دوست دارم وقتی میریم جایی برای کار تحویل مون بگیرن نه اینکه بگن: بگذارید امام زمان ظهور کند تا به شما کار بدهند...

ماه رمضان شده است... ماه میهمانی حق و ما بندگان به رسم عبادت روزمان را شب می کنیم و به رسم کارهایمان ما را مسلمان می خوانند... کدام مسلمانی؟؟؟ چقدر می توان محکم بود و قدرت داشت که دختری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بگوید: "به من گفت ؛ بگذارید امام زمان ظهور کند تا به شما کار بدهند..."

آنقدر دلم گرفته از مردم این زمانه که نمی دانم این نوشته کوتاه چقدر می تواند تسکین دهنده وجودم باشد...
... هنگام افطاراولین سه شنبه ماه خدا بود... طبق عادت قبل از اذان از شبکه ۳برنامه ماه عسل رو می دیدیم... این بار جالب بود... از استان چهارمحال و بختیاری چند نفر دعوت بودند که در این برنامه، الگو بشن... البته الگو هستن ولی دیده نمیشن...
سه خواهر ۱۹تا ۲۵ سال که هر سه نفر کاملا نابینا بودن... قالی می بافتن...دانشجو بودن ... اهل عیسی آباد از توابع شهرستان فارسان...
مجری برنامه (احسان علیخانی) سوالات جالب می پرسید و با اجرای زیبایش نمی گذاشت حتی یک لحظه سه خواهر احساس مظلومیت کنن... مظلومیتی که کاملا هویدا بود...حتی پدر و مادرشون رو هم دعوت کردند و اونها هم با اون لهجه شیرین بختیاری شروع کردن به صحبت کردن و گفتگو...
آخر برنامه که علیخانی از دختر خانم ها درخواست ها و آرزوهاشون رو می پرسید همه زیبایی برنامه از وجودم خارج شد... دوست نداشتم کلاً برنامه اجرامی شد...دختر بزرگتر با تبسمی سخنی گفت...( من بودم بهش مدال جرات می دادم)...گفت: دوست دارم وقتی میریم جایی برای کار تحویل مون بگیرن نه اینکه بگن: "بگذارید امام زمان ظهور کند تا به شما کار بدهند..." پدر دختر هم تایید کرد و گفت که آموزش و پرورش رفته و اینو بهش گفتن...
بغضم گرفت...ولی دختر زیاد تغییر نکرد ... مطمئنم بیشتر از اینها تحقیر شده بودتوسط امثال اون مسئولی که من نمیدونم کجا داره توی مملکت امام زمان حقوق می گیره و خدا نکنه پیش خودش فکر کنه وظیفه شناسه...
حرف کلیم اینه: به قول مجری" اگه میدونی کار نیست ،اگه میدونی نمیتونی براش کار پیداکنی،حداقل (نعوذ بالله)به جای خدا ننشین...!!! مگه توکی بودی و کی هستی که میگی بگذارید امام زمان ظهور کند تا به شما کار بدهند...اصلا میدونی چیه تا امثال تو دارن تو مملکت امام زمان کار می کنن ، او نخواهد آمد... یا شایدم باید امثالکم باشن تو او بیاید..."
جدای دین و مذهب، بنازم به غیرت مجری تهرونی که اونجوری بهش برخورد وقتی دید تو، مسئول این استان این رو گفتی و یه دختر نابینا که دنیای فانی و پر از نیرنگ ما رو ندیده رو اونجوری آزار دادی...مجری تا تونست و موقعیت و دوربین بهش اجازه داد خودشو خالی کرد...بنازم به غیرتش ...
البته بودن کسانی هم که تا برنامه رو دیدن زنگ زدن و گفتن حاضرن قالی هایی که باذوق و دیده دل بافته شدن رو به قیمت بیشتری بخرن تا شاید این سه تا دختر مجبور نباشن برن یه جایی که باهاشون اینجوری برخورد بشه...
اینکه این مطلب رو اون مسئول بخونه یا نه، نمی دونم، نیت من راحت شدن وجدان خودم بود و البته اگه دید و خوند به نظرم تا دیر نشده جبران کنه ...حتی با یه هدیه کوچیک... چون میدونم اون سه تا دختر نابینا از ما بینا ترن و اگه دلشون رو خوش بکنی حتما پیش امام زمان درخواست بخششت رو می کنن...

امین شعبان بیدله