به گزارش جهانبین نیوز؛ بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ خورشیدی خبری تلخ و باورنکردنی روی خروجی رسانههای داخلی و خارجی منتشر شد، خبری با این مضمون؛ شهادت سردار سلیمانی در فرودگاه بغداد به وسیله پهپادهای آمریکایی. خبری که ابتدا باورش برای همه سخت و غیرقابل قبول بود اما با گذشت ساعاتی از حادثه و تأیید رسمی مقامات نظام، مشخص شد وقوع این فاجعه صحت دارد. سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه به همراه ابومهدی المهندس معاون الحشد الشعبی و چند تن از اعضای این سازمان که به تازگی از فرودگاه بغداد خارج شده بودند، به وسیله موشکهای آمریکایی شلیک شده از پهپاد به شهادت رسیدند.
سردار سلیمانی؛پیروز جنگ شناختی
سردار سلیمانی نهتنها فاتح جنگ نظامی در جبهههای سوریه، عراق، یمن بود، بلکه توانست فاتح جنگ شناختی نیز باشد و خود به یکی از بزرگترین سرمایههای اجتماعی و نمادین ایران امروز تبدیل شود؛ در سالهای پس از دفاع مقدس شکل رویارویی و ستیز نظام سلطه با ایران تغییر یافت؛ این عرصه که در ادبیات نظامی دنیا به جنگهای شناختی مشهور است، نظام سلطه میدان جدیدی را برای نبرد با ایران تعریف کرده است.
جنگ شناختی ( Cognitive warfare) به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نخبگان جامعه هدف با تغییر هنجارها، ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و برداشت است. این نوع جنگ شکل تکامل یافته تر، پیشرفتهتر، عمیقتر و وسیعتر جنگ روانی است که مبتنی بر جامعه شبکهای (با زیرساخت رسانههای نوین) بوده و با مدیریت ادراک و برداشت انجام میگیرد.
تغییر نگرش در جامعه کشور هدف، اختلال و خطا در دستگاه محاسبات تصمیم گیران، اثربخش نمودن جنگ اطلاعاتی، ایجاد گسست عاطفی-ادراکی بین تودهها و نخبگان با حاکمیت و نهایتاً تضعیف و زوال سرمایه اجتماعی برخی کارویژههای جنگ شناختی هستند.
«جوزف نای»،محقق و سیاستمدار آمریکایی، مبدع عبارت “قدرت نرم” یا Soft Powerمعتقد است قدرت نرم یک کشور از سه طریق قابل تأمین است: فرهنگ، ارزشهای سیاسی و سیاست خارجه آن کشور، در جنگ شناختی کشور مهاجم به هر سه منبع قدرت حمله میکند.
پیروزی دشمن در جنگ شناختی سبب میشود تا توانایی اثرگذاری بر رفتارهای جامعه را به دست آورد و رفتارهای آنان را در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی دیپلماتیک به سمت موردنظر خود سوق دهد.دشمن از تمامی امکانات خود برای توسعه این جنگ استفاده میکند.
یکی از بسترهای مناسب شتابدهنده این نبرد شبکههای اجتماعی و ماهوارهای است. تکنولوژیهای ارتباطی بستر بسیار مناسبی برای تردید افکنی و تغییر در هنجارها، ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها ایجاد کرده است. ادامه این مسیر میتواند به ایجاد گسست عاطفی- ادراکی بین تودهها و نخبگان با حاکمیت و نهایتاً تضعیف و زوال سرمایه اجتماعی باشد.
دشمن تلاش میکند با این تهاجم به مشروعیت زدایی، اعتبار زدایی، اعتماد زدایی، قداست زدایی، ناامید سازی و ناکارآمد نمایی بپردازد، تا درنهایت سبب رویگردانی اجتماعی و از بین رفتن سرمایه اجتماعی نظام شود.
سردار سلیمانی توانست در سالهای طولانی در بُعد نظامی و امنیتی توانایی آمریکا و دشمنان را به چالش بکشد. او با تحلیل عمیق از شرایط جنگ شناختی آسیب دیدگان این جنگ را فرزندان و دختران و پسران خودمان نامید و تلاش کرد به بازگشت آنان کمک کند.
قدرت تفکر بالا و قدرت شناخت دقیق دشمن، تدبیر بالا و مدیریت قوی حاج قاسم در حوزه استراتژیک و تاکتیک و شجاعت بینظیر را می توان از جمله علل موفقیت حاج قاسم در عملیاتهای مختلف دانست.
انتهای پیام/1028ج