نماز وروزه هم تا آنجا كه به ياد دارم به جاى آورده‌ام واگر خدا قبول كند بدهكارى ندارم.
۰
تاریخ انتشاريکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۵
کد مطلب : ۵۳۷۲۲
شهید ابوالقاسم احمدی شیخ شبانی؛
امیدوارم که خدا مرا ببخشد و مورد رحمت خود قرار دهد
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «جهانبین نیوز»، شهید ابوالقاسم احمدی شیخ شبانی فرزند سید علی یکم تیر 1336 در روستای شیخ شبان از توابع شهرستان بن در استان چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد. به‌عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. دهم مرداد 1373 با سمت فرمانده گردان امیرالمؤمنین (ع) در سنندج هنگام درگیری با گروه‌های ضدانقلاب به شهادت رسید. و اینک وصیت‌نامه شهید:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
وصیت می‌کنم درحالی‌که در صحت و سلامتی کامل به سر می‌برم. حمد و ستایش خداوند که مرا آفرید و عقل و کمال و عزت به من عطا کرد تا به این سن و سال رسیدم و خدا را شکر که فرصتی به من عطا کرد تا این وصیت‌نامه را بنویسم و امیدوارم که موردقبول درگاه حق قرار گیرد و مرا ببخشد و مورد رحمت خود قرار دهد.
شروع می‌کنم از طلبکاری‌هایم که 47 هزار تومان از سید عبدالرزاق و 80 هزار تومان از مشهدی یوسف مشهد علی‌اکبر طلبکارم که آن‌ها را وصول می‌کنید و پول سید حسین را می‌پردازید و نماز و روزه هم تا آنجا که به یاد دارم به‌جای آورده‌ام و اگر خدا قبول کند بدهکاری ندارم.
و مقدار 50 هزارتومان پول در بانک ملی شهرکرد شعبه ملت دارم که می‌گیرید و برای ایام تعزیه‌ام خرج می‌کنید و خمس آن راهم می‌پردازید و از ثلث مال خودم برای رفتن به حج استفاده می‌کنید و ایام تعزیه‌ام راهم در خانه خودم می‌گیرید.
ساختمان و یک حبه ونیم هم از چاه ایوانه کیف دارم با ساختمان متعلق به فرزندانم است، که خواهربرادری قسمت می‌کنند و 300 هزار تومان پول به‌حساب ساختمان‌سازی سپاه ریخته‌ام که اگر توانستند فرزندانم ساختمان آن را بگیرید و مابقیِ را به اقساط بپردازند.
وکیل و وصی خود (زوجه‌ام) هست و یک قالی و یک اتاق از سمت شرق ساختمان متعلق به زوجه‌ام می‌باشد که اگر خواست پهلوی بچه‌هایش زندگی کند کسی حق مزاحمت آن را ندارد و اگر خواست شوهر کند دو عدد قالی حق دارد ببرد و حق ساختمان ندارد و پول قباله‌اش را هم دریافت کرده و به‌حساب حج ریخته است و از ثلث اموال خودم به حج برود و ما بقیه اموالم متعلق به فرزندانم می‌باشد.
خداحافظ
به امید آمرزش رحمت حق سید ابوالقاسم احمدی 10/1/1373
انتهای پیام/1030ج
بسم‌الله الرحمن الرحیم
وصیت می‌کنم درحالی‌که در صحت و سلامتی کامل به سر می‌برم. حمد و ستایش خداوند که مرا آفرید و عقل و کمال و عزت به من عطا کرد تا به این سن و سال رسیدم و خدا را شکر که فرصتی به من عطا کرد تا این وصیت‌نامه را بنویسم و امیدوارم که موردقبول درگاه حق قرار گیرد و مرا ببخشد و مورد رحمت خود قرار دهد.
شروع می‌کنم از طلبکاری‌هایم که 47 هزار تومان از سید عبدالرزاق و 80 هزار تومان از مشهدی یوسف مشهد علی‌اکبر طلبکارم که آن‌ها را وصول می‌کنید و پول سید حسین را می‌پردازید و نماز و روزه هم تا آنجا که به یاد دارم به‌جای آورده‌ام و اگر خدا قبول کند بدهکاری ندارم.
و مقدار 50 هزارتومان پول در بانک ملی شهرکرد شعبه ملت دارم که می‌گیرید و برای ایام تعزیه‌ام خرج می‌کنید و خمس آن راهم می‌پردازید و از ثلث مال خودم برای رفتن به حج استفاده می‌کنید و ایام تعزیه‌ام راهم در خانه خودم می‌گیرید.
ساختمان و یک حبه ونیم هم از چاه ایوانه کیف دارم با ساختمان متعلق به فرزندانم است، که خواهربرادری قسمت می‌کنند و 300 هزار تومان پول به‌حساب ساختمان‌سازی سپاه ریخته‌ام که اگر توانستند فرزندانم ساختمان آن را بگیرید و مابقیِ را به اقساط بپردازند.
وکیل و وصی خود (زوجه‌ام) هست و یک قالی و یک اتاق از سمت شرق ساختمان متعلق به زوجه‌ام می‌باشد که اگر خواست پهلوی بچه‌هایش زندگی کند کسی حق مزاحمت آن را ندارد و اگر خواست شوهر کند دو عدد قالی حق دارد ببرد و حق ساختمان ندارد و پول قباله‌اش را هم دریافت کرده و به‌حساب حج ریخته است و از ثلث اموال خودم به حج برود و ما بقیه اموالم متعلق به فرزندانم می‌باشد.
خداحافظ
به امید آمرزش رحمت حق سید ابوالقاسم احمدی 10/1/1373
انتهای پیام/1030ج