یکی از اعضا تسخیرکننده سفارت آمریکا میگوید:در مورد بنیصدر سندی وجود داشت که نشان میداد وی را مجاب کردند که به عنوان مشاور اقتصادی به سفارت آمریکا خدمت کند و ماهیانه ۱۰۰۰ دلار هم بگیرد.
به گزارش جهانبین نیوز، 13 آبان 1358 قلب تپندهای از تاریخ انقلاب اسلامی است که امام خمینی حرکت بزرگ دانشجویان را در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا "انقلاب دوم" نامید. حرکتی که عنوان روز مبارزه با استکبار و به خصوص مبارزه با آمریکا را برای همیشه تاریخ به همراه داشت تا در همه مقاطع و برهههای تاریخی با مناسبت سالروز کشف جنایات آمریکا مردم شعار "مرگ بر آمریکا" سر دهند. با بررسی اسناد بازسازی شده توسط دانشجویان به حق میتوان سفارت آمریکا را جاسوسخانهای نامید که به دنبال براندازی نظامی مبتنی بر رأی مردم بود.
فروز رجاییفر یکی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان تسخیر سفارت آمریکا بود که هماکنون دبیری ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام را بر عهده دارد. رجاییفر در مورد اسناد مکشفوفه در سفارت آمریکا، جذب بنیصدر توسط سفارت آمریکا، خطدهیهای آمریکا به گروهکهای خودساخته و در یک کلام جاسوسیهای آمریکا با جهانبین نیوزگفتوگو کرد که مشرح این گفتوگو به شرح زیر است:
فروز رجاییفر از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان 58 و دبیر ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام با اشاره به اینکه اسناد لانه در حدود 90 جلد کتاب منتشر شده است، اظهار داشت: این اسناد رشته رشتههایی بود که بازسازی شدند و هدف اعضای سفارت آمریکا از انهدام اسناد این بود که نگذارند افکار عمومی جهان از ماهیت جاسوسخانه بودن سفارت آمریکا مطلع شوند.
وی با اشاره به اینکه مقداری از این اسناد به پودر تبدیل شده بود که قابل بازگرداندن نبود، گفت: متأسفانه آن اسنادی که از بین رفته، بیشتر از آن مقداری است که ما الان در اختیار داریم و شاید اگر میتوانستیم همه آن اسناد را بازسازی کنیم، بیش از 200 جلد کتاب میشد و مسلم است با توجه به درجات طبقه بندی اسناد، اهمیت اطلاعات مندرج در اسنادی که پودر شده از اطلاعات موجود در اسناد رشته شده بیشتر بوده است.
*** سفارت آمریکا مرکزی برای جمعآوری اطلاعات و تأمین منافع آمریکا بود***
دانشجوی پیرو خط امام با بیان اینکه اسناد بازیابی شده نشان میدهد که آمریکاییها در حقیقت بر خلاف قواعد بین المللی در این محل مشغول عملیات غیردیپلماتیک و جاسوسی و توطئه علیه کشور میزبان بودهاند، تصریح کرد: در واقع آمریکاییها از سفارت خود در ایران به عنوان مرکزی برای جمع آوری اطلاعات خاص و هدفمند برای مقاصد خاص و تأمین منافعشان استفاده میکردند، زیرا از جهتی در آن زمان شوروی ابرقدرت، رقیب آمریکا و مستقر در همسایگی ایران بود و از سوی دیگر ایران پایگاه قدرت منطقهای آمریکا و یکی از ستونهای سیاست دو ستونی آمریکا در اداره خاورمیانه و مسائل نفتی و سیاسی منطقه بود. بنابراین لازم بود که با انجام عملیات گسترده جاسوسی، از موقعیت ژئوپلوتیک و ژئواستراتژیک ایران برای کنترل منطقه و بحرانهای احتمالی استفاده شود.
"در دوره انقلاب هم با توجه به سرعت تحولات و ورود چهرههای مختلف به عرصه سیاسی کشور، فعالیت جاسوسی در داخل برای مهار جریان انقلاب و برقراری ارتباط با نیروهای مساعد خدمت به منافع آمریکا و تقویت آنها برای نقش آفرینی علیه انقلابیون و یا نفوذ در آنها شدت گرفته بود."
