به گزارش جهان بین به نقل از سلام لردگان؛
بدیهی است جنایات بی شمار گروهک جنایتکار داعش تنها با چراغ سبز قدرت های استکباری به ویژه آمریکا و حمایت های مالی تسلیحاتی کشورهائی نظیر عربستان، قطر،ترکیه و ... صورت پذیرفت لذا تقویت روز افزون گروه های تکفیری به عنوان راهبرد کلیدی آمریکا و متحدانش برای مقابله با ایران، سوریه وحزب الله لبنان مورد نظر می باشد.

در ماه های اخیر و پس از قتل چند خبرنگار آمریکائی و انگلیسی توسط داعش به نظر می رسد اوباما با استفاده ابزاری از این امر در راستای حفظ شرکت های اقتصادی خود در اربیل عراق و نیز ورود مجدد به سوریه و عراق با برچسب مقابله با داعش اقدام نموده است، لیکن پارادوکس عجیب و غیر قابل قبول این است که دولت آمریکا و غالب۴۰کشور مدعی مقابله کننده با داعش خود به عنوان بنیانگذار این گروه های تروریستی در جهان شناخته می شوند لذا دولتمردان کاخ سفید برای محو پارادوکس مذکور چاره ای جز تفکیک گروه های تکفیری به تروریسم خوب و تروریسم بد ندارند که این امر نیز ماهیت پلید ضد بشری دلتمردان آمریکا را برای افکار عمومی جهان آشکار می سازد.

جای بسی تأسف است که قدرت های غربی و مدعیان دروغین حقوق بشر که با ترسیم مولفه ای مضحک با عنوان تروریسم خوب و تروریسم بد حمایت بی شائبه خود را از گروه های تکفیری رسماً اعلام نمودند، لیکن در چرخشی ظاهری و تبلیغاتی شعار مقابله با داعش را مطرح کردند که این رویکرد فریبکارانه در حالی است که تروریست های تکفیری با دلارهای نفتی عربستان و حمایت های مالی تسلیحاتی غرب، آمریکا و اسرائیل و نیز پادوئی برخی دولت های سازشکار از جمله ترکیه، قطر و اردن فجیع ترین جنایات را در حق مردم سوریه و عراق روا داشته اند.

بدیهی است اقدامات اخیر اوباما و ایجاد ائتلاف با حضور۴۰ کشور تحت عنوان مقابله با داعش نه تنها برای نابودی گروه های تکفیری صورت نمی گیرد، زیرا حمایت های مستمر و موثر قدرت های استکباری از تکفیری ها در سوریه و عراق مصداق بارز دروغ بزرگ دولت آمریکا در مبارزه با تروریسم و افراطی گری است لذا مانور تبلیغاتی آمریکا در مبارزه با داعش قطعا منجر به سرکوب خشونت و افراطی گری در کشورهائی نظیر سوریه و عراق نخواهد شد بلکه از یک سو عقبۀ ننگین امریکا و رژیم های مرتجع عربی و از سوی دیگر طرح شعار مقابله با داعش از سوی حامیان تروریسم آنها را دچار پارادوکس و تضاد گفتار و رفتار نموده است،هم چنین اقدامات خودسرانۀ دولت آمریکا و بی اعتنائی به شورای امنیت سازمان ملل به وضوح دیپلماسی زور و فشار و بی قانونی را ازسوی مدعیان صلح و دموکراسی و قانون مداری آشکار می سازد.

در تبیین این مدعا می توان به دهن کجی آشکار آمریکا و متحدانش به سازمان ملل و عدم اخذ مجوز برای ماجراجوئی نظامی در سوریه و عراق اشاره نمود زیرا در لوای حمله به داعش در عراق به نظر می رسد آمریکا در راستای جبران شکست راهبردی خود در عراق و سوریه اقدام نموده است زیرا ارتش های مردمی عراق و سوریه توانسته اند ضربات مهلکی را بر ترویست های تکفیری وارد سازند که قدرت نمائی حامیان مقاومت تضعیف قدرت آمریکا و متحدانش را در پی داشته است لذا نباید به جنگ تبلیغاتی آمریکا و متحدانش در نبرد با داعش دلخوش بود.

در اثبات دروغگوئی دولتمردان کاخ سفید باید گفت: به راستی چرا اینگونه اقدامات به اصطلاح بشر دوستانه در طول ۳سال جنایت و کشتار مردم سوریه از سوی اوباما اتخاذ نشد؟ به راستی چرا مقابله با داعش در زمان کشتار بی رحمانۀ شیعیان و حتی برادران اهل سنت و ایزدی ها در دستور کار اوباما قرار نگرفت؟ لذا باید گفت حفظ اسرائیل و رژیم های مرتجع عربی پس ازناکامی تکفیری ها در سوریه و عراق از جمله مهترین اهداف اوباما است که با برچسب مقابله و نابودی داعش صورت گرفته است زیرا پس از شکست مفتضحانه اسرائیل و اضمحلال تدریجی تکفیری ها در سوریه و عراق به وضوح می توان سیر معکوس انتقال بحران سوریه و عراق را به سمت عربستان، ترکیه و دیگر رژیم های حامی تروریسم و حتی برخی قدرت های غربی مشاهده نمود.

لذا مانور تبلیغاتی آمریکا و طرح مقابله با داعش که با دیپلماسی جنگلی اوباما همراه گردیده است قطعا دارای اهداف راهبردی فراوانی خواهد بود که تقویت خوی استکباری آمریکا و چنگ اندازی به منابع ثروت در عراق و تضعیف ارتش عراق و نیروهای مردمی و حامیان جبهۀ مقاومت از جمله اهداف طرح شعار مقابله داعش است زیرا آمریکا به خوبی دریافته است تنها قوای مردمی سوریه و عراق می توانند کار تکفیری ها را یکسره سازند و قطعا دولتمردان آمریکا و متحدانش نخواهند توانست ضربات مهلکی بر داعش وارد سازند بلکه مخالفان مقاومت در متن اقدامات خود به دنبال برخی اهداف خاص و نیز سیطرۀ مجدد بر منابع اقتصادی عراق می باشند.

مهدی نجفی/