بابک زمانیپور در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «جهانبین نیوز»، با اشاره به آداب و رسوم «شب چلّه» در کشور و بهویژه در شهرکرد اظهار کرد: پرداختن به نظم سال از دیرباز توسط ایرانیان مورد توجه قرار داشته است و یکی از جالبترین روشها برای تعیین روزهای سال یا گاهشماری مبتنیبر مفاهیم کشاورزی است.
وی تصریح کرد: با توجه به اینکه در گذشته معیشت مردم از راه کشت محصولات کشاورزی تأمین میشد، گاهشماری یا تقویم نیز بر همین مبنا تنظیم میشده است.
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ چهارمحال و بختیاری افزود: توجّه به اعتدالهای بهاری و پاییزی، انقلابهای تابستانی و زمستانی و تفاوت روز و شب در اثر وقوع آنها برای ایران ایرانیان از اهمیت ویژهای برخوردار بود.
زمانیپور ادامه داد: در این بینش روز اوّل تابستان و روز اوّل زمستان که فاصله شب و روز به حداکثر میرسد، بهعنوان انقلاب تابستانی و زمستانی مورد توجه قرار میگیرد، که در در این تقسیمبندیها از عنوان «چلّه» استفاده میشده است.
وی «شب چلّه» را از مناسبتهای مهم در ایران باستان عنوان و خاطرنشان کرد: در تقویم کشاورزی ایران کهن چند مناسب خاص و ویژه وجود دارد، روزهایی که طول شب و روز مانند ابتدای مهرماه و ابتدای فروردینماه برابر است بهنام «اعتدال بهاری» و «اعتدال پاییزی» نامیده میشود.
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ چهارمحال و بختیاری افزود: روز اول تابستان و روز اول زمستان که فاصله شب روز به حداکثر میرسد، با عنوان «انقلاب تابستانی» و «انقلاب زمستانی» نام برده میشده است که در این تقسیمبندیها از عنوان «چلّه» نیز استفاده میکنیم.
وی با تاکید بر اینکه در گذشته عمده تولیدات مردم چهارمحال و بختیاری در حوزه کشاورزی بوده است و از همینرو گاهشماری کشاورزی برای مردم این استان از اهمیت ویژهای برخوردار است یادآور شد: مردم این دیار با تکیه بر کشت و کار و محصولات حاصل از طبیعت معیشت خانواده خود را فراهم میکردند، بنابراین «انقلاب زمستانی» و تفاوت روز و شب برای آنها حائز اهمیت بوده است.
زمانیپور گفت: فارغ از افسانههای مختلف در خصوص «شب چلّه»، رسیدن اوّلین روز زمستان و آخرین شب پاییز برای مردم نویدبخش نزدیک شدن به فصل بهار است.
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ چهارمحال و بختیاری با اشاره به اینکه روایتی در بین کشاورزان کهن ایران وجود داشته و آنها معتقد بودند پا گذاشت بر روی برف به مانند پا گذاشتن بر روی کاه و کلش گندم بود و این مسئله نشاندهنده امید به آینده است عنوان داشت: داستانهای مختلف مانند «ننه سرما» و فرزندانش، بلعیده شدن خورشید توسط «اهریمن» و بازپسگیری آن، بیدار ماندن مردم به امید باز پسگیری خورشید و… همه در پیرامون موضوع امید در حال چرخش است.
وی افزود: قبل از فرارسیدن «شب چلّه» تمهیدات و پیشآئینهایی برای این شب در نظر گرفته میشد و یکی از این اقدامات ذخیره تنقلات و میوههای مرسوم در آن دوران بود.
زمانیپور با بیان اینکه عمده فعالیتهای انجامشده در «شب چلّه» توسط بانوان انجام میشده است خاطرنشان کرد: آئینها و جشنهای ایرانی عموماً جشنهای زنانه هستند، بدین معنی که مدیریت، هدایت و برنامهریزی آنها عموماً بر عهده بانوان است و آقایان در این بین نقش معین و کمکی را اجرا میکنند.
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ چهارمحال و بختیاری «سنجد» را یکی از میوهها و تنقلات «شب چلّه» در گذشته دانست و بیان داشت: از آن جایی که پوست این میوه نارنجی مایل به قرمز است برای تکمیل تدارکات «شب چلّه» رنگ آن یک نماد خاص محسوب میشده است، عموماً کسی باغ سنجد نداشت و این درخت در محل عبور کشاورزان و در حاشیه نهرهای آب بهصورت وقفی کاشته میشد بنابراین همه حق داشتند از میوه آن استفاده کنند.
وی گفت: در «دهکرد» قدیم و «شهرکرد» امروز، «بادام»، «گردو»، «گندمک»، «شاهدانه»، «برنجک»، «کشمش» و «نخودچی» از دیگر تنقلات «شب چلّه» محسوب میشدند که بانوان قبل از فرارسیدن این شب اقدام به فرآوری آن میکردند.
زمانیپور اضافه کرد: زنان معتقد بودند باید بخشی از کار آماده سازی خوردنیهای «شب چلّه»، به «آجیلبریز» محل که معمولاً نیز از سادات بودند سپرده شود تا این تنقلات متبرک شوند.