*** سفارت آمریکا با دعوت از مسؤلان به مرور پل ارتباطی ایجاد میکرد/بنیصدر؛ جذب سفارت شد***
رئیس ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام در پاسخ به سؤالی مبنی بر این که آیا در آن زمان شما اسنادی را کشف کردید که نشان دهد آمریکا به برخی از دولتمردان و یا سیاسیون ایرانی خط و ربط میداد، گفت: بالاخره در آن زمان دید و بازدیدهایی در قالب اداری و حتی مهمانی در داخل سفارت انجام میشد. آنها حتی با دعوت مسؤولین ما به همکاری، به مرور پل ارتباطی را ایجاد میکردند. در مورد بنیصدر سندی وجود داشت که نشان میداد وی را مجاب کردند که به عنوان مشاور اقتصادی به سفارت آمریکا خدمت کند و ماهیانه 1000 دلار هم بگیرد. فردی مانند بنی صدر از طریق همین ارتباطات فریب خورده و به عنوان مشاور امور اقتصادی سفارت جذب شده بود و خدمت خود را در آن جایی انجام داد که ده روز بعد از اشغال، با اعلام تصمیم به خروج داراییهای ایران از بانکهای آمریکا، موجب بلوکه شدن داراییهای ایران در آن کشور شد!
***شناسایی افرادی که قابلیت جاسوسی برای آمریکا دارند، توسط سفارت آمریکا***
به گفته رجاییفر، پس از انهدام اسناد فوق سری که ما از محتوای آن ها بیاطلاع هستیم، چیزی که برای آمریکاییها اهمیت داشته و در اسناد بازسازی شده هم دیده میشود، این است که وقتی مردم ایران در صف نان یا مطب دکتر یا مهمانی و مجامع دیگر جمع میشوند، در مورد چه چیزهایی با یکدیگر صحبت میکنند و تحلیلشان درباره مسائل روز چیست و راجع به افراد چه نظری دارند؛ تا از این طریق بتوانند متوجه شوند که مثلاً چه انتقاداتی در بین مردم وجود دارد و آنها چه مطالباتی دارند و یا اینکه افرادی را که قابلیت تبدیل شدن به یک مهره و جاسوس را برای آمریکا را دارند، بشناسند.
رجاییفر خاطر نشان کرد: آمریکاییها از سطحِ به این سادگی که رصد کردن گفتوگوها و مسائل در سطح خیابانها بود، عمل میکردند تا جایی که با مسئولان مختلف تماسهایی برقرار و اطلاعات خاص را جمع آوری میکردند و در اوایل انقلاب که برخی مسئولان تخصص کافی در حوزه ضداطلاعاتی و امنیتی نداشتند، در دام آنها قرار می گرفتند.
وی با اشاره به اینکه از یک مجموعه تقریباً 90 جلدی که از اسناد لانه جاسوسی منتشر شده، قسمتی مربوط به مسائل داخل کشور و قسمتهای دیگر در موضوعات مختلف بینالمللی از جمله نهضتهای آزادی بخش و ... است که آمریکاییها روی آن کار میکردند، افزود: اینها خودش یک پروژه است که اگر یک رسانهای بخواهد به شکل دقیقی بر روی آن کار کند، حداقل میتواند با انتشار عناوین این 90 جلد حوزههایی از عملکرد جاسوسی آمریکا را نشان دهد.
رجاییفر خاطر نشان کرد: در طول این چند دهه ورود این کتابها به آمریکا ممنوع بوده و اگرچه امروز روش های نوینی برای انتقال اطلاعات وجود دارد؛ لکن هنوز از لحاظ فیزیکی ورود اسناد لانه جاسوسی به آمریکا ممنوع است با این هدف که مردم آمریکا نباید مطلع شوند که از طرف کشورشان نسبت به کشور دیگری چه مظالمی اتفاق افتاده است. خوشبختانه این روزها و در تقارن با 13 آبان، اسناد جاسوسی آمریکا از دوستان خودش فاش شده و ادعای آن روز ما، برای دنیا ثابت شده است.
