به گزارش جهانبین نیوز؛ به نقل از مشکات برين زن و مرد دو موجود متفاوت و نيازمند تکامل و مکمل يکديگرند. خانواده بهترين محل پيوند زن و مرد و بيشترين زمينهساز کمال آن دو است. در فرهنگ اسلامي، برخلاف مسيحيت تحريفشده که تجرّد را مقدم بر ازدواج و ازدواج را تنها بهعنوان راهي براي فرار از بدکاري به رسميت ميشناسد، ازدواج پيوندي الهي و بهترين نهاد سازندهي اجتماعي به حساب ميآيد. *خانوادهاي «الگو» و «نمونه» است که در آن حقوق همه اعضاي آن استيفاء شده و تکاليف آنان نيز انجام داده شده باشد؛ اما در بين اعضاي خانواده، زنان بهواسطه نقشهاي کليدي و ويژگيهاي خاص زنانهشان، از جايگاه ريشهاي و تأثيرگذاري در خانواده برخوردارند؛ ويژگيهايي چون: قواي معنوي و تأثيرگذاري، عفت، حيا، صبر و...
*زن در بُعد خانوادگي، داراي نقشها و کارکردهاي گوناگوني است. بنابراين زن در خانواده ميتواند داراي اين چهار نقش باشد: نقش دختري، نقش خواهري، نقش همسري و نقش مادري.
*سيماى زن در صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران را مىتوان آيينه تمامنماى ديدگاه ارزشى انقلاب اسلامى به مقوله زن دانسته، جايگاه آنان را در مهندسى فرهنگ جامعه ترسيم کرد. از اين رو نگاه دستاندرکاران اين رسانه ملى به جايگاه و نقش زن در توليدات متنوع صدا و سيما از حساسيت ويژهاى برخوردار بوده، نقش حائز اهميتى در تثبيت فرهنگ عمومى دارد. اين رسانه طى دهه هاي گذشته خدمات ارزندهاى در صيانت از فرهنگ دينى و ملى و تعميق ارزشهاى انقلاب اسلامى در جامعه ارائه کرده، کارنامه قابل تقديرى داشته است.
*وقتى زنان در نمايش هاى رسانه ملى مشکل هويت دارند و به تعبير درست تر از بى هويتى رنج مى برند، چگونه مى توان از نسل جوان بخصوص بانوان خواست که هويت مستقل خود را حفظ کنند؟ روشن است اگر زنان، برجسته و کمال يافته و رشيد در نمايش هاى رسانه جمعى به تصوير کشيده شوند، مى توانند الگوهايى باشند که هر گونه سليقه اى را ارضا کنند.
*متأسفانه در هر نمونه برنامه (از موفق و غير موفق، با هر جايگاهى از قوّت و ضعف)، جاى زنان کمال يافته که به عنوان شخصيت محورى و اصلى باشند خالى است.
*حداکثر جايگاهى که زنان در نمايشها گرفته اند مقام دوم و غير از آنجا که محبوبه اند نقش حاشيه اى داشته اند که توسط شخصيت مرد اوّل که قهرمان داستان بوده کمرنگ شده است. *در يک بررسى کلى جايگاه زنان در نمايش ها، اين گونه ديده مى شود:
1 - کسى عاشق آنها شده و خواستگارى کند و در نهايت شوهر کنند. (به تعبيرى براى زنان زندگى ازدواج است و ديگر هيچ).
2 - در وقت لازم محبت و مهربانى کنند (بيشتر در مقام مادر و خواهر).
3 - در بخش خدمات خانه کار کنند (در مقام مادر و همسر).
4 - در وقت ضرورت، گريه و زارى و شيون و يا داد و فرياد کنند.
5 - وسيله اى براى ايجاد مسخرگى و مضحکه ايجاد شود.
6 - جاى غيبگوها و کفبين ها را بگيرند و آينده نگرى کنند و...
7 - صفات رذيله از جمله حسادت و غيبت و چشم و هم چشمى و صفات شيطانى را به نمايش بگذارند.
وقتى شالوده اصلى نظام جمهورى اسلامى بر اين باور است که به امر و راهنمايى هاى حضرت امام خمينى و مقام معظم رهبرى، زنان در صحنه حضور داشته باشند و دارند، لازم است که صدا و سيماى نظام هم متناسب با همين فرامين حرکت کند. حضور زنان در نظام جمهورى اسلامى در محدوده فرديت و جنسيت نيست که نياز به عدم حضور آنان و يا کمرنگ نشان دادن آن باشد. حضور زنان به عنوان انسانهاى مسئول، متعهد و توانا است که خدمت خود را نه براى فرد بلکه براى ملت انجام مىدهند. از همين رو لازم است برخورد خبرى با حضور آنان، در خور شأن اينان و شايسته نظام اسلامى باشد. روشن است که اسلاميت نظام را رهبرى خط مىدهد، نه سليقه هاى شخصى.
