به گزارش جهانبین نیوز به نقل از کلار، حجت الاسلام غلامعلي حسين نژاديان امام جمعه بروجن، در يادداشتي تحت عنوان "اهميت شناسايي آفتها و مبارزه با آنها" نوشت:
بسياري از ما آدمها ، در باغ ، جنگل و مزرعه ها علف هرز ، خار و خاشاک و گياهان مزاحم را مانند پيچکها را که به نوعي آفت محصولات زراعي و باغي محسوب مي شوند، ديده ايم که اگر زارع يا باغبان به موقع آنها را شناسايي نکند و از سمّ مناسب و به اندازه ، به موقع استفاده نکند و از بين نبرد، درکمّ و کيف محصولاتشان اثرات منفي و زيانباري مي گذارند.اگر به دقت بنگريم در سطح جامعه هم چنين است ،يعني بالأخره آدمهاي فاسد و مفسدي به لحاظ اخلاقي ، اعتقادي ، سياسي و يا اقتصادي پيدا مي شوند که مرتب دست به فتنه و فسادي مي زنند که اگر نهادهاي امنيتي و مسئولان ذيربط نتوانند به موقع و به جا دست آنها را کوتاه نمايند ، ضربه هاي مهلکي به جامعه و به ويژه جوانان مي زنند.
با دقت و تأمل هر چيزي آفت يا آفتهايي مناسب خود دارد. مثلاً آفت آخرت و جهان باقي، دنيا طلبي و دنبال هواي نفس رفتن است که در روايت داريم « منشأ تمام خطاها عشق و علاقه به دنياست.»
بترس از آفتِ دنيا طلب کن راحتِ عُقبي که درماني است اين بي درد و آن دردي است بي درمان
(قوام رازي)
در اين آفت سرا بودن هلاک جان و تن باشد اگر گويي به ترک آن نجات جاودان بيني
(قوام رازي)
برخي انسانهاي کم ظرفيت وقتي به مال و منال يا مقامي مي رسند، خود را گم مي کنند و نمي توانند به خوبي قدر آن مال و يا جايگاه را بدانند، در نتيجه دچار آفتهاي متعددي مانند ورشکسته شدن مالي يا سياسي، اجتماعي مي شوند.
ثعلبه انصاري که از ياران نزديک پيامبر (ص) بود و همواره در نماز جماعت آن حضرت حاضر مي گشت ،به لحاظ فقر و نداري مصرّانه از پيامبر درخواست مي کردکه دعا کندتا وضع ماليش خوب گردد، براثردعاي حضرت ثروتمندگرديد ولي درمقابل درخواست مأموران زکات ازطرف آن حضرت ايستادگي کردوازچشم پيامبراسلام افتاد.
در دوران ۳۶ ساله انقلابمان افراد زيادي را شاهد بوديم که به برکت انقلاب ، نام و نشاني پيدا کردند ولي به جهت بي تقوايي ، آفت زده شدند و هم اکنون جيرخوار دشمنان اسلام و مسلمين شده اند. افرادي راديده ومي بينيم که براي مشهور شدن هزينه هاي سنگيني را متحمل مي شوند ، غافل از اينکه گمنامي براي بسياري از افراد يک نعمت است و مشهور شدن و سرزبانها افتادن يک نعمت.
به بي نام و نشاني مي توان شد ايمن از آفت که زود از پا در آرد گردن افرازي نشانها را
(صائب تبريزي)
نام نکو نتيجه گمنامي است و بس اي دل تلاش آفتِ شهرت چه مي کني؟
(صائب تبريزي)
آفت سلامتي جسمي انسان، انواع ميکروبهاي بيماري زا ، مواد مخدّر مي باشد . آفت سلامت روح و روان آدمي ، نافرماني نسبت به امر و نهي خداي سبحان و غو طه ورشدن در رفتار و گفتار شيطاني است.نا امني و خيانت حاکمان و مسئولان يک جامعه ، يک افت و بلاي خانمان سوزبشمارمي رودچرا که اگرامانتداران يک جامعه بادشمنان همراه شدند ، چه اينکه در برخي کشورهاي اسلامي اين چنين است درآن موقع است که جان،مال وآبروي مسلمان به يغما برده مي شود. اين مطلب يکي از رازهاي عقب ماندگي ملتهاي مسلمان است. بسياري از آفات و بلاها که بر سرانسان نازل مي شود،به خاطر زبان و سخناني است که مي گويد . به تعبيرامام علي (ع ) زبان عضوي است که جِرمش کم ولي جُرمش زياد است . براي زبان تا چهل گناه بيان کرده اند. چه بسيار کساني که بخاطر سخن بيجا و نابهنگام،سر خود را از دست دادند.(زبان سرخ سرسبز مي دهد بر باد.)
چه گويم که ناگفتنم بهتر است زبان دردها پاسبان سر است
در بيان ارزش سکوت بجا و خاموشي به موقع ، روايات فراواني از امامان معصوم (ع) داريم.
بسي آفت که گويا از زبان يافت چو صامت بود زر عزّت از آن يافت
(عطار نيشابوري)
***
خواجه سخن يار چه گويي بَرِ اغيار خاموش که شمع، آفتِ جانش زِ زبانست
(خواجوي کرماني)
دانه را نشو و نماي ريشه رسوا مي کند گر زبان در کام باشد رازِ دل پوشيده است
(بيدل دهلوي)
اگر کسي در دوران جواني ، که توأم با جرأت و نيرو ، دچار آفت فرصت سوزي شدوبه علت غفلت وبي تجربگي، فرصتهاي طلايي را براي آينده نگري از دست داد،در مراحل بعدي زندگي باديدن افراد موفق جامعه ، دچار غم و غصّه مي گرددوبا حسرت چنين مي گويد:
افسوس که ايام جواني بگذشت دورانِ نشاط و کامراني بگذشت
( ابوسعيدابوالخير)
در روايات آمده که ازجمله چيزهايي که انسان موردبازخواست قرار مي گيرد اين است که تو با نعمت جواني چه کردي و چگونه آن دوران را پشت سر گذاشتي ؟ چه خوب و شايسته است که جوانان برومند و عزيز ما ، قدر اين دوران پرنشاط را بدانند و اين چند بيت شعر را هميشه زمزمه کنند:
بروز جواني، خوش است کوشيدن چرا که خوشتر از اين، وقت و روزگاري نيست
(پروين اعتصامي)
چو دستگاه جوانيت هست، سودي کن که هيچ سود ، چو سرمايه جواني نيست
(پروين اعتصامي)
***
جوانا رهِ طاعت امروز گير که فردا جواني نيايد ز پير
(سعدي)
***
به نو بهار جواني اطاعتِ حق کن که چوب، خشک چو گرديد خم نمي گردد
(صائب تبريزي)
انتهاي پيام/۱۰۲۴ج/۵۴۰ک