به گزارش
جهانبین نیوز؛ یکی از ابزارهای مهم در جهت ارتقای فرهنگ عمومی جامعه داشتن دانش، بینش و فرهنگ است و یکی از عمده روشهای افزایش دانش و فرهنگ مردم جوامع نیز مطالعه و کتابخوانی است.
یکی از ویژگیهای جامعه ایرانی که موجب نتایج منفی در عرصههای فردی و جمعی شده است، میزان بسیار پائین مطالعه است. به واقع جامعه ایران را میتوان جامعه بیمطالعه نام نهاد. جامعهای که با کتاب قهر است. مردمی که ترجیح میدهند به جای خواندن، بشنوند. عامترین تعریف از سرانه مطالعه میانگین مدت زمان مطالعه یک نفر در یک شبانهروز است. اما لزوماً همیشه این تعریف صادق نیست و میتوان به جای مدت زمان از تعداد کتابهای خوانده شده یا تعداد صفحات خوانده شده در طول روز نیز برای تعریف سرانه مطالعه بهره جست.
در سادهترین حالت میتوان میزان مطالعه همه افراد یک جامعه را با هم جمع نمود و بر تعداد افراد آن جامعه و تعداد روزهای در نظر گرفته شده تقسیم نمود. برای اندازهگیری، متوسط مطالعه در یک جامعه آماری محاسبه نموده و به تمام جامعه تعمیم میدهند. البته عوامل دیگری نیز همچون تیراژ کتابها بر اندازهگیری سرانه مطالعه اثر دارد. پایین بودن سرانه مطالعه بر تولیدات فرهنگی و نویسندگان نیز به صورت عرضه و تقاضا اثر میگذارد در این میان طبق آخرین آمار منتشر شده بالاترین استان به لحاظ سرانه مطالعه تهران و پایینترین استان چهارمحال و بختیاری است.
تهرانیها در روز ۹۳ دقیقه و ۵۴ ثانیه کتاب میخوانند و در چهارمحال و بختیاری این عدد ۴۸ دقیقه و ۵۹ ثانیه کاهش مییابد. این بدان معنی است که استان ما با وجود اینکه جزء سه استان پرخرج کشور، دومین استان از لحاظ بالا بودن آمار بیکاری و جزء استانهای کمتر توسعه یافته است اکنون در بین استانها در ردیف آخرین استان در مطالعه و کتابخوابی نیز قرار دارد از علل کم بودن سرانه مطالعه مواردی متعددی را میتوان نام برد مانند؛ گران بودن کتاب، فقدان وقت کافی برای مطالعه، سرگرم شدن به مسایل جانبی و یا نبود کتاب مناسب برای سلیقههای مختلف.
علاوهبر این کم بودن کتابخانههای عمومی هم مزید بر علت شده است، آمارهای تعداد کتابخانههای عمومی در کشور نشاندهنده وضعیت نامناسب این بخش از فرهنگ کشور است. کتابخانههای عمومی ایران با کمبود کتاب جدید روبرو هستند. تمایل به عضویت در این کتابخانهها و مراجعه به آنها نیز بسیار اندک است. مطابق سند چشماندازی که سیاستهای کلان جمهوری اسلامی را مشخص میکند، اعضای کتابخانههای عمومی ایران باید تا سال ۱۴۰۴ به ۲۰ میلیون نفر رسیده باشد. برای رسیدن به چنین موقعیتی لازم است استفادهکنندگان از کتابخانههای عمومی تقریبا ۲۰ برابر شوند و تعداد کتابخانهها و امکاناتشان نیز به همان نسبت افزایش یابد. با وضعیت امروز، و باتوجه به تجربه سالهای اخیر، دست یافتن به چنین هدفی اگر غیرممکن نباشد به یک معجزه نیاز دارد.