*زن در آگهي تبليغاتي
*زن در ميزگردها
*زن در مستندات
*زن در شبکه هاي اجتماعي
اين برنامه ها بخش ها و مطالبى را در خود دارند که به روابط صحيح زن و شوهر در خانه مى پردازند.
در برنامه هاى خانواده، کارشناس برنامه از روابط صحيح بين فردى که موضوع خانواده است صحبت مى کند، مثلاً مى گويد که قدر زنانتان را بدانيد، به آنها احترام بگذاريد. به همه اعضاى خانواده مى گويد که در انجام کارها و مسئوليت هاى خانه مشارکت داشته باشيد... اينها وقتى گفته مى شود که اعضاى خانواده در بيرون از خانه هستند، بخصوص مردان که مخاطب اصلى اين گفتارهايند، نيستند که بشنوند. خانم خانه مى شنود. توقعش با اين گفتارها تنظيم مى شود. او مى آموزد که چگونه همسر خوب و همراهى باشد، ولى مرد او از شنيدن اين آموزشها محروم است. بعد زن تلاش در انتقال آموزه ها دارد که کشمکش در خانه بالا مى گيرد. در اين ميان، برنامه است که همچون زنان مظلوم واقع مى شود چرا که اعتراض مى شود از حقوق و احترام زنان گفتن باعث ايجاد کشمکش در خانه ها شده است.
نقش رسانه در تخريب يا تهذيب خانواده
در همان اوايل دهه ۱۹۹۰ يعني قبل از رواج شبکه هاي متعدد تلويزيوني از طريق ماهواره و کابل و هم چنين اينترنت، محققان آمريکايي طي مطالعاتي اعلام کردند که يک کودک آمريکايي که تلويزيون تماشا مي کند، تا سن ۱۲ سالگي بيش از ۸۰ هزار صحنه خشن و ضد اخلاقي (مثل زد و خورد، دزدي، تجاوز و...) و حدود ۱۴ هزار قتل مي بيند! و سپس سؤال مي کنند که از آينده چنين کودک و نوجواني چه انتظاري داريد؟!
دقت کنيد که اگر پدر يا مادري هر روز نمازهاي پنج گانه خود را در خانه و مقابل ديد کودک خود اقامه کنند، اين کودک در عنفوان نوجواني و دوازده سالگي، فقط ۲۱۹۰۰ بار نماز را مي بيند، و اگر روزي يک بار در مقابل او کتاب بخوانند، فقط ۴۳۸۰ بار کتاب خواندن را ديده است، در حالي که ممکن است طي همين مدت، قريب به صد هزار صحنه خشونت آميز، رفتارهاي غير اخلاقي و حتي قتل و جنايت ديده باشد!
بديهي است که در چنين حالتي، رسانه بيشترين نقش را در تخريب کانون خانواده خواهد داشت.
اما اگر رسانه، اطلاعات و علوم مثبت و مفيدي را به بيننده و خانواده انتقال دهد و فرهنگ صحيح متداول در خانواده را ترويج کند، نه تنها در زدودن خرافه ها از فرهنگ صحيح جدّ و جهد به خرج مي دهد، بلکه با نگاه نو و علمي تري به تبيين هنجارهاي رفتاري بپردازد و سطح علمي (آموزش) و شوق قلبي و ميلي (تبليغ) را ارتقاء دهد، بديهي است که مؤثرترين نقش در تحکيم و تهذيب خانواده را ايفا کرده است.
اگر رسانه به وظيفه ملي و شرعي خود ، که معماري فرهنگي جامعه بر اساس ارزش هاي معنوي است ، عمل نکند ، آثار و زيان هاي مخربي را بر خانواده ها وارد خواهد آورد .
