یادداشت:
دکتر عبد الله گنجی
تجربه تلخ و شيرين انتخاب رؤساي جمهور پيشين نيز ميتواند به دقت انتخابكنندگان و تمركز بر چهار ويژگي كلان ذكر شده كمك نمايد. خصايص و ويژگيهاي رئيسجمهور در ايران را ميتوان در دو سطح كلي حيطهبندي نمود و نسبت به تبيين و توضيح آن اقدام نمود. ۱- ويژگيهاي حكومتي و حاكميتي ۲- خصايص و صفات و نيازمنديهاي فردي. در اين يادداشت به تبيين ويژگيهاي حكومتي و حاكميتي خواهيم پرداخت و انشاءالله در يادداشتي ديگر، خصايص و صفات لازم براي رئيسجمهور را تبيين خواهيم نمود. طبيعي است كه بن مايههايي كه ما را به اين ويژگيها ميرساند از انديشه امام، مطالبات مقام معظم رهبري، شرايط و ويژگيهاي نظام جمهوري اسلامي و نيازمنديهاي ملت ايران سرچشمه ميگيرد.
۱- باور به حاكميت اسلام سياسي: باور به عدم جدايي دين از سياست و باور به جامعيت اسلامي در پاسخگويي به همه ابعاد حيات بشر امروزي مهمترين زيرساخت فكري رئيسجمهور در نظام جمهوري اسلامي است. چرا كه حاصل سالها مبارزه و تبعيد امام اين بود كه اثبات نمايد «اسلام همه چيزش سياسي است»، بنابراين اگر رئيسجمهور اندك روزنهاي رو به سكولاريسم در ذهن و دل خود داشته باشد هرگز نميتواند در اين مسير حركت نمايد، بعضاً در مقابل اجراي احكام اجتماعي اسلامي خواهد ايستاد يا از دفاع از آنان احساس خجالت زدگي خواهد كرد.
۲- كارآمدي: نظام جمهوري اسلامي به عنوان يك الگوي نظامسازي بيبديل و نو بايد بتواند كارآمدي اسلام را در عرصه سياسي، اجتماعي و اقتصادي، فرهنگي اثبات نمايد و آن را به رخ نظامهاي مادي بكشد. بخش اعظم كارآمدي اين الگو به كارآمدي دولت در حل مشكلات و معضلات جامعه اختصاص مييابد. نظام جمهوري اسلامي با پشتوانه مردمش در عرصه بينالملل و در مبارزه با جهانخواران ميرزمد. بنابراين براي استمرار اين حمايت مردمي بايد كارآمدي خود را ارتقا دهد. كارآمدي منجر به رضايت و رضايت موجب حمايت بيشتر از نظام خواهد شد و در نتيجه كارآمدي موجب اقتدار نظام جمهوري اسلامي خواهد شد و از سوي ديگر اين كارآمدي براي ملتهاي ديگر نيز الهامبخش خواهد بود و الگوي حاكميت اسلام را به ملتها و كشورهاي ديگر سرايت خواهد داد.
۳- تجربه مديريتي كلان (آزمودگي): اگر رئيس جمهوري قبل از رسيدن به اين تراز از قدرت، اقدام به تصميمگيريهاي بزرگ و مديريت بحران نكرده باشد، در مقابل تصميمهاي بزرگ دچار تزلزل خواهد شد و در مقابله با مشكلات دچار رخوت و افسردگي ميشود، بنابراين كار بزرگ، تجربه بزرگ ميخواهد و طراحي بزرگ، ذهنيت پويا و بزرگ ميخواهد. تصميم براي پولهاي هزار ميلياردي قلب بزرگ و دنيا ديدگي و ارضاشدگي ميطلبد كه اين از كوتولهها بر نميآيد و دچار پريشاني يا خودشگفتي خواهند شد.
۴- تيم همسو و كارآمد (متعهد و متخصص): اگر رئيسجمهور از همكاران قابل اعتماد و همسو برخوردار نباشد، وقت و انرژي كشور صرف تنشها و حاشيهها خواهد شد. رئيسجمهور بايد در ابعاد سياسي، فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي ياراني داشته باشد كه اولاً صاحب فكر و برنامه باشند، دوماً به وي به عنوان رئيسجمهور باور داشته باشند و در همكاري كابينه با يكديگر بسان يك پازل منسجم عمل نمايند. خروج پي در پي وزرا از كابينه احمدينژاد شايد به خاطر همين آسيب بود بنابراين، افراد آزموده، كارآمد و متعهد به اسلام سياسي بايد محور تشكيل دولت باشند.
