به گزارش
جهانبیننیوز به نقل از کیار بیدار، دولت يازدهم يک سال از عمر خود را در حالي سپري کرد که عليرغم همه تبليغات و آرمانهاي بزرگش نه تنها وضع اقتصادي کشور را بهبود نداده است که روز به روز فشار تحميلي بر مردم و خانواده ها بيش از گذشته مي شود.
دولت يازدهم با انتقاد از سياست هاي گذشته دولت هاي نهم و دهم در همه زمينه ها سعي کرد با تغيير مديران و همسو نمودن همه دستگاه ها با خود رويکردي متفاوت از گذشته را دنبال کند، سياستي که نه تنها تاکنون مثمر ثمر واقع نشده است که آثار سوء آن در جامعه به شدت مشهود است.
تدبير دولت قرار بود مشکلات اقتصادي مردم را حل و دغدغه پول و مشکلات خانواده ها را رفع کند تا آنان با فراغ بال به ديگر مسائل خود از جمله فرهنگ و آموزش و ... بپردازند اما اينک شاهد آن هستيم که تمام هم و غم مردم رفع مشکلات اقتصادي و معيشتي با تمام توان است.
دولت تدبير و اميد در زمينه سياست خارجي نيز هيچ کدام از سياست هاي گذشته دولت هاي نهم و دهم را نپذيرفت و با قرار دادن اصل مذاکره در دستور کار خود پس از گذشت نزديک به يک سال آغاز مذاکرات نتيجه قابل تاملي را به دست نياورد و از سويي اين طرف غربي است که تمام خواسته هايش را عنوان و اکثر آنان را گرفته است.
سال هاست مشکلات کشور يکي پس از ديگري بروز و ظهور مي کنند و بار مشکلات مردم بيش از پيش سنگين مي شود. خشکسالي متمادي سال هاي گذشته، تحريم کشور، سوء مديريت در دولت هاي گذشته، اختلاس هاي چند هزار ميلياردي ،قوانين بي پشتوانه اقتصادي و .....همه و همه باعث آن شده است که توان مردم و خانواده ها رو به تحليل رود و باعث آن شود که امروز کمتر کسي از شرايط موجود راضي باشد.
در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي اميد آن مي رفت که در کنار عزم ملي، مديريت جهادي و بسيجي شکوفا شود و با داشته هاي موجود کشور وضعيت اقتصاد و فرهنگ را بهبود بخشد اما اگر سياه نمايي نکنيم و بگوئيم که وضع هر دو در حالت بحران است اما به جرات مي توان گفت وضع اقتصاد و فرهنگ در کشور متمدن و اسلامي ايران خوب نيست.
اي کاش دولت ها قبل از آنکه به فکر بازي سياسي با افکار عمومي بيفتند آنقدر انصاف داشته باشند که سهمي هم از کشور بزرگ ايران براي مردم اين مرز و بوم در نظر بگيرند، مردمي که ۱۵سال در برابر ناملايمات رژيم پهلوي ايستادند و زان پس ۸سال با خون جوانانشان دولت نوپاي جمهوري اسلامي ايران را سرپا نگه داشتند و پس از آن هم علي رغم همه مشکلات اقتصادي و فرهنگي و سياسي و اجتماعي در کشور، نجيبانه در اصلاح امور با همه سياست هاي دولت ها کنار آمدند.
دولت تدبير و اميد در بدترين شرايط اقتصادي موجود کشور نگران يارانه اي است که به مردم مي دهد و از همان ابتدا خواست که مردم از اين اندک پول که عنوان يارانه به خود گرفته است صرف نظر نمايند اما آيا دولتمردان نمي دانند که شرايط خيلي سخت از اين چيزهاست که کسي بتواند از همين به زعم شما پول کم چشم پوشي کند.
از سويي ديگر پس از اجراي مرحله دوم هدفمندي يارانه ها که به زعم رئيس جمهور قرار بود سود اصلي آن به جيب مردم برود قيمت آنقدر بالا رفت که چندين برابر يارانه پرداختي از مردم گرفته مي شود و از يارانه اي که سروصداي آن گوش فلک را کر کرد فقط و فقط منتش بود که بر سر مردم ماند وگرنه اگر همين امروز از مردم نظرخواهي شود که نسبت به قيمت ها و يارانه ها چه ديدگاهي دارند پاسخ مي شنويم که اي کاش اين يارانه ها را نمي گرفتيم و وضع اقتصاد کشور به اين وضعيت در نمي آمد.
مشکل اصلي کجاست؟ مردم، يارانه ها، دولت هاي غربي، ضعف مديريت، اقتصاد تک بعدي ؟
کدام يک از اين عوامل را بايد اصلاح کرد؟
مهدي بهزادي تشنيزي