براي قابليت بهتر رسانه ها چنين راهکارهايي توصيه مي شود:
۱. معرفي ديدگاه اسلام درباره ي اهميت جايگاه، منزلت و کارکردهاي خانواده در نظام اسلامي
۲. ارتقاي سطح فرهنگي و تربيتي اعضاي خانواده به منظور ايفاي نقش آن در سلامت و بهبود فرهنگي جامعه
۳. آگاه کردن افراد خانواده نسبت به حقوق و وظايف يکديگر و زدودن نگرش هاي غلط جامعه
۴. گسترش و انتشار ارزش هاي اصيل اسلامي در خانواده، براي تربيت نسل سالم، با ايمان، مسئول و موثر در رشد خود، خانواده و جامعه
۵. ارائه راهکارهاي ايمن سازي خانواده از آسيب و بحران هاي اجتماعي و حمايت از خانواده هاي آسيب ديده
۶. تقويت شخصيت و جايگاه واقعي زن و مرد به عنوان پدر و مادر و همسر و توجه به نقش اساسي آن ها در توسعه انساني و تربيت نسل بالنده در خانواده و پرهيز از روحيه مرد ستيزي يا زن ستيزي
۷. معرفي و الگوي زنان و مردان موفق جامعه، با توجه به موفقيت ان ها در نقش مادري، پدري و…
۸. ترسيم کارکردهاي زيستي، تربيتي، رواني و عاطفي خانواده به عنوان مهمترين بسار رشد فرهنگي جامعه
۹. آگاهي بخشي زنان درباره ي تاثير تغذيه مناسب، ورزش و رعايت بهداشت و تامين سلامت جسمي و نشاط روحي
۱۰. گسترش فرهنگ تسهيل در امر ازدواج به عنوان پيمان الهي و تشويق جوانان به تشکيل خانواده
۱۱. فرهنگ سازي و آموزش در زمينه گسترش فرهنگ عفاف و پاي بندي هاي اخلاقي با هدف تحکيم بنيان خانواده و جلوگيري از بروز ناهنجاري هاي اجتماعي
۱۲. توسعه و ترويج فرهنگ ساده زيستي، قناعت، خود اتکايي، توليد و معرفي الگوي مناسب مصرف براي تصحيح فرهنگ اقتصادي خانواده و کاهش تبليغات تجاري
۱۳. تبيين و احياي فرهنگ احترام به پدر و مادر قدرشناسي و حمايت از آن ها
۱۴. بازنمايي اثرهاي مثبت رعايت عدالت بين فرزندان
الگوي زن در رسانه از منظر مقام معظم رهبري
از نظر مقام معظم رهبري که معتقدند براي مصاف با تهاجم فرهنگي بايد مستمسک به فرهنگ خودي بشويم؛ آيا فعاليت رسانه هاي جمعي کشور در اين راستا بوده است؟
*تصويري که اسلام از زن مسلمان ارائه مي دهد چقدر در رسانه ما ديده مي شود؟
*چرا در رسانه هاي تصويري ما نقش زنان مؤمنه باورپذير نيست؟
*آيا مطالبات مقام معظم رهبري در حوزه رسانه اسلامي محقق شده است؟
رهبر در ديدار با مديران صدا و سيما در سال 1381
به نظر من، نقش زن هرچه برجسته شود، خيلى بهتر است. زنهاى ما مظلومند. من راجع به زن حرفهاى زياد و بحثهاى فراوانى دارم. مسألة زن واقعاً مسألة مهمّى است. يک عدّه توجّه نمىکنند و به عنوان يک مسألة نمايشى که حالا مد روز است، حرف مىزنند. خوب؛ گرايشهاى فمينيستى و گرايش خاص غربىِ در مورد زن هم که بهجاى خود محفوظ است؛ اما اصل نقش زن در خانواده، در اجتماع؛ ارزش و اهميت زن و امورى از اين قبيل، چيزهايى است که ما حقيقتاً به آنها کم پرداختهايم و از اين کم پرداختن خسارت هم مىبينيم.
معظم له دلايل ذيل را براي اهميت بالاي موضوع زنان بيان فرمودند:
*اهميت حفظ ظرفيت زنان در مجموعه فعاليتهاي کشور، که به طور خاص به نقش ممتاز و فعال زنان در عرصه فعاليتهاي انقلابي با رهبري حضرت امام اشاره کردند.
* اهميت مسئله خانواده به عنوان ارکان و سلول نظام اجتماعي و اينکه براي پيشرفت همه جانبه، بدون خانواده سالم امکان پذير نميباشد.
* بحث زنان از جمله موضوعات اعتراضي بوده است که همواره توسط دشمنان نظام و اسلام مطرح ميشود.
(برگرفته از بيانات در سومين نشست انديشههاى راهبردى ۱۴/۱۰/۱۳۹۰)
*مطلعيد که به قصد نابودکردن بناى خانواده و شکستن حريم عفاف و حجابى که ميراث هزاران سالة ايرانى است و کشور ما و ملت ما از دوران قبل از اسلام، از لحاظ مسائل شهوانى و جنسى، يک ملت عفيف و نجيب بوده، شبکه درست ميکنند همينها در زمينههاى سياسى، فيلم بدون دخترم هرگز، فيلم «۳۰۰» را ميسازند که عليه حيثيت ايرانى است و سر تا پا دروغ و خباثت است؛ همان آدمها ادعا ميکنند که با ايران دشمنى ندارند، با ملت ايران دشمنى ندارند، اما شب و روز دشمنى ميکنند.
