به گزارش
جهانبین نیوز به نقل از سايت
پايگاه خبري تحليلي پيرغار پريسا مالک بخشدار مرکزي فارسان در یادداشتی نوشت:
با بکارگيري توانايي ها وخلاقيت هاي زنان در امور مختلف مي توانيم حافظ عدالت اجتماعي باشيم ودرتخصيص منابع وتوزيع منافع توسعه توازن بهتري برقرارکنيم.همچنين ارزش کار زنان روستايي چه درکشور هاي توسعه يافته وچه در حال توسعه همواره از بعد تاريخ مورد غفلت قرارگرفته است.
در اين راستا فعاليت هايي که از سوي زنان روستايي درکشاورزي معيشتي،بازارهاي کارمحلي ومزارع وهمچنين درخانه داري انجام مي گيرد،که دراندازه گيري فعاليت هاي اقتصادي کشورها ناديده گرفته ميشود.از نظر مقايسه بين کشورهاي صنعتي و در حال توسعه و در مقايسه با مردان به حدود 8 درصد مي رسد.
زنان از نظر اشتغال درمقايسه با مردان، در يک حالت نامتعادل هستند و در بسياري از اين کشورهاي در حال توسعه ، زنان از نظرمشارکت در فعاليت هاي سياسي ،کارهاي توليدي وکسب تحصيل چه به واسطه قوانين سنتي تبعيض آميز وچه براثرممنوعيت هاي آموزشي، تقريبا درحاشيه قرارگرفته اند.
اين مسائل مجموعا ما را به سوي اين تفکر سوق مي دهد که براي پوياکردن جامعه واستفاده کردن از منابع انساني دردسترس براي رسيدن به توسعه نياز است که زنان به صورت پررنگتر و موثرتر وارد عرصه فعاليت هاي اجتماعي،فرهنگي،سياسي و اقتصادي شوند.
توانمند سازي فرآيندي است که طي آن افراد براي غلبه برموانع پيشرفت،فعاليت هايي انجام ميدهند که باعث تسلط آنها درسرنوشت خود ميشود. واژه توانمندسازي به مفهوم غلبه برنابرابري هاي بنيادي است.پذيرش برابري جنسيتي به شکل يک هدف بر پايه ميزان آگاهي جامعه قراردارد وبه عنوان رکن اصلي ايدئولوژي توانمند سازي،تلقي مي گردد که به خودي خود مي تواند اساس و پايه يک بسيج همگاني وعاملي براي رفع نابرابري زنان درجامعه باشد.
به طور معمول استعدادهاي دروني زن در هاله اي ازغرايز فطري وآرزو هاي وي احاطه شده دراين جريان،آن دسته ازتمايلات زنانه اي شکل مي گيرد که حاصل تاثير مثبت ومنفي تجربيات به دست آمده دردوران زندگي وتثبيت هاي ذهني اوست.سيماي ظاهري ونقابي که زن در جامعه برچهره دارد،يعني آنچه که زن از ماهيت وجودي خود به جامعه عرضه مي دارد،در بردارنده ي تمامي خصوصيات وجنبه هاي ذکرشده است.
ازاينرو،به منظور شناخت ظرفيت هاي بالقوه خويش ،زنان ناگريز پرده برداري ازاين نقاب ومطالعه تثبيت هاي ذهني وبررسي ملموس وعيني قابليت هاي دروني خود وبالاخره مطالعه نحوه ارتباط آن با غرايز وتمايلات زنان مي باشد وتنها ازاين راه قادر به درک وشناخت صحيح توانائيها واستعداد هاي خويش خواهند بود.افراد مختلف به گونه اي متفاوت ،هويت واقعي خود رابيان مي کنند.دراين زمينه به نظرمي رسد،اغلب زنان انعکاس هاي رفتاربروني خود راملاک سنجش خويش قرارمي دهند وفقط تعداداندکي ازآنان معيارارزيابيشان منشاء دروني دارد.به هرحال هيچ زني هويت واقعيش بي ارتباط با اعتقادات درونيش نيست وبه اين جريان اصطلاحا "خود آگاهي " مي گويند.
تجسم يک تصوير محترمانه ازخويش درذهن هرفرد مولد جمع عواملي است:اعتما به نفس+ احترام به خود= عزت نفس احترام به خويش ياعزت نفس مقوله اي است که هر زني با توسل به آن قادر به پيشرفت بوده ويک نوع توانمندي وتوسعه يافتگي رادرخود احساس مي نمايد.تازماني که زني تصميم به حرکت واقدام درجهت رسيدن به هدف مورد نظرنگيرد، قادر به پيشرفت وترقي نيست. موانع ذهني به اشکال مختلفي در ذهن افراد نقش مي بندد، برخي ازاين عوامل عبارت اند از :نبودن انگيزه ، داشتن اعتقادات خاص،ترس ، ضعف ياعدم مهارت درزمينه ايجاد ارتباط ،مديريت وغيره... تصورات شخصي ضعيف، احساس گناه ، مقاومت درمقابل هرگونه تغيير.
انتهای پیام1020ج /590پ