*** سفارت آمریکا به افراد مستعد خیانت به ایران خطدهی میکرد***
این عضو تسخیر کننده لانه جاسوسی آمریکا در پاسخ به سؤالی مبنی بر این که آیا اسنادی در آن زمان کشف کردید که نشان دهد آمریکاییها از گروهکهای مختلفی در کشور حمایت میکنند یا خط میدهند که آشوب یا تجزیهطلبی را در کشور ایجاد کنند؟ تصریح کرد: در آن زمان در داخل ایران به شکل مشابهی در استانهای مرزی ما اغتشاش و آشوب میشد و مسائل فرقهای، قومی ـ مذهبی و تجزیه طلبانه دامن زده میشد. در اسناد موجود است که تماسهایی با برخی از سران و افراد مستعد خیانت در این اقلیتها گرفته شده و جهتدهی میکردند.
رئیس ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام با تأکید بر اینکه کسی که از انقلاب ایران ضربه اساسی خورده آمریکاست، تصریح کرد: بیشتر از خود شاه، آمریکا بود که منافع خود را از دست داد و طبیعی است که در واکنش به تأسیس نظام جدید، اقداماتی خصمانه داشته باشد؛ از نظر آمریکاییها این نظام باید از طریق اغتشاشات و آشوبها توسط جریانهای تجزیهطلب و تروریست، یا جنگ تحمیلی، یا تحریم و توطئه، براندازی و یا حداقل تضعیف و ناکارآمد شود.
رجاییفر با اشاره به شنود تلفن همراه صدر اعظم آلمان گفت: نمیتوانیم ساده اندیش باشیم و خیال کنیم در آن زمان، در ایرانی که انقلاب اسلامی شده آنها بیکار نشسته بوده و جاسوسی و اقدامی علیه ایران نمیکرد.
رجاییفر با اشاره به شنود تلفن همراه صدر اعظم آلمان توسط آمریکا گفت: وقتی آشکار میشود که آمریکا از دوستان خود جاسوسی و شنود میکند، بدین معناست که نمیتوانیم ساده اندیش باشیم و خیال کنیم که در آن زمان، در ایرانی که انقلاب اسلامی شده و نظام جدیدی بر ضد منافعش تاسیس شده، بیکار نشسته بوده و جاسوسی و اقدامی علیه ایران نمیکرد. این گزاره، نشان میدهد که امروز هم انجام عملیات جاسوسی در ایران از هر طریق ممکن، به عنوان پیش نیاز اجرای هر دسیسه، از اهداف نزدیک شدن آمریکا به ایران در همه این سالهای بیسفارتخانه است.
این عضو تسخیرکننده لانه جاسوسی آمریکا با بیان این که ابرقدرت استکباری بودن وجوهی دارد که مبتنی بر ماهیت آن است و آن ماهیت قدرت طلبی، استکبارورزی و خود را برتر از دیگران دیدن است، اظهار داشت: بر این اساس ما انتظار نداریم وقتی کشوری مانند آمریکا در این موضع قرار میگیرد، مباحث و موازین اخلاقی را رعایت کند و رفتاری مطابق با اصول و آداب انسانی و مبتنی بر عدالت و به رسمیت شناختن حقوق دیگران باشد.
***هرگونه رفتار صادقانه آمریکا اصالت ندارد و باید فریبکارانه تلقی شود***
وی با بیان اینکه کلیت خوی استکباری به خودی خود بستهای را ایجاد خواهد کرد که فریب و نیرنگ هم جزیی از آن است و از صداقت و عدالت هم اثری در آن نیست، تصریح کرد: به خاطر همین، ما نمیتوانیم فریب و نیرنگ را بخشی منفی از رفتار آمریکا در کنار وجود بخشهای مثبت آن تلقی کنیم؛ بلکه شیطان بزرگ به معنای یک مجموعه هماهنگ است که حرکت آن حول محور باطل است. تعبیر شیطان از آمریکا، یعنی همه بدیها را با هم یکجا دارد و نسبت به دیگران با این لشکر صفات جاهلی، تعامل میکند. بر این اساس هرگونه رفتار نوع دوستانه و منصفانه و یا گفتار صادقانهاش نیز اصالتی ندارد و باید فریبکارانه تلقی شود.
