ماه محرم به عنوان نماد آزادگي و استکبار ستيزي دربين شيعيان و ديگر مسلمانان مطرح است، بررسي قيام امام حسين (ع)بر عليه حکومت طاغوتي و سراسر ظلم و جنايت يزيد لعنه الله عليه، الگوي کامل و جامعی براي همۀ مسلمانان در استکبار ستيزي است، نقل قول هاي فروان و بعضاً متضاد در باب چرائي قيام امام حسين(ع)با وجود علم آن حضرت نسبت به بي وفائي کوفيان نسبت به پدر بزرگوارشان و برادرشان، مطرح گرديده است، بعضي از علماي اهل سنت و حتي متأسفانه برخي علماي شيعه در تبيين قيام سيدالشهدا(ع)،در صدد تحميل برخي تحريفات در قيام امام حسين(ع)گرديدند.
لزوم بررسي چرائي قيام امام حسين(ع)مي تواند براي همگان، به ويژه نسل جوان موثر واقع گردد، زيرا تهاجم فرهنگي دشمنان اسلام در همۀ ابعاد و به ويژه در بعد اعتقادي و با ايجاد شبهات در ذهن وجان جوانان اين مرز و بوم درحال اجراست برهمین اساس در ادامه برخي از مهمترين عوامل قيام آن حضرت مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت.
قيام براي احياء دين اسلام و نه حکومت
بايد اذعان نمود قيام امام حسين(ع)بر خلاف نظرات برخي علماي اهل سنت، براي به دست گرفتن زمامداري و دست يابي به حکومت نبوده است، لذا برخي شبهات در باب حکمت قيام امام حسين(ع)نقل گرديده است که به برخي از آن موارد در آراء و نظرات علماي اهل سنت اشاره مي گردد.
عبدالله عنان استاد سالخوردۀ مصري که عمر خود را در تاريخ اسلام سپري ساخته است مي گويد: جنگ هاي جمل، صفين و نهروان و کربلا، بر مبناي کشور گشائي واقع شده است و نه دين خواهي، لذا اين استاد مصري و اهل سنت، به اين جنگ ها خرده مي گيرد و هدف قيام امام حسين(ع) را به دست گرفتن حکومت و زمامداري مسلمانان معرفي مي کند و در بعد اهتمام آن حضرت به احياء دين از خود بي اعتنائي نشان مي دهد، ليکن در پاسخ بايد گفت علي(ع)و فرزندش حسين(ع)به هيچ عنوان به فکر حکومت نبوده اند،زيرا شکايت امام حسين(ع)از حکومت معاويه اين بود که بدعت زنده شد و سنّت مرد. اگر ياور پيدا شد بايد سنت را زنده کرد و بدعت را نابود کرد، جملات فوق خود به روشني بيان گر حمکت قيام سيدالشهدا مبني بر احياء دين مي باشد.
امام خميني (ره) در باب خطر بزرگ تهديد کنندۀ اصل اسلام از سوي حکمت اموي فرمودند:«حکومت جائرانۀ يزيد مي رفت تا قلم سرخ بر چهرۀ نوراني اسلام کشد و زحمات طاقت فرساي پيامبر بزرگ اسلام(ص)و مسلمانان صدر اسلام و خون شهداي فداکار را به طاق نسيان سپارد و هدر دهد»[1]لذا حرکت امام حسين (ع)به سمت کوفه در گام اول براي نجات بخشي دين اسلام صورت گرفته است و برخي نظرات مبني بر ايجاد حکومت از سوي آن حضرت نمي تواند مورد قبول واقع گردد.
هم چنين در تشريح چرائي قيام امام حسين(ع) بايد گفت روزي که امام حسين(ع)قيام کرد،پنجاه سال از رحلت پيامبر اسلام(ص) گذشته بود و در طول اين نيم قرن،تنهاچهار سال و نه ماه آفتاب عدالت درخشيده بود.ديگر هرچه بود سياهي و ستم بود هر چه زمان بيشتر مي رفت سيطرۀ سياهي و ظلم و ستم بيشتر مي شد و اين سيطره چنان سريع بود که ديگر اميد به نور نجاتي نبود و نام قرآن و اسم اسلام در حال فراموشي بود،اين يعني تحريف تاريخي که رسولان راستي و پيام اوران پاکي از آدم تا خاتم براي آفرينش آن کمر همّت بسته بودند،لذا هدف امام حسين(ع) همان هدف پيامبران الهي و اولياي معصوم خدا بود، زيرا پنجاه سال دوري از اسلام اصيل آنچنان تيشه به ريشۀ اسلام زده بود که معاويه به عنوان پسر بزرگترين دشمن اسلام خود را در ميان مردم،امير المومنين جا زده بودو در پايان عمرش نيز پسر متظاهر به فسق و فجورش يزيد سگ باز و کفتار باز و دائم الخمر را وليعهد خود ساخته و خليفۀ مسلمانان،بعد از خود اعلام کرده بود،لذا همۀ علائم حاکي از نابودي اسلام و قرآن داشت،اينجا بود که رهبر نجات بخش اسلام به پا خواست و اين بار تمام اسلام در برابر تمام کفر قد برافراشت و لذا سيد الشهدا با صداي رسايش فرياد برداشت: انالله و انااليه راجعون،و علي الاسلام السلام اذ قد بليت الامّه براعٍ مثل يزيد.[2] ما از خدائيم و به سوي او بازخواهيم گشت. اگر قرار باشد امت اسلام به رهبري يزيد تن در دهد،پس فاتحۀ اسلام را بايد خواند.
فراز نوراني مذکور از سيدالشهدا (ع)،بيانگر اوج استحالۀ نظام اسلامي از آرمان هاي اسلام و هجوم بدعت ها و دشمني ها عليه اهل بيت(ع)در زمان حکومت بني اميه مي باشد، لذا قيام حماسي امام حسين(ع) با شهادت مظلومانۀ آن حضرت همراه گرديد که منجر به نجات اسلام گرديد.
یاداشت از : مهدی نجفی
______________________________
__________
[1] انگيزه ها و دستاوردهاي قيام امام حسين(ع)از ديدگاه امام خميني(ره)
[2] لهوف،ص99 و....