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه اقدام دیگری که در «شب چلّه» انجام میشد فراهم کردن میوه بوده است، اذعان داشت: انار و هندوانه مورد نیاز در این شب در فصل پاییز تدارک دیده شده و برای سالم ماندن در یک جای خشک مانند کاهدان خانه آویزان میشده است.
وی یادآور شد: کدو مورد نیاز در «شب چلّه» نیز که توسط مردان خانواده در فصل تابستان تهیه میشد، به دور از جریان هوا سالم نگهداری و مورد استفاده قرار میگرفت.
زمانیپور رنگ قرمز را نماد نور، گرما و سرور عنوان و تاکید کرد: علت توجّه به رنگ قرمز در «شب چلّه» نیز همین موضوع است، بنابراین «سنجد»، «انار» و «هندوانه» در این شب از جایگاه ویژهای برخوردار است.
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ چهارمحال و بختیاری گفت: خوردنیهایی چون «کشک» و «چغندر پخته» یا «لبو» و «شیره و برف» (چنانچه تا آن هنگام هفتمین برف بر زمین باریده بود) در سفره «شب چلّه» نیز گنجاده میشد.
وی پخت آش «کشکِ کدو» را از دیگر آئینهای «شب چلّه» در چهارمحال و بختیاری و به خصوص در شهرکرد (دهکرد) عنوان کرد و افزود: با «کدوی» ذخیره شده و کشک تهیه شده در تابستان، آش مفصلی برای «شب چلّه» تدارک دیده و در ظرفهای بزرگی بهنام «تغار» یا «تاغار» ریخته میشد تا با قاشقهای چوبی بزرگ بین افراد خانواده توزیع و در حاشیه کرسی گرم که در خانه بزرگتر خاندان گسترانده شده بود، تقسیم میشد.
زمانیپور یادآور شد: بهترین آشهای «کشکِ کدو» توسط عمهخانمها و خالهخانمها طبخ میشد و اگر کسی غایب بود، سهم او کنار گذاشته میشد، بنابراین ضربالمثل «آش کشک خالته، بخوری پاته نخوری پاته» اشاره به همین موضوع دارد.
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ چهارمحال و بختیاری استفاده از تجربیات کهنسالان را از دیگر آئینهای «شب چلّه» عنوان کرد و بیان داشت: در این شب و در دورهمیهای خانوادگی از تجربیات و خاطرات بزرگترها استفاده میشد و کهنسالان متلها و خاطرات را برای سایرین بیان میکردند، این شب در کنار محفل گرمابخش کرسی برگزار شده و هر آنچه داشتند را نیز در طبق اخلاص برای پذیرایی از مهمانان میگذاشتند.
وی با بیان اینکه خواندن کتابهایی مانند «حمله حیدری»، «امیرارسلان نامدار»، «فلکناز»، «هفت لشکر»، «شاهنامه» و… نیز در بین خانوادههایی که سواد خواندن و نوشتن داشتند نیز مرسوم بود، گفت: آئین «شب چلّه» از غروب آفتاب آغاز شده و تا فرارسیدن بامداد ادامه پیدا میکرد.
زمانیپور با اشاره به رسم هدیه بردن برای نوعروسان در «شب چلّه» توسط خانواده داماد، اذعان داشت: این رسم بسیار قدیمی است، خانواده داماد و افرادی که به داماد علاقهمند هستند مانند خالهخانم، عمهخانم، مادربزرگ و… هدایایی را برای نوعروس خانواده در نظر میگرفتند و عموماً این هدایا را در قالب طبقها و سینیهای تزئین شده با نام «خونچه» یا «خوانچه» یک یا دو روز قبل از «شب چلّه» برای نوعروس به خانه وی میبردند و این آئین بیانگر نوعی تجدید مودت و دوستی بوده و طی آن تا خانواده داماد به این شکل نمادین تاکید دارند که هیچگاه عروسمان را فراموش نکرده و نخواهیم کرد.
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه مردم ایرانزمین مردمی هستند که امکان دارد رسومات و آئینهای کهن ایرانی را بهعلت شرایط اقتصادی، چشم وهمچشمی، بیماری و بحرانهایی مانند کرونا و… کمرنگ کنند، امّا بیرنگ نمیکنند، اکنون تکنولوژی به کمک آمده تا مردم در این شب با یک دیگر ارتباط صوتی و تصویری بگیرند و حتی فاصله هم مانع از برگزاری «شب چلّه» نشود.
وی بیان داشت: امروزه با فاصله گرفتن از سنّتهای گذشته و ورود مظاهر زندگی مدرن، گردهماییهای صمیمی و گسترده دیگر چندان جایی در بین خانوادهها ندارند و صله ارحام بسیار کمرنگ شده است.
زمانیپوربیتوّجهی به نقش بزرگترها در جامعه امروزی و تکریم پیرزنان و پیرمردان که داعیهداران اصلی آئینهای «شب چلّه» را از دیگر دلایل کمرنگ شدن این آئین دانست و عنوان داشت: به همین دلیل است که دیگر از شاهنامهخوانیها و تفال به دیوان حافظ در این شب خبری نیست و جوانان به این مقولههای مهم فرهنگی توجّه لازم را ندارند، بنابراین میطلبد برای ترویج فرهنگ شاهنامهخوانی در «شب چلّه» این داستانها بهروز و با زبان امروز برای نسل جوان بازگو شوند، احیای فرهنگهای گذشته.
وی تاکید کرد