۵- اعتقاد به صدور و دعوت به انقلاب اسلامي: در انديشه امام راحل جمهوري اسلامي يكي از محصولات انقلاب اسلامي است، بنابراين رئيسجمهور بايد خود را در تراز انقلاب اسلامي ببيند و آرمانهاي جهاني امام را مدنظر داشته باشد و ملت ايران را «كانون حمايت از محرومان و مستضعفان جهان» بداند و براي بيداري مسلمانان و راهاندازي حركت سربازان جهان اسلام جهت يك جنگ اعتقادي، تا رسيدن به اهداف بلند انقلاب برنامه داشته باشد.
۶- التزام و اعتقاد به سياستهاي كلي نظام: رئيسجمهور ولايتپذير كسي نيست كه در مدح ولايت فقيه يا مصداق آن سخنراني كند يا دست مقام معظم رهبري را ببوسد. جنس ولايتپذيري وي با افراد عادي متفاوت است. سياستهاي كلي نظام در حيطه رهبري است و رئيسجمهوري بايد خود را موظف به پيگيري آنان بداند و كشور را در همه ابعاد پيشرفت به سمتي ببرد كه در سياستهاي كلان نظام آمده است. بنابراين رئيسجمهور نبايد در كلاننگري به دنبال ايجاد ريل جديد در اداره كشور باشد. حتي در امريكا استراتژيهاي بلندمدت بسته ميشود كه تغيير احزاب و رؤساي جمهوري آسيبي به آن نميرساند. به همين دليل سياست دولتهاي امريكا در قبال جمهوري اسلامي فرقي نميكند. بنابراين التزام به سياستهاي كلي نظام در عرصههاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و حتي نظامي شاخص ولايتپذيري رئيسجمهور است.
۷- داشتن برنامه در ابعاد اجتماعي، سياسي و اقتصادي: رئيسجمهور اگر صاحب خلاقيت و ايده براي اداره كشور است بايد آن را به برنامه تبديل كند و اين برنامه را نه در اسم و عنوان كه در چالش با متخصصان هر عرصه چكشكاري نموده و قبل از انتخابات در معرض همگان قرار دهد. برنامه بايد هم ناظر به مشكلات حال كشور و هم توسعه بلندمدت و ميان مدت آن باشد. بايد رئيسجمهور از شعارزدگي در اداره كشور برحذر باشد و اين فقط با برنامه امكانپذير است.
۸- باور به سه اصل حكمت، عزت و مصلحت در سياست خارجي: رئيسجمهور نميتواند در عرصه سياست خارجي يكي از سه عنصر مهم ذكر شده را مدنظر داشته باشد چرا كه دچار افراط و تفريط خواهد شد. رئيسجمهور بايد به صورت حكيمانه كشور را از گردنهاي كه دو طرف آن عزت و مصلحت است به پيش ببرد و با تلفيق ارزشهاي انقلاب و منافع ملي، بتواند وزانت و بزرگي ملت و انقلاب اسلامي را به گفتمان جهاني تبديل نمايد.
۹- فهم صحيح از حيطه اختيارات و وظايف: مقام معظم رهبري فرمود رئيسجمهور بايد بدانند عرصه اجرايي كشور يعني چه.
بنابراين رئيسجمهور بايد قبل از انتخاب شدن بداند كه كار او نه نظريهپردازي است و نه نظارت بر قواي ديگر. رئيسجمهور رئيس قوه مجريه است و براي اداره آن برنامهريزي نمايد. رئيسجمهور نبايد مسائل فكري چالش برانگيز را كه احاطه مطالعاتي نيز بر آن ندارد به جاي كار اجرايي كشور مدنظر قرار دهد يا خود را جاي شوراي نگهبان بگذارد و قانون اساسي را تفسير نمايدو...
۱۰- قانونمداري و قانونگرايي: رئيسجمهور بايد سمبل و الگوي التزام به قانون باشد. قانونمداري اخلاقي بايد به واسطه عمل رئيس جمهوري در جامعه تسري يابد. رئيسجمهور بايد به قانون بد هم تمكين نمايد چرا كه در غير اين صورت به آنارشيزم حقوقي در كشور خواهيم رسيد. عدم التزام رئيسجمهور به قانون، حتي اگر خلاف باور و نگرش وي باشد، اتهام ديكتاتوري را به همراه خواهد داشت و الگويي براي قانونگريزي ديگران و نهادينه شدن اين باور غلط در جامعه خواهد شد. صفات و خصايص فردي رئيسجمهور در يادداشت ديگري مرور خواهد شد.