به گزارش
جهانبین نیوز، مظاهر توفیقی ، کارشناس ارشد ارتباطات اجتماعی در یاداشتی نوشت:
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با جمعی از استادان دانشگاه های کشور به تبیین دیدگاه های خود در زمینه وضعیت علمی ودانشگاهی کشور و ضرورت های لازم در این بعد پرداختند.در بیانات معظم له نکات کلیدی و اساسی به چشم می خورد که اتفاقاً در سخنان استادانی که نظرات خود را طرح کردند نیز به نوعی مشاهده می شد . این هم آوایی در بیانات رهبری نظام و استادان که بخشی از وظیفه اجرایی فرمایشات رهبری را در حوزه علمی و دانشگاهی برعهده دارند جالب توجه و خوشحال کننده است . اما چرا با وجود این هم آوایی بازهم مشکلات در این عرصه وجود دارد ؟
یکی از دلایل این امر را شاید بتوان در تغییر دولت ها و متعاقب آن تغییر سیاست ها جستجو کرد . این وضعیت نشان از آن دارد که هنوز استراتژی عملیاتی مدون و مورد تائید در خصوص وضعیت علمی و دانشگاهی کشور تدوین نشده است ویا برنامه های موجود دستخوش سلیقه ها و برداشت های شخصی و جناحی قرار گرفته اند . سیاست بازی و حاشیه سازی مد نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دانشگاه ها که در دیدار مذکور نیز به آن اشاره شد یک نمونه عملیاتی از این وضعیت است . ورود سلیقه ، منفعت و مصلحت در حوزه علم و اندیشه ، آفتی است که نه تنها این حوزه بلکه به علت وابستگی حوزه مذکور به سایر عرصه ها ، تمامی این عرصه ها را تحت تاثیر قرار می دهد. تغییراتی که در دولت یازدهم و دولت های قبل در محیط های علمی صورت پذیرفت اعم از بازنشستگی استادانی که همسو با دولتمردان نبوده و یا ادغام دانشگاه ها ، تغییرمسئولین دانشگاه ها به دلیل اختلاف دیدگاه های سیاسی و ... نمی تواند در راستای تحقق نقشه راه کشور در این عرصه باشد . این در حالیست که در برخی از کشورهای پیشرفته بعضی از روسای دانشگاه ها دهها سال مسئولیت یک دانشگاه را در دولت های مختلف وبا سیاست های مختلف برعهده داشته اند .
نکته دیگر کم توجهی دولت ها به اهمیت بخش آموزش در جنگ نرم دشمن علیه نظام است . شاید این نکته دیگر تکراری باشد که " هنوز مسئولین نظام جنگ نرم را جدی نگرفته اند ." اما واقعیتی است که نمی توان از آن صرفنظر کرد . بی توجهی به تذکرات مکرر رهبرفرزانه انقلاب در مورد هجمه فرهنگی دشمن که از دهه ۷۰آغاز شد و در تعابیری مانند تهاجم فرهنگی ، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی نظام یافت ، قابل کتمان نیست . این کم توجهی در بحث اهمیت مساله آموزش در نبرد فرهنگی با دشمن مشهود تر است . مدتهاست رهبری دانشجویان و استادان دانشگاه ها را مستقیماً خطاب قرار داده و با بکار گیری تعابیری چون فرمانده و افسرجنگ نرم تلاش دارند به این بخش وجاهت لازم را اختصاص دهند. به نگاهی شاید رهبری از آن همه توصیه به مسئولین خسته شده و خود عملیاتی و مستقیم وارد گود شده اند به امید اینکه صفای موجود در بین دانشجویان جوان و حرمت علم و دانشگاه در برخورد با تهاجم همه جانبه فرهنگی کارساز واقع شود.درخواست معظم له از استادان دانشگاه برای تربیت نسلی که با فهم درست از موقعیت و مسیر کشور و به دور از نیازمندی به بیگانگان در مقابل خدشه به استقلال کشور بایستد نیز با همین رویکرد قابل تفسیر است چراکه بسیاری از توصیه های ایشان به مسئولین اجرایی در دولت های مختلف عملا اجرایی نشده و راه به جایی نبرده است .
