در دهه گذشته خیانت به همسر در جامعه ما بسیار افزایش یافته است که فقدان عشق و علاقه، سهلانگاری همسر، بیخطر دانستن اصل خیانت، زیادهخواهی را میتوان از دلایل اصلی بیوفایی همسران به حساب آورد.
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از سرویس خانواده جام نیوز، متاسفانه طی تحقیقات اخیر، آمارها و گزارشها نشان میدهند در دهه گذشته خیانت به همسر در جامعه ما بسیار افزایش یافته است که فقدان عشق و علاقه، سهل انگاری همسر، بی خطر دانستن اصل خیانت، زیادهخواهی را میتوان از دلایل اصلی بیوفایی همسران به حساب آورد.
بهانههای زنانه
خیانتهای زنانه به عوامل مختلفی بستگی دارد که میتوان از آن جمله به موارد زیر اشاره کرد:
دلیل شماره یک: فقدان رابطهای گرم و صمیمانه با همسر
یکی از عوامل اصلی این خیانتها روابط نامناسب زن و شوهر است، درواقع زمانی که زوجین، روابط خوبی نداشته باشند، این احتمال وجود دارد که خانم به همسرش خیانت کند.
اختلالات که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود میآید و نیز مشکلات شخصیتی باعث میشود که مرد نتواند به همسرش محبت کند که نتیجه این فقدان محبت و روابط گرم و صمیمی، خیانت خواهد بود.
مسلما زنانی که از جانب همسرانشان محبت کافی دریافت کنند و یا روابط خوبی میانشان برقرار باشد، احتمال خیانت در آنها بسیار کم است.
دلیل شماره دو: گذشته بیبند و بار زن
یکی دیگر از عوامل خیانت خانمها، میتواند گذشته وی باشد؛ مثلا وقتی زن در خانوادهای آزاد و به اصطلاح، بیبند و بار پرورش یابد و تربیت شده باشد، تربیت غلط گذشته او باعث میشود حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که در دوران مجردی روابط صمیمانه یا دوستیها و روابط زیادی داشتهاند، برایشان بسیار سخت است خود را در زمان تاهل کنترل کنند؛ بنابراین در همان چارچوب به روابط خود ادامه میدهند.
دلیل شماره سه: داشتن احساس تنهایی
مسائل شخصیتی بسیاری وجود دارد که ممکن است یک زن به سختی دقایق یا ساعاتی را تنها و بیکار بگذراند و تحمل کند. آنها وقتی میبینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمیتواند برای آنها وقت بگذارد، برای پرکردن تنهاییشان ترجیح میدهند وقتشان را با دیگران یا جنس مخالف خود پر کنند.
دلیل شماره چهار: عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان
عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگیهای طرفین میتواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج یابد، امکان دارد زن وسوسه شود که این رابطهها را تجربه کند.
دلیل شماره پنج: دوران مجردی محدود
برخی دیگر از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشتهاند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودهاند، وقتی شرایطی را میبینند که در آن، زنان و مردان رابطه آزادانهای با هم دارند، سعی میکنند برای جبران گذشته خود به خیانت رو بیاورند. درواقع شرکت در مهمانیهای مختلط، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر میتوانند انگیزه خیانت را زیاد کنند.
دلیل شماره شش: مشکلات اقتصادی
مسئله دیگر مشکلات اقتصادی است که البته به تنهایی نمیتواند عامل خیانت زنان باشد؛ چرا که فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چارچوبهای اخلاقی باشد، امکان ندارد در هر شرایطی، به دنبال وضعیت معیشتی بهتر با فرد دیگری باشد.
دلیل شماره هفت: اختلالات شخصیتی
برخی اوقات فرد نتوانسته با همسرش زندگی کند و به همین دلیل شاید بارها و بارها ازدواج کرده است. بهترین راهکار در این مورد این است که باید علت این رابطهها در سطح فردی مشخص شود و فرد به روان شناس مراجعه کند. در حقیقت باید مشخص شود که فرد، گرفتار اختلالات شخصیتی است یا خیر؛ چون ممکن است درگیر روابط چندگانه شود و زیاد وفادار نباشد. برخی افراد نیز شخصیت ناهنجار و ضداجتماعی دارند؛ بنابراین در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد.
برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و نیز برای حفظ حریم خانواده، بیشتر خانوادهها باید آموزش ببینند و حتی لازم است آموزشهایی از طریق رسانههای گروهی، تلویزیون و رادیو صورت گیرد و این افراد باید بدانند که چنین مسائلی تا چه حد میتواند هم به آینده خود و هم به آینده فرزندانش، آسیب جدی وارد کند.
بهانههای مردانه
دلیل شماره یک: از بین رفتن عشق و علاقه
افسوس که پس از گذشت زمان طولانی با هم بودن، برخی مردان آن عشق، علاقه و احساسی را که در ابتدا به همسرشان داشتند، از دست میدهند؛ در حالی که این رابطه به جزئی از وجودشان مبدل شده است. حقیقت آن است که جدایی بسیار دردناک بوده و تاثربرانگیز است؛ پس به جای جدایی باید چارهای برای ادامه زندگی شیرین در کنار هم اندیشید.
دلیل شماره دو: جذاب نبودن همسر
گاهی اوقات سرکردن مدت طولانی با یکدیگر زنان را تنبل و سست میکند؛ به این معنا که دیگر آنان به ظاهر خود نمیرسند و مانند قبل جذابیتی ندارند و تلاشی هم برای جذب کردن شوهرشان نمیکنند؛ بنابراین مرد دیگر همسرش را مانند قبل زیبا نمیداند؛ بنابراین زندگی با او هیجان و لذت قدیم را نخواهد داشت.
دلیل شماره سه: سهلانگاری زنان
اکثر زنان خیلی سریع و راحت شوهرشان را به خاطر بیوفایی او میبخشند که این موضوع شاید به دلیل ترس از تنهایی یا رقیقالقلبی و مهربانی آنها باشد؛ حتی ممکن است برخی از زنان خود را مقصر اصلی خیانت شوهرشان بدانند و قدمهایی را برای بهبود روابطشان بردارند. این واقعیت که بسیاری از زنان به شوهرشان اجازه گریز از جرم را میدهند، ممکن است زمینه مضاعف شدن مشکلاتشان را فراهم کند.
دلیل شماره چهار: اخلاق و رفتار غیرقابل تحمل همسر
رفتارهای زشت، نق زدنها و نزاعهای مدام، عوامل مناسب و زمینهساز ایجاد سردرد است و در تصور برخی مردان، البته به غلط، خیانت بهترین راه فرار از جهنم خانه و نیز بهترین مسکن برای آرام کردن این درد به شمار میرود.
دلیل شماره پنج: بیخطر شمردن خیانت
به قول معروف «ز دست دیده و دل هر دو فریاد/ که هرچه دیده بیند، دل کند یاد» این بیت قدیمی تا زمانی که دوربین مداربستهای برای کنترل مردان وجود نداشته باشد، یک حقیقت به شمار میرود. برخی تصور میکنند در صورتی که خیانت کنند، نه کسی متوجه میشود و نه به کسی آسیبی میرسد و این استدلال را بهانهای برای انجام عمل زشت خود قرار میدهند؛ اما لازم است این نکته را بدانید که هرقدر مردان به دلیل کنترل نشدن، حیلهگرتر شوند، زنان به همان اندازه شبکه و ابزار کنترلی خود را گسترش خواهند داد!
دلیل شماره شش: خیانت همسر
برخی مردان وقتی به بیوفایی همسرشان پی میبرند، تنها راه آرام کردن و فرونشاندن خشمشان را مقابله به مثل میدانند که این کار، عملی غیرمنطقی است.
دلیل شماره هفت: عدم تمایل خانمها به برقراری روابط
برخی از زنان ممکن است تمایلی به برقراری روابط زناشویی با شوهر خود نداشته باشند یا کمتر به این موضوع اهمیت دهند که این امر ممکن است باعث فشارهای روانی و جسمانی به مرد شده و در نهایت منجر به کج روی او شود.
نتیجه: خیانت در زندگی امری نکوهیده و ضداخلاقی است که اثرات زیانبار آن قطعا دیر یا زود گریبانگیر فرد خواهد شد؛ بنابراین چنانچه مشکلاتی در روابط وجود دارد، باید با دید باز به آنها نگریست و با اندیشه و تدبیر برای برطرف کردن آنها کوشش کرد.