به گفته رجاییفر، بعضیها به این رابطه و مناسبات شیطانی تن میدهند و با آن هماهنگ میشوند و بعضیها هم تسلیم شده و به شکل قربانی آن در میآیند و بعضی هم مثل جمهوری اسلامی ایران، حزبالله، حماس و جهاد و دیگر نیروهای محور مقاومت سعی میکنند که در مقابل این شیطان ایستادگی کنند و البته این ایستادگی برای آنها هزینه دارد، زیرا شیطان همه نوع ابزاری برای انجام خلاف حق و اعمال زور و قدرت و ظلم در اختیار دارد ولی طرف مقابل که محور مقاومت است، هم از نظر سختافزاری، امکانات محدودتری دارد و هم از جهت نرمافزاری و اعتقادی باید آراسته به مبانی اخلاق اسلامی و الهی باشد و نمیتواند برای رسیدن به هدف مقدس خود از ابزار خلاف سود ببرد.
این عضو تسخیر کننده لانه جاسوسی آمریکا ادامه داد: به این دلیل است که وقتی رهبر معظم انقلاب میفرمایند ما نمیخواهیم اقدام به ساخت بمب هستهای کنیم، این سخن مبتنی بر تعهدات اخلاقی یک رهبر روحانی در نظام اسلامی و در پارادایم توحیدی است که صداقت از اصول لایتغیر آن است. اما طرف مقابل رهبری دارد که میتواند از ابزارهای متعدد خلاف عدالت، مثل دروغ گویی، تهمت، نیرنگ، غارت و کشتار بیگناهان و .... استفاده کند.
*** تشریح برخی دروغگوییهای آمریکا/ آمریکا با دروغ مجوز حمله به عراق گرفت***
رئیس ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام به نمونههایی از فریبکاری و دروغگویی آمریکا اشاره کرد و اظهار داشت: ببینید حمله به عراق زمانی انجام شد که امریکا به جهان اطمینان داد که در عراق سلاح هستهای و شیمیایی تولید میشود، بعد هم که شورای امنیت به حمله رأی داد و این کار با مصائب و جنایات وسیع علیه مردم عراق انجام شد، دیدند چنین چیزی در آنجا نیست. یعنی به آسانی دروغ گفتند تا این جواز را از شورای امنیت بگیرند؛ بعد هم گفتند نه؛ چیزی نبود. پس آن ذات شیطانی است که به آن ها اجازه میدهد که اینگونه دروغ بگویند و برای تامین منافع و مقاصد خود فریبکار و نیرنگ باز باشند. اصولاً لازمه آن ماهیت شیطانی و مادیگرایی مطلق است که زیاده خواهی و تکاثر، دروغ بگویند؛ جهان را فریب بدهند؛ افترا بزنند و ظلم کنند.
وی افزود: در مقابل ما که محور مقاومت و در عین حال معتقد به تعالیم اسلام هستیم، دستمان از این گونه رفتارها بسته است؛ ولی این نجابت ما به لحاظ عمق فساد و بی اخلاقی خودشان برای آن ها باورپذیر نیست.
*** شعار "مرگ بر آمریکا" برخاسته از مناسبات تاریخی ملت ایران با نظام سیاسی آمریکا***
رجاییفر با تأکید بر این که شعار "مرگ بر آمریکا" برخاسته از مناسبات تاریخی ملت ایران با نظام سیاسی آمریکا است، گفت: من خیلی اصرار ندارم که ملت آمریکا را از این شعار مبرا کنیم. بالاخره در جایی که ادعا میشود دموکراسی وجود دارد، نظامهای سیاسی منتخب و مولود تمایل سیاسی ملتها هستند. من خیلی به این معتقد نیستم که ماجرا را پاستوریزه کنیم و بگوییم نه این فقط مربوط به نظام و دولت آمریکاست. آیا با این همه ابزارهای اطلاعاتی گسترده هنوز ملت آمریکا از عملکرد دولت خودش در جهان بی اطلاع است؟
این عضو تسخیر کننده لانه جاسوسی آمریکا با بیان اینکه بالاخره دولت آمریکا، دولت لیبی و قذافی یا دولت عراق و صدام نیست که بین دولت و مردمش تفاوت قائل شویم، تصریح کرد: فرض خوشبینانه این است که یک ناآگاهی سیاسی در بین مردم آمریکا وجود دارد و مردم از رفتاری که دولتشان با کشورهای دیگر میکند، مطلع نیستند و ناآگاهانه اینها را با انتخاباتشان تایید میکنند. آیا زمان آن نرسیده که مردم آمریکا متوجه شوند که دولتشان چه مشکلاتی را برای مردم کشورهایی چون ایران و عراق و افغانستان و فلسطین ایجاد کردهاند؟ آیا نباید ملت آمریکا خواستار توقف این مظالم شود؟
رئیس ستاد پاسداشت شهدای نهضت جهانی اسلام خاطر نشان کرد: به طریق دیگر استدلال می کنیم که فرضاً اگر یک کشور دیگر مثلاً ما، چنین مشکلاتی را برای مردم آمریکا ایجاد میکرد و ما کشورشان را 25 سال از طریق یک حاکم خائن زیر سلطه میگرفتیم و ضمن سلب حقوق اساسی آنها منابعشان را غارت و نخبگان ملت را در حبس و تبعید و شکنجه اسیر میکردیم و بعد از انقلابشان هم به مدت سی و چند سال تمام مساعی و توان خود را از کودتا و جنگ و تحریم و ... برای براندازی نظام محبوب آنها و بازتولید مناسبات ظالمانه قبل به کار میگرفتیم و دو کشور مجاور آنها را اشغال و هر روز آنها را به وجود گزینه نظامی تهدید میکردیم، آیا این ملت آمریکا نمیآمد در خیابانها مرگ بر ایران بگوید؟ بالاخره این شعار مرگ بر آمریکا برآمده از روابط و مناسبات چند دههای مردم ایران با آمریکاست.