عدم وجود دیدگاه عمیق در برنامه ریزی های فرهنگی و علمی ، گمشده دیگر در این حوزه است که می تواند ناشی از برخی سیاست بازی ها ، نگرش های حزبی و گروهی و علاقه به کار زود بازده در تفکر مدیران ما در عرصه های مختلف باشد . لزوم توجه عمیق به مسائل اساسی و با اهمیت مانند توجه به رشد علمی کشوردر رقابت نفس گیر جهانی بر همین اساس است . دیدگاه ژرف رهبری نظام که ناشی از تجربه چندین ساله معظم له در اداره امور مختلف کشور است ، این مهم را گوشزد می کند که راه برون رفت از سیطره قدرتها در داشتن موقعیت مناسب علمی در مقایسه با کشورهای جهان است .امری که سبب می شود قدرت ایران در همه عرصه ها تثبیت و طرف توجه جامعه جهانی قرار گیرد .توجه ایشان به بحث برتری علمی به عنوان راهی برای مبارزه صحیح با آمریکا هم در همین راستا می باشد. ژرف اندیشی حکم می کند در عصر انفجار اطلاعات به آنچه داریم بسنده نکنیم و راضی به موفقیت های گذشته نباشیم. ژرف اندیشی در برنامه ریزی هر توقفی را نوعی عقب ماندن می داند . گلایه ایشان از توقف مرتبه علمی کشورو لزوم توجه بر این مهم ،صحه گذاشته است.عدم وجود دیدگاه عمقی در گلایه معظم له از وجود تخلفاتی در مساله بورسیه ها و نیز حاشیه سازی پیرامون آن (که نشان از دیدگاه سطحی و همراه با منافع گروهی و حزبی بود) و نیز لزوم توجه عمیق به بحث تحریم ها و علت اساس آن( یعنی مقابله با ملت و هویتی که در تقابل با غرب است ) نیز قابل تامل است .وجود تحلیل های نه چندان عمیق و گاهاً سطحی درعرصه برنامه ریزی های داخلی و خارجی نشان از این دارد که متاسفانه ژرف اندیشی لازم یا وجود نداشته ویا مصالح گروهی و حزبی و بعضاً ترس از رویارویی با برخی شرایط به ظار نامطلوب مانع از تبلور آن می شود . نتیجه عدم وجود این فاکتور هم به چیزی جز برنامه ریزی های متناقض در دولت های مختلف و سردرگمی مردم ختم نمی شود.حذف و احیاء دستگاه های دولتی ، تغییرات غیر قابل توجیه در بودجه بندی ، اجرای برنامه های بزرگ بدون انجام تحقیقات کافی در عرصه داخلی و نیز رفتارهای چند گانه و دارای افراط و تفریط های مختلف در سیاست خارجی ، فقط بخشی از مصادیق مربوط به این حلقه گمشده است .
مساله دیگر دراین مهم ، بحث واقع بینی درعین داشتن اندیشه های والا ست . در بسیاری ازموارد تصمیم گیران آنقدر در تئوری وایده آل ها غرق می شوند که واقع بینی را به کنار می گذارند. در خصوص توسعه علمی و پژوهشی کشور نیز این امر مشهود است . آنقدر وقتمان در جلسات و سخنرانی ها ، صرف تعیین کلمات و جملات زیبا می شود که وقتی برای عمل باقی نمانده ویا برنامه ها از حد توان اجرا فراترمی روند . نقشه جامع علمی کشور و مصادیق مشابه تا زمانی که عملیاتی نشوند جملاتی بیش نیستند . این دیدگاه باید در بین مسئولین اجرایی ایجاد شود که به میزان عملیاتی شدن برنامه ها توجه شود وگرنه هردولتی فقط به ارائه یک برنامه نظری ، بیشتر توجه ندارد گو اینکه تا کنون نیز همینطور بوده است . رهبری معظم انقلاب در همین سخنرانی هم به این نکته اشاره ای دارند و خواستار عملیاتی شدن نقشه جامع علمی کشور شده حتی ایشان درمقوله سهم پژوهش در بودجه با واقع نگری تاکید می کنند با توجه به عدم امکان تحقق سهم ۴درصدی بودجه پژوهش در سند چشم انداز ، بایدسهم ۲درصدی برای این مقوله در عمل در نظر گرفته شود .
موارد طرح شده قطعاً بخشی ازعلل موجود در تداوم مشکلات است . ریشه یابی علل این مهم می تواند در خروج کشور از بن بست های موجود و گذر از مسیر مشکلات موثر باشد .