به گزارش
جهانبین نیوز؛ به نقل از
شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ طی ماه های گذشته یکی از بزرگترین آشفتگی های اقتصادی آنهم با نهایت بی رحمی و رفتارهای غیر انسانی بعد از قحطی سال ۱۳۲۲ به وقوع پیوست.
به دنبال گران شدن برخی از محصولات و کالاهای اساسی مردم، تقاضای انفجاری از سوی مردم به وجود آمد که هیچ دولتی در جهان توان پاسخگویی به آن را ندارد.
قصاوت و ناجوانمردی از مردمی که تا دیروز دوشادوش همدیگر و برای حفظ وطن جان می دادند، هیچگاه منش و روش ایرانیان نبوده و نیست؛ شرایط احتکار وخرید اجناس بیشتر از نیاز حتی در بی رحمانه ترین حالت حتی به مایحتاج خردسالان هم رحم نشد.
به قول شفیعی کدکنی:" بکجا چنین شتابان". چه شده است که به قول فریدون مشیری" این کبوتران برج دوستی گرگهای هار شده اند"؟
اگرچه مردم به سمت خرید محصولات مختلف روانه شدند اما غالب تقاضا های ایجاد شده صوری و ناشی از ترس و بی اعتمادی مردم نسبت به دولت و سیاست های اقتصادی کشور است، نه کمبود؛ چرا که قبل از شروع تحریم ها نوسانات شدید شروع شده بود.
در حال حاضر کشور در شدیدتربن رکود قرار گرفته و بالانرین میزان رشد نقدینگی در چند ماه گذشته رقم خورده است؛ از همین جهت می توان گفت ظرفیت های خالی بسیار بیشتر از حد تصور است.
مسئولان اقتصادی در کشور ما برخلاف ملت ژاپن ما اعتقادی به اقتصاد مولکولی و تاثیر رفتارهای خرد در اقتصاد کلان ندارند، هرچند این یک واقعیت است. طبیعی است کسی که به بهای گزاف ملک خود را اجاره داده حق اعتراض به قیمت گوشت و سایر مایحتاجش را ندارد.
در شرایط اقتصادی هر کس به هر بهانه ای نرخ خدمات خود به مردم را افزایش داد؛ تنها دو قشر کارگر و کارمند نتوانستند درآمد خود را افزایش دهند.
ضعف فرهنگی تا جایی نمایان شد که کسانی که در صف خرید دلار ایستادند نمی دانستند که در یک قلم کالا حتی اگر ۳۰۰ درصد هم سود کنند در یک قلم سود کرده اند و هزاران قلم کالا و خدمات را به زودی باید با ۳۰۰ درصد افزایش قیمت خریداری کنند و نه تنها سود آنها به سمت صفر میل می کند، بلکه قطعا منفی خواهد بود. حتی لیبرال ها و معتقدین به اقتصاد بازار آزاد هم از نوسانات شدید دوری می کنند. نه اینکه از سود باد آورده استقبال نکنند ، بلکه میدانند در بی ثباتی سود نیست.
نکته مهم این است که خواص جایگاه بالاتری در بهبود و یا آشفتگی اقتصادی دارند. همانهایی که توان تاثیر گذاری بر اقتصاد را دارند و متاسفانه چه خواص سیاسی و چه اقتصادی کارنامه سیاهی را با احتکار، کم فروشی، گرانفروشی، اختلاس و ... به نمایش گذاشتند.
شاید بتوان گفت ناجوانمردانه ترین و زشت ترین رفتارها از خواص سر زد و دلیل روی گردانی مردم از سیاسیون و سرمایه داران بی اخلاق کاملا اکنون بر همه مشخص است؛ چرا که اگر فرصت پیدا کنند هیچ خط قرمزی را به رسمیت نمی شناسند.
آنچه مسلم است در سیستم آشفته اقتصاد کنونی همه ضرر می کنند.در چنین شرایطی برنامه ریزی کاملا مختل می شود و سرمایه ها بجای تولید به بخش دلالی سرازیر می شود؛ در این شرایط مردم نمی توانند حتی به خرید یک گوشی فکر کنند چرا که هر لحظه انتظار شوک ناگهانی به هر بازاری را دارند.
هیچ سرمایه گذاری جدیدی شکل نخواهد گرفت و تمام شاخص ها منفی خواهند شد. به عبارت دیگر بازار هم شاهد رکود و هم شاهد تورم است؛ در این وضعیت رونق اقتصادی دروغ است. آنچه حقیقت دارد بحران فراگیر در همه بخش هاست.
ظرفیت های بالقوه فراوانی در جامعه وجود دارد که امید است با این حجم از تقاضا فعال شود؛ در حقیقت مدیریت صحیح در این فضا می تواند مردم را برای همیشه به بازارهای دلالی بدون اعتماد کند و سرمایه های مردم به سمت بازارهای تولیدی کشیده شود.
به عبارت دیگر نوسانات ارزی باعث برهم خورد تعادل های قیمت کالا در داخل و خارج شده و تقاضای خارجی و داخلی میتواند فرصت بی نظیری در راستای جهش اقتصادی باشد، اگر نقدینگی به سمت تولید هدایت شود.
قطعاً همه در یک کشتی هستیم؛ هرکدام از مردم ما به هر نقطه ای از دنیا که بروند حکم یک آواره را دارند از همین جهت بهترین شرایط ساختن کشور خود است؛ پس بهتر است فرصت ترقی و رشد به فرصتی برای فشار به هموطنان و فروپاشی نظام اقتصادی تبدیل نشود. زمان گرو کشی سیاسی تمام شده است؛ آنانکه منافع حزبی و باندی را بر منافع ملی ارجحیت دادند، بزودی از مردم سیلی خواهند خورد.
انتهای پیام/1026ج