حکایت ما و فرهنگ غرب هم همین است….فرهنگی که به تن ما لباس فرهنگ پوچ خودش را می پوشاند و با هالیوود و غول های رسانه ای اش، به ما القا می کند…
القای فرهنگ هالیوود،
بزرگترین کلاهبرداری فرهنگی در تاریخ ایران...!
بوتیانیوز , 30 مهر 1392 ساعت 9:30
حکایت ما و فرهنگ غرب هم همین است….فرهنگی که به تن ما لباس فرهنگ پوچ خودش را می پوشاند و با هالیوود و غول های رسانه ای اش، به ما القا می کند…
به گزارش “بوتیا” به نقل از آزادمهر وبلاگ انعکاس نوشت :
روزها گذشت و یک روز پادشاه، غلام خود را فرستاد تا لباس را ببیند، غلام وقتی به محل کار آن دو نفر رفت… تنها دو چوب دید و لباسی ندید، اما وقتی به حضور پادشاه رسید از ترس اینکه بگویند خنگ است شروع کرد به توصیف زیبایی لباس، روز دیگر وزیر رفت و همین اتفاق تکرار شد، هر روز کسی می رفت و اوصاف لباس نبوده را برای پادشاه نقل می کرد و در پایان پادشاه خودش برای پوشیدن لباس رفت، وقتی وارد شد… لباسی ندید.
اما مطابق فکری که سایرین کرده بودند…. جرات نکرد بگوید لباسی نیست و عاقبت آن شد که پادشاه با یک شرت در مقابل همه مردم راه می رفت و همه از ترس آنکه به آنها لقب خنگ گفته شود از لباس نبوده تعریف و تمجید می کردند ولی عقلای واقعی می خندیدند.
حکایت ما و فرهنگ غرب هم همین است….فرهنگی که به تن ما لباس فرهنگ پوچ خودش را می پوشاند و با هالیوود و غول های رسانه ای اش، به ما القا می کند: من بهترین و منحصر به فردترین فرهنگ دنیا را دارم،که مشخصه اش این است که تنها آدمهای با کلاس و روشنفکر و فهمیده و دانشمند آن را درک می کنند……آنروزی که این کلاهبردار وارد جامعه ما شد ،انروزی که پوشش ما را عوض کرد و روشنفکران غرب زده، چون فرهنگ غرب را چشم وگوش بسته قبول کرده بودند،حرفی نزدند و فقط تایید کردندو حتی خواص، از ترس اینکه ،ازمردم سنگ بی کلاس بودن و امل گیری بخورند، هیچ نگفتند ، انروزی که فرهنگ غرب با معماری بی حیایش، اشپزخانه اپن را اورد وانروزی که این فرهنگ ،حضور بی مورد و غیرضروری زنها را در جامعه به بهانه تساوی حقوق زن ، افزودو غیرت را به با شعار مرد استعمارگر،از مردان گرفت،آنروزی که چشمان ما را شست و جور دیگری دنیا را دیدیم و ادمها یش را ،و به ادمها و دنیا فقط و فقط به چشم بازار و کالا نگاه کردیم ……. انروز روزی بود که ما لباس فرهنگ و تمدن و اسلامیت خود را دراوردیم و لباس فرهنگ غرب را پوشیدیم ،لباسی که اصلا لباس نبود ،تارو پودی هم نداشت ، اما کمتر کسی پیدا شد که بگوید :لباسی در کار نیست و در واقع ما لخت و عور شده ایم……
حالا کار به جایی رسیده که بعضی مردم با افتخار لخت و عور(بدون ارزشهای مذهبی و ملی) در ملاعام قدم می زنند یکی هم نیست جرائت کند و واقعیت را بگوید، از بی غیرتی مردان و بی مبالاتی زنان و از اینکه بابا! جامعه با این وضع حضور زنان به جامعه ای مصرفی و شهوتران و بی وفا تبدیل می شود…
کد مطلب: 9572