رجاییفر با طرح سؤالی مبنی بر اینکه بن لادن یا محسود چقدر به آمریکا ضرر رساندند که عملاً دست به ترور آن ها در خاک یک کشور مستقل زدند؟ گفت: یعنی آمریکاییها "مرگ بر بن لادن" را از حد شعار فراتر برده و او را به قتل رساندند و امثال کلینتون و دوستانشان نشستند و از تلویزیون مراسم کشتن و به آب انداختن جنازه (اگر حقیقت داشته باشد) را با خوشحالی تماشا کردند و همان زمان هم مردم آمریکا این پیروزی را در خیابانها جشن گرفتند. اگر ما فقط شعار مرگ بر دشمن اصلی خود را میدهیم، خود آنها عملاً هم حتیالامکان دشمنان اصلی و فرعی خود را مقتول و معدوم میکنند.
وی افزود: ما میخواهیم ببینیم ضرری که بن لادن به آمریکا وارد کرد ولو که برجهای دوقلو را منفجر کرده باشدـ آیا بیشتر از ضرری بوده که آمریکا طی 60 سال به مردم ایران وارد کرده؟! اگر ما بخواهیم کشورهای مشابه خودمان را یک جبهه بدانیم و مظلومین و قربانیان دوره ابرقدرتی آمریکا را به خسارات و قربانیان کشور ایران اضافه کنیم، متوجه میشویم که ما خیلی بیش از حمله به برجهای دوقلو از دست دادهایم.
*** مظلومین جهان طلب بزرگی از آمریکا دارند***
" مقتولان و مصیبت دیدگان و آوارگان جنگهای کره و ویتنام، به کار بردن بمب اتمی در ژاپن، به قتل رساندن مبارزانی چون چه گوارا، آلنده، لومومبا، رییس جمهور و نخستوزیر شهید ما و 50 ـ 60 کودتایی که آمریکا در کشورهای مختلف و علیه دولتهای ملی ایجاد کرد و به عنوان مثال کودتای 28 مرداد که علیه دولت ملی مرحوم دکتر مصدق انجام شد و اشغال دو کشور مسلمان عراق و افغانستان و حمایت همه جانبه از دشمن صهیونیستی بشریت و ظلم و جنایت علیه ملت مقاوم فلسطین توطئه ضد وحدت مسلمین در جنگ سوریه و گماردن و حمایت از حکام مستبد و بیلیاقت در کشورهای منطقه همه نشان آن است که ما مظلومین و مستضعفین جهان، طلب بزرگی از آمریکا داریم."
*** شعار "مرگ بر آمریکا" در مقابل جنایات آمریکا علیه ما، خیلی محترمانه است***
این عضو تسخیر کننده لانه جاسوسی آمریکا ادامه داد: آنگاه فرعونهای زمانه انتظار دارند که در مقابل این همه ستم، حتی یک "آخ" نگوییم! از منظر بنده این شعار"مرگ بر آمریکا" در مقایسه با میزان جنایات آمریکا علیه ما، زیادی محترمانه است و اگر در توان زبان بود، وضع یک شعار شدیدتر و غلیظ تر لازم به نظر می رسید.