مسئله نگران کننده ناشي از افرادي که صرفأ به پشتوانه حمايت قوم خود وارد عرصه ميشوند، اينکه اغلب هيچ برنامه معين ،مشخص و مدون ندارند و زماني نگران کنندتر مي شود که آنها با هدف شکستن آراء جهت حمايت از فرد ديگر، از مردم استفاده ابزاري بکنند که اين مورد هوشياري مردم را مي طلبد.
۰
ما در مواقعي که با مسائل، مشکلات، کم و کاستي هاي موجود در جامعه مواجهه ميشويم سريعأ نوک پيکان حمله و انتقاد را به سمت مسئولان نشانه ميگيريم، دريغ از اينکه خودمان سهم بسيار زيادي در وجود و عدم رفع اين مسائل داريم.
يکي از ريشه هاي اصلي و بنيادي نقش ما عدم دقت در انتخاب و تصميم گيري در مواقع حساس و سرنوشت ساز مي باشد که انتخاب نمايندگان مجلس از اين قائده مستتثنني نمي باشد.
زماني که ما درانتخابات غالبأ به صورت قومي طايفه اي، وابستگي، منافع شخصي و احساسات زودگذر و نه بر اساس تعقل ،منطق و توجه به شايستگي ها اقدام مي کنيم نبايد انتظاري فراتر از واقعيات هاي موجود داشته باشيم. در اين صورت يا نمي دانيم يا نمي خواهيم قبول کنيم که مسبب اصلي اغلب مسائل خودمان هستيم.
اين مسئله درشهرهاي کوچک و ميان طبقات پايين جامعه (هم از لحاظ مالي و هم ميزان سواد و آگاهي) بسيار پررنگ تر است،در واقع انتخابات صرفأ تبديل به رقابت طوايف و بين شهرها مي شود که خود دليلي اصلي و ريشه اي برخي اختلافات عميق، عدم انتخاب افراد شايسته و اصلح و نيز تحميل هزينه هاي بسيار شديد و غير ضروري برجامعه وخود افراد مي شود.
متاسفانه برخي براي تثبيت جايگاه خودشان بر مسائل طايفه اي دامن زده و سرمنشا فاصله گيري مي شوند.
چه بسا افرادي که صرفأ از طريق برخورداري از امتياز وجود جمعيت بيشترقومي طايفه اي به عنوان نماينده راهي عرصه سرنوشت ساز مجلس قانون گذاري شده و معمولأ نمي توانند براي خدمت گزاراني مفيد براي نظام و آهاد ملت واقع شوند وسعي مي کنند اکثر تلاش خود را صرف حفظ جايگاه و افزايش مقبوليت خود ميان نزديکان خود شده و از مسائل کلان کشور غافل مي شوند.
اگر طبق شرع مقدس اسلام تکليف انتخاب کننده و انتخاب شونده را از مصاديق حق الناس برشماريم مي بينيم که در اين صورت حق الناس زير پا گذاشته و باعث به وجود آمدن مسائلي مي شود که هميشه به دنبال مقصر مي گرديم دريغ از آنکه خود نيز در اين مورد سهم بالايي داريم.
ديگر مسئله نگران کننده ناشي از افرادي که صرفأ به پشتوانه حمايت قوم خود وارد عرصه ميشوند، اينکه اغلب هيچ برنامه معين ،مشخص و مدون ندارند و زماني نگران کنندتر مي شود که آنها با هدف شکستن آراء جهت حمايت از فرد ديگر، از مردم استفاده ابزاري بکنند که اين مورد هوشياري مردم را مي طلبد.
در اين دوره از انتخابات به دليل وجود افرادي از اين دست احتمال کشيده شدن انتخابات به دور دوم در برخي حوزه ها به دور از ذهن نيست و باعث صرف وقت و هزينه مضاعف بر روي کانديداها،مردم و نظام مي شوند.
مسئله موجود ديگر در اين حوزها انتظارات فراوان و اغلب بي جا از نمايندگان ،که به طور يقين ناشي وعدهاي نادرست کانديداها در زمان تبليغات و به دنبال آن عدم واقف بودن انتخاب کنندگان به وظايف قانوني آنها مي باشد.
البته مسئله قابل تامل بعدي صرف هزينه هاي بسيار زياد از سوي برخي کانديداهاي قومي مي باشد:ب راستي اين هزينه هاي ميلياردي از کجا به دست مي آيد، چطور جبران خواهد شد و اثرات نامطلوب آن چيست؟
دونکته اول بسي جاي تحمل فراوان دارد بسيار آشکار است يک سري اتفاقات ناشايست درحال رخ دادن است، ولي يکي از اثرات نامطلوب هزينه هاي زياد تبليغاتي،گرفتن انگيزه و جرأت از ورود افراد داراي توانايي بالاي مديريتي، علمي، متخصص و...به صحنه سياسي مي شود، در مقابل نيز افرادي که بنيه مالي بهتري دارند يا از جاي خاصي حمايت مالي مي شوند، قدرت نمايي مي کنند و دور از ذهن نيست که در آيندي نه چندان دور شاهد يک طيف مرفع، اشرافي گر و بي درد باشيم.
پس انتخاب کنندگان عزيز آيا وقت آن نشده است که عقلانيت را جايگزين تعصبات کورکورانه کنيم، مسلمأ کار وقتي به دست آدم هاي ناشايست محول شود نابود مي شود.
انتهاي پيام1022ج /610ک