستاي چسن برسد قيمت کرايه از قيمت نفت بيشتر است.

يکي از اهالي ميگويد با کلي قرض و قوله توانستم سقفي براي بچه هايم درست کنم هزينه اين منزل هشت ميليون تومان شد اما هزينه حمل و نقل مصالح چيزي در حدود چهار ميليون و نيم تومان برايم تمام شد، حال حساب کنيد که شخصي که در روستايي مثل ايناز که بايد سه ساعت با حيوانات بصورت پياده رفت و آمد کرد چقدر بايد هزينه کرد.

براي تهيه سوخت مجبورند از جنگل هايي استفاده کنند که تا چند سال آينده هم تمام خواهند شد در حقيقت چاره اي جز اين هم برايشان باقي نمانده است.

در روستاي چين که آخرين روستاي حوزه شهرستان کوهرنگ هست با اهالي روستا گپ و گفتي داشتيم که يکي از اهالي به ما گفت : همه اين چند روستا که در اين مسير قرار دارد حدود 6 ماه از سال به دليل بارش فراوان برف و نبود راه ارتباطي مناسب ارتباطشان با شهر قطع مي شود و به سختي تردد ميکند و البته در بقيه ايام سال مثلا فصل تابستان اگر کسي بخواهد به شهر برود و يک نيسان جهت خريد آذوقه کرايه کند به علت راه هاي نامناسب و بعد مسافت مي بايست مبلغي در حدود 600 هزار تومان بابت کرايه بپردازد که اين براي ما روستايي ها که منبع درآمد مناسبي نداريم خيلي گران تمام ميشود.

مردم در اين مناطق با مشکلات عديده اي از جمله مسائل معيشتي، وضعيت نامناسب زيرساخت ها، مشکلات بهداشتي و رفاهي و معضلاتي مانند بيکاري، عدم وجود منابع درآمدي با وجود استعدادهاي فراوان در زمينه هاي مختلف روزگار مي گذراندند و در انتظار روزهايي نشسته اند که حداقل براي فرزندان و نسل هاي آينده سرزمينشان زمينه هاي زندگي مناسب و بهتري فراهم شود .

نکته اي که در آخر به ذهن ما رسيد اين بود که با همت مسئولين عزيز ميشود با حداقل کارها و هموار کردن زير ساخت و آوردن امکانات، نان اين روستائيان عزيز را چرب کرد و از اين وضعيت نجات داد.

گزارش و تصاوير از همت بدري فرد کوهرنگ

انتهاي پيام/610ک