به گزارش
جهانبین نیوز، یکی از سؤالات مطروحه در خصوص تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه، بازه زمانی این نبرد میباشد. به عبارت دیگر این جنگ، چند روزه خواهد بود؟ روند حرکت ارتش رژیم صهیونیستی که ادعای قویترین ارتش غرب آسیا و یکی از پنج قدرت برتر نظامی جهان را مطرح میسازد، بیانگر سیر قهقرایی این ارتش است. خروج از جنوب لبنان، شکست در جنگ سی و سه روزه، شکست در جنگ بیست و دو روزه و شکست در جنگ هشت روزه بخشی از شکستهای ماشین جنگی رژیم صهیونیستی است و اینها در کنار شکستهای اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی زنگ خطری برای این رژیم محسوب میگردید. در واقع یکی از مؤلفههای قدرت ارتش این رژیم، باور به شکستناپذیری آن بوده است. افسانهای که شکستهایی که ذکر شد، آن را باطل ساخته بود.
در ارزیابی تجاوز اخیر باید اذعان داشت، رژیم صهیونیستی علاوه بر قساوت و وحشیگری بیشتر در کشتار غیر نظامیان و استفاده از تسلیحات ممنوعه و غیر متعارف، تلفات گستردهای نیز دریافت کرده است و به نظر میرسد حتی تلاش برای مخفیسازی تلفات نیز نتوانسته است بیشتر بودن تلفات این نبرد در مقایسه با نبردهای گذشته این رژیم را بپوشاند. با این حال سوال اینجاست که چرا با وجود بالابودن تلفات رژیم صهیونیستی، گستردهتر بودن حجم آتش نیروهای مقاومت و شلیک موشک به شهرها، در عمق سرزمینهای اشغالی و... رژیم صهیونیستی اصرار بر ادامه نبرد دارد؟
برای این سؤال میتوان با توجه به اطلاعاتی که تحلیل گران دارند، پاسخهای مختلفی را ارایه نمود؛ لیکن نگارنده اعتقاد دارد یکی از دلایل عمدهای که مانع از پایان نبرد شده است، تلاش این رژیم برای طولانی کردن این نبرد به بازه زمانی بیش از جنگهای چند سال اخیر میباشد. یعنی رژیم صهیونیستی این مسئله را پذیرفته که حتی به قیمت بالابودن تلفات، جنگ را طولانیتر از نبرد سی و سه روزه نماید.
تحلیل این رژیم بر این است که با توجه به محاصره نوار غزه و عدم امکان پشتیبانی مناسب از نیروهای مقاومت و از سوی دیگر تحمیل تلفات و خسارت به این نیروها که با حملات بیشتر نیروهای صهیونیستی حاصل خواهد شد، توان مقاومت تحلیل خواهد رفت و گسترش دامنه زمانی و مکانی نبرد، بیش از نیروهای مقاومت، به نفع رژیم صهیونیستی خواهد بود. به عبارت دیگر اگر جنگ طولانی شود، طرف مغلوب، جبهه مقاومت خواهد بود و رژیم صهیونیستی به ازای تحمل و پذیرش تلفات نیروی انسانی (که در هر جنگی وجود دارد) علاوه بر از بین بردن نیروی مقاومت در نوار غزه و برطرف ساختن مهمترین چالش امنیتی و نظامی این رژیم خواهد توانست اسطوره شکست ناپذیری خود را، بازسازی نماید و این مسئله دستاوردی بزرگ برای این رژیم بوده و تهدیدهای آتی علیه این رژیم را برطرف خواهد ساخت. این پیروزی به عنوان سرآغاز شروع پیروزیهای آتی این رژیم میتواند ارزیابی گردد و قطعاً رژیم صهیونیستی تحمل تلفات به قیمت این پیروزی بزرگ را قابل قبول ارزیابی مینماید.
البته این سناریویی است که این رژیم نوشته است. جبهه مقاومت این بار کف خواستههای خود را بالاتر از گذشته و شروط اعلامی برای قبول آتش بس را در مرحلهای سخت و تحقیرآمیز برای رژیم صهیونیستی قرار داده است. علاوه بر آن جبهه مقاومت نشان داده که این بار گزینههای غافلگیرکنندهتری نسبت به نبرد قبلی در دست دارد. استفاده از کماندوهای دریایی، پهپادهای شناسایی و دارایی قابلیت شلیک موشکهایی که به عنوان موشک هدایت شونده میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، موشکهایی با قدرت و دقت بیشتر و ... تنها گوشهای از توان جبهه مقاومت است که آشکار شده و قطعاً در ادامه این نبرد باید شاهد رونمایی از موارد دیگری از قدرت نمایی این رزمندگان باشیم.
به نظر میرسد علیرغم تلاش رژیم صهیونیستی برای کسب موفقیت در این نبرد، این بار نیز شاهد شکست خفتبار دیگری از سوی این رژیم باشیم. شکستی که میتواند به عنوان شلیک تیری به قلب این رژیم و شروعی برای از پای افتادن این حکومت غاصب و نژادپرست باشد؛ حکومتی که صدای آوار شدن پایههای آن به گوش میرسد.
علی اکبری؛ کارشناس ارشد مطالعات استراتژیک
انتهای پیام/