یادداشت:
از مجموع تعاریف ذکر شده می توان سه دیدگاه را به طور معین و مشخص استخراج و استنباط نمود:
1- اقتدار به معنی قدرت مقابله با بحرا ن ها است.
2- اقتدار به معنی ابهت و توانمندی موثر که مانع از تعرض و تهاجم دیگران است.
3- اقتدار به معنی قوت و توانایی تدبیر امور جامعه با توجه به امکانات پشتیبانی کننده است.
از آنچه بیان شد می توان فهمید که مولفه های اصلی اقتدار: قدرت، تفکر، تدبیر می باشد.
الف: مولفه قدرت شاید وزن بیشتری در این مجموعه داشته باشد. آن چه معمولی است این است که قدرت در قالب توان نظامی و امکانات لجستیکی و ابزار و ادوات جنگی ائم از سخت افزاری و نرم افزاری دیده می شود.
اما واقعیت این است که دیدگاه عقل سلیم و شرع و زین هیچ قدرت و قوتی همپا و عدل و همدلی و اتحاد و هم نوایی مردم به ویژه مومنان نیست.
ب: تفکر و در واقع برخوردار بدون جامعه از نیروهای فکری که در راه سازندگی جامعه و قوت و قدرت بخشی به نهادها و قوای مختلف جامعه اندیشه مستمر داشته باشند ضمانتی است برای به ثمر رساندن اتحاد و اتفاق و همدلی مردم و جلوگیری از هدر رفتن توان ها، امکانات مالی و غیر مالی و مانند آن است.
ج: تدبیر در جایی اتفاق می افتد که اعتماد به نفس و تسلط به شرایط و امکانات و موانع حاصل شده باشد و این هم درگرو اشتیاق و قدرت و تفکر است.
نتیجه منطقی مطالب ذکر شده این خواهد بود که حضور گسترده و آگاهانه مردم در انتخابات از یک سو و تحقیق و توجه نسبت به رای و نظر خود که از چه جایگاه و ارزشی برخوردار است و اثرات کوتاه مدت و دراز مدت آن چه خواهد شد از سوی دیگر پدید آور اقتداری است که قدرت و تفکر و تدبیر را در موزنین و مجریان پدید می آورد.
به تعبیر دیگر حضور چشمگیر مردم در انتخابات اولا و دقت و توجه کافی در انتخابات اصلح ثانیا موجد و باعث اقتداری خواهد بود به هر سه معنی پیش گفته شده است.
این نکته ای است که دشمنان نیز به ارزش واهمیت آن پی برده اند و به همین دلیل در آستانه هر انتخاباتی در ایران حجم تبلیغات منفی و سلبی خود را برای ذل سرد کردن مردم و کم نمودن حضور مردم در پای صندوق های رای، افزایش می دهند.
و مردم ما نیز دریافته اند که راز ماندگاری و پیشرفت همه جانبه آنان نیز در همین حضور آگاهانه و چشمگیر آن ها در انتخابات و مایوس نمودن و دلسرد کردن دشمنان از این حضور و شعور است.
دکتر احمد رضا بسیج