به گزارش جهانبین نیوز، جان کری وزیر امورخارجه آمریکا با هدف از سرگیری مذاکرات صلح میان فلسطین و رژیم صهیونیستی پنجشنبه ۶ تیر به سرزمینهای اشغالی سفر کرد. از فوریه گذشته که کری به عنوان وزیر خارجه آمریکا تعیین شده این پنجمین سفر وی به منطقه است که در تلاش برای ازسرگیری مذاکرات سازش بین دو طرف فلسطینی و اسرائیلی صورت میگیرد.از سرگیری مذاکرات صلح پس از وقفهای نسبتاً طولانی، سؤالات چندی را در مورد چرایی و انگیزههای موجود در ورای چنین تحولی برانگیخته است.
این نکته که جنگ غزه به توقف مذاکرات انجامید، روشن است، اما اینکه چه مسائل جدیدی از سرگیری مذاکرات را پس از این وقفه ممکن ساخته، نکته دیگری است که برای پاسخگویی به آن لازم است نگرش و رویکرد آمریکا به عنوان محرک اصلی این مذاکرات را مورد بررسی قرار داد.مذاکرات صلح خاورمیانه با آغاز عملیات جنگی رژیم اسرائیل، عملیات سرب گداخته، علیه غزه در اواخر سال ۲۰۰۸ و اوایل ۲۰۰۹، متوقف شد.
پیش از آن تحت فشار دولت بوش و در ادامه روند کنفرانس آناپولیس، محمود عباس و ایهود اولمرت، با میانجیگری ایالات متحده، مذاکراتی را دنبال کردند. ناتوانی در رسیدن به مصالحه و ضعف داخلی منجر به حمله اسرائیل به غزه شد که در صورت موفقیت میتوانست جایگاه داخلی اولمرت را تقویت کرده، موقعیت برتر را در مذاکره با تشکیلات خودگردان به او بدهد.
اما ناکامی دیپلماتیک در مذاکرات، همراه با شکست در جنگ ۲۲ روزه علیه غزه، ابتدا به سقوط اولمرت و سپس حزب لیکود در برابر احزاب راستگرای تندور در انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی و به قدرت رسیدن بنیامین نتانیاهو انجامید.تحولات فوق با روی کار آمدن باراک اوباما همراه شد و مجموعاً شرایطی را به وجود آورد که از آن زمان تاکنون مانع تداوم مذاکرات اسرائیلی- فلسطینی شده است.
در این دوره فلسطینیها رئیس جمهوری را در واشنگتن میدیدند که در ظاهر از مشکلات و رنج فلسطینیها سخن میگفت و برای تداوم روند صلح، به اسرائیلیها برای پذیرش پیششرط توقف شهرکسازی فشار میآورد. برنامه صلح اوباما هرچند مبتنی بر ابتکار صلح نوین و مشخصی نبود، اما شامل موارد زیر به عنوان مقدمات رسیدن به صلح میشد:
۱. توقف کامل شهرکسازی؛
۲. آغاز مذاکرات دوجانبه تحت سرپرستی آمریکا؛
۳. آغاز عادی سازی روابط از سوی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی.
از همین رو فلسطینیها و اعراب با تکیه بر نگرش اولیه واشنگتن در زمینه جلوگیری از شهرکسازی، پیش از توقف کامل و بیقید و شرط شهرکسازی صهیونیست ها، با از سرگیری مذاکرات مخالفت کردند. اما با توجه به مخالفتی که ائتلاف تندروی تشکیلدهنده دولت نتانیاهو با پیششرط اعراب و فلسطینیها کرد، مذاکرات به مدت یک سال و نیم به تعویق افتاد.
اکنون وزیر خارجه جدید اوباما قصد دارد با سفرهای متعدد به فلسطین اشغالی این مذاکرات را احیا کند. در پاسخ به چرایی از سرگیری مذاکرات پس از وقفهای نسبتاً طولانی، میتوان دلایل چندی مطرح کرد:مسئله نخست، احتمال بنبست مذاکرات در فرایند صلح میباشد و آمریکایی ها از این موضوع نگران هستند. سابقه مذاکرات صلح و فراز و نشیبهای آن بهخوبی نشان میدهد که هرگاه مذاکرات با بنبست مواجه شده و یأس و ناامیدی از مذاکره بر مشوقهای استمرار آن بیشتر شده است، تندروی صهیونیست ها بالا گرفته، به افزایش درگیری و خشونت انجامیده است. بحث دیگر، بیم از جنگی است که رژیم اسرائیل احتمالاً برای گریز از واقعیتهای پیشِ رو بدان متوسّل خواهد شد.