یکی دیگر از مسائلی که در کاهش میزان مطالعه تاثیرگذار است، گرانی روزافزون کتاب است. با نگاهی به قیمت کتاب در چند سال اخیر با افزایش نجومی نرخ آثار منشر شده از سوی ناشران مختلف روبهرویم. این مشکل برای ناشران غیردولتی که عموما آثار برجسته و نفیس را منتشر مینمایند نمود بیشتری دارد.
گراني مواد اوليه مثل گراني کاغذ باعث شده که قيمت کتاب نسبت به سالهاي گذشته افزايش پيدا کند و تهيه آن براي بسياري از اقشار جامعه مشکل نباشد. در حال حاضر با قطع شدن سهميه کاغذ ناشران، آنها کاغذ را با سه برابر قيمت نسبت به سالهای گذشته تهیه میکنند.
گرانی قیمت کتاب باعث کاهش فروش این محصول فرهنگی شده است. برخی از آسیبشناسان معتقدند این مسئله تاثیر قابل ملاحظهای بر میزان مطالعه سرانه ایرانیان دارد، آن ها میگویند؛ با گران شدن کتابهایی که قدرت جذب مخاطب دارند شهروندان نیز دیگر تمایلی به مطالعه آن آثار را ندارند چرا که توانایی خرید انها وجود ندارد.
علاوهبر این در دنیای امروزه مردم بهخصوص قشر جوان که تعداد زیادی از آنان را دانشجویان تشکیل میدهند مدت زمان زیادی را در فضای مجازی نظیر تلگرام، اینستاگرام و واتس آپ و غیره میگذاراند، زمانی که حداقل بخشی از آن میتوانست به مطالعه اختصاص پیدا کند قشر جوان بهویژه دانشجویان خلاء فضای مجازی را درون خود احساس میکنند. اگر در شرایطی برای مدت طولانی به اینترنت دسترسی نداشته باشند کلافه شدن را میتوان به راحتی در چهره و رفتار آنان مشاهده کرد اما همین افراد احساس خلاء کتاب نخواندن را در درون خود احساس نمیکنند.
شاید کمتر کسی را در ایران بتوان یافت که خواندن کتاب را به وقتگذرانی در فضای مجازی ترجیح دهد. منابع جایگزین مثل اینترنت، میزان نیاز به کتاب را کاهش داده است. این درحالی است که هنوز به نسل جوان آموزش لازم داده نشده که اینترنت نمیتواند همه نیازهای فکری آنان را برآورده سازد.
استان ما به دلیل عدم حمایت جدی از نویسندگان و همچنین صنعت نشر آمار تاسفباری در بین سرانه مطالعه در کشور به خود اختصاص داده است تاکنون مشاهده نشده متولیان امر کتاب خود را ملزم به حمایت از نویسندگان جوان و یا تلاش برای ترویج فرهنگ کتابخوانی بدانند صرفا برگزاری نمایشگاه کتاب و ارائه تخفیف کمکی به سرانه مطالعه استان نخواهد کرد لازم است مسئولان امر با برگزاری نشستها، مسابقات کتابخوانی، جلسات نقد، کارگاههای آموزشی، دعوت از نویسندگان آثار فاخر همه نسلها را با کتاب آشنا و به آن مشغول کنند متاسفانه آنچه اکنون شاهد آن هستیم این است که تولیدات خوب نویسندگان و شاعران استان به دلیل بیمهریها و تبلیغ و توزیع نامناسب هیچگاه به دست مخاطب موردنظر خود نمیرسد و همین امر سبب ناامیدی و دلسردی هنرمندان استان در حوزه نویسندگی شده است از طرفی آموزش و پرورش به عنوان مهمترین و اثرگذارترین دستگاه مرتبط با دانشآموزان از مقطع ابتدایی تا دبیرستان میتواند در آشنایی فرزندان این استان با فرهنگ کتاب و کتابخوانی موثر باشد معرفی کتابها، حمایت از آثار فاخر، ایجاد فضا برای نویسندگان خلاق استان و مواردی از این دست ازجمله مواردی است که میتوان در راستای شکوفایی استعداد نهفته در امر نویسندگی در استان نام برد.
انتهای پیام/1028ج