(بيانات در ديدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسيما ۱۲/۰۴/۱۳۸۹)
*همين فيلمهاى ما که به جشنوارههاى جهانى مىرود، آن نقطهاى که اين فيلمها براى داوران و تماشاچيان بيشتر جذاب است، عفّتى است که در فيلمهاى فارسى فعلاً هست. همين است که در دنيا گُل مىکند. برخلاف تصور خيليها، دنيا از اين بىبندوبارى و ولنگارى و هرزهگرى خوشش نمىآيد؛ خسته شده است. اين حالت عفّت و نجابت و سلامت و حيا و اين چيزى که طبيعىِ ايرانيها هم هست، اسلام هم همين را توصيه کرده است. همان چيزى خواهد شد که شما مىگوييد براى رفتن به مصاف تهاجم فرهنگى، بايستى متمسّک به فرهنگ خودى شويم و کاملاً درست است.
(بيانات در ديدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى ۰۴/۱۱/۱۳۷۶)
(بيانات در سومين نشست انديشههاى راهبردى ۱۳۹۰/۱۰/۱۴)
*غرب رندانه از زير بار طرح مسئلة خانواده در ميرود. توى همة بحثهائى که اينها ميکنند، بحث زن هست، اما اصلاً بحث خانواده نيست. خانواده، نقطة ضعف غرب است. مسئلة زن را مطرح ميکنند، اما اصلاً اسم خانواده را نمىآورند؛ با اينکه زن از خانواده جدا نيست. بنابراين رسيدن به اين مسئله، لازم است. نبايد در مقابل اين فرهنگ غلط انفعال داشت. غرب در قضية زن و خانواده، در يک گمراهى و ضلالت عميقى به سر ميبرد. فقط خانواده نيست؛ بلکه در مورد شخصيت زن، هويت زن، غرب در يک گمراهى عجيبى است.
*همين سريال «يوسف پيامبر». سريالى ساخته شده که تمام جهات شرعى و رعايت هاى گوناگون در آن ملاحظه شده. شرح حال يک پيغمبر هم هست. مبناى کار هم مبناى عفاف است. نه مبناى رائج در فيلمهاى دنيا؛ عشق و شهوت و اين چيزها.
(بيانات در ديدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسيما ۱۳۸۹/۰۴/۱۲)
چادر سر کردن زنان در فيلم ها
*بيشتر زنان سينما و تلوزيون چادر را به زحمت همانند شنل به اين ور آن ور مي کشند چادرها هميشه بر سر بازيگران اضافي مينماياند و بيشتر ياد زورو ميافتيم تا زن مومني که پوشش اسلامي داشته باشد. اگر هم زني در مديوم تلوزيون و سينما با چادر ظاهر ميشود در مجلات و روزنامهها، سايتهاي اينترنتي پر است از عکسهاي مدل اباحهگرايانهاي که کاملا با چادر و پوششهاي مذهبي در تضاد است.
مي گويند چطور است که نقش زن سانتيمانتالي بازي ميشود، مخاطب آن شخصيت را باور ميکند، اما در خصوص نقش زن مومن و با حيا به گونهاي کاملا تصنعي و غير قابل باور جلوه ميکند؟ *مسألة ارتباط زن و مرد هم مسألة مهمّى است. بين زن و مرد يک حجاب گذاشته شده است: با هم حرف مىزنند، معامله مىکنند، دعوا مىکنند، دوستى مىکنند؛ اما با يک حجاب و حفاظ. اين در اسلام هست و بايستى رعايت شود. ارتباط زن و مرد را در اين مکالمات و محاورات بايستى رعايت کرد. گاهى ارتباط زن و مرد در بعضى از صحنهها طورى نزديک و خودمانى است که آدمى که پاى تلويزيون نشسته واقعاً خجالت مىکشد؛ ما که پيرمرديم، درعينحال خجالت مىکشيم! هر چه بتوانيد، اينها را مراعات کنيد. ظاهرسازى هم لازم نيست.
(ديدار با مديران صدا و سيما ۱۵/۱۱/۸۱)
*بنده نمىگويم حتماً نماز، رکوع و سجود نشان داده شود. گاهى نقشهاى تصنّعى نشان داده مىشود که نماز مىگزارد و «سبحان ربىالاعلى را غلط مىخواند؛ بلد نيست و درست نمىخواند. بنده اينها را نمىگويم؛ اما همينقدر معلوم مىشود که مىرود نماز بخواند و آستينش را بالا مىزند که برود وضو بگيرد. چنين نقشهاى استطرادى و حاشيهاى گاهى در نوجوان و جوان يک عالم تأثير مىگذارد. از اين قبيل هزاران مورد هست. در فيلمهاى ما، کأنّه يک سکولاريزمِ عملى و نوعى دينزدايى وجود دارد.
انتهاي پيام1026ج /1020ج