در چند هفته اخیر مطبوعات اسرائیلی از احتمال ورود این رژیم به درگیریهای سوریه و حتی حمله به لبنان و ایران سخن راندند که این گمانه زنی ها از مشی تند دولت نتانیاهو چندان دور نیست.از نظر واشنگتن، تداوم مناقشه و رسیدن به بنبست، تأثیر مخربی بر وضعیت نیروهای آمریکایی در دیگر نقاط منطقه همچون افغانستان خواهد داشت؛ لذا آمریکا برای از سرگیری مذاکرات، بر دو طرف فشار میآورد.
به همین دلیل جان کری در جهت یافتن راهی برای از سرگیری مذاکرات، بر رفت و آمدهای خود به خاورمیانه افزوده است. نکته جالب آنکه مذاکراتِ وی با طرفهای مناقشه صرفاً برای «از سرگیری مذاکرات» بوده است، مسئلهای که آشکارا از نگرانیهای واشنگتن نسبت به بنبست در فرایند صلح ناشی میشود.دلیل دیگر فشار آمریکا بر از سرگیری فرایند صلح، شعارهای انتخاباتی و سخنرانیهای اوباما در مورد پیشبرد صلح در خاورمیانه است، زیرا پیشرفت مذاکرات صلح به مسئلهای تعیینکننده برای اعتبار رئیسجمهور آمریکا در منطقه و به خصوص نزد رهبران واشنگتن تبدیل شده است.
چند روز قبل یکی از رسانه های آمریکایی از آغاز دوران افول اوباما سخن گفت و طی هفته اخیر نیز خبرگزاری سی ان ان نظر سنجی خود را در خصوص باراک اوباما منتشر کرد که کاهش هشت درصدی محبوبیت باراک اوباما را در طول ماه گذشته نشان می دهد. به طوریکه محبوبیت کلی باراک اوباما ۴۵ درصد اعلام شده است و این رتبه پایین ترین درصد محبوبیت وی در یک سال و نیم گذشته است.
تحت تأثیر این مسائل، ایالات متحده فشار مضاعفی را برای از سرگیری مذاکرات صلح بر هر دو طرف وارد میسازد و در همین جهت ایالات متحده از پیششرط پیشین خود گذشت و با طرح نتانیاهو (توقف موقت شهرکسازی به استثنای قدس) موافقت کرد و پیششرط ابومازن (مذاکرات غیرمستقیم تا چهار ماه و با وساطت ایالات متحده) را نیز پذیرفت. البته محمود عباس -پس از موافقت اتحادیه عرب با از سرگیری مذاکرات- اعلام کرد صرفاً برای چهار ماه با صهیونیستها مذاکره خواهد کرد و این مذاکرات در صورت موفقیت، به سطوح بالاتر ارتقا خواهد یافت و در صورتی که با اشکالتراشی اسرائیلیها مواجه شود، از ادامه آن صرفنظر خواهد کرد.
نتیجه آن که مذاکرات صلح خاورمیانه که پس از وقفهای نسبتاً طولانی از سرگرفته شده است، امید چندانی را برای رسیدن به راهحل نهایی تداعی نمی کند؛ چراکه از یک سو دو طرف اصلی در این گفتگوها با اهدافی تاکتیکی وارد مذاکرات شدهاند تا از خود در مورد اشکالتراشی در فرایند صلح اتهامزدایی کنند و از سوی دیگر، آنها تحت فشار ایالات متحده و سایر قدرتهای بینالمللی حاضر به مشارکت در مذاکرات غیرمستقیم شدهاند و رغبتی واقعی برای تداوم چنین مذاکراتی بین دو طرف وجود ندارد.
پنچ شنبه، روز قبل از دیدار جان کری با نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مراسم سالروز مرگ «تئودور هرتزل» مؤسس صهیونیزم تصریح کرد: «صلح ارتباط تنگاتنگی با توانایی اسرائیل برای دفاع از خود دارد و آنگونه که برخیها گمان میکنند صلح مبتنی بر حسن نیت و مشروعیت وجود اسرائیل نیست بلکه اساس توانایی اسرائیل برای دفاع از خود است.»
وی افزود: «بدون امنیت و ارتش که هرتزل خواهان آن بود، هرگز نمیتوان از صلح دفاع کرد و هرگز نمیتوانیم در صورت فروپاشی صلح از خودمان دفاع کنیم؛ امنیت شرط اصلی دستیابی به صلح و حفاظت از آن است.»این جملات نشانی از موافقت صهیونیست ها با برنامه صلح غربی عربی ندارد؛ صلحی که اوباما در شرایط افول بی سابقه محبوبیت خود در آمریکا تلاش می کند برای بازسازی وجهه آن را زنده کند.
سیدمحسن طاهری
منبع: سیدمحسن-طاهری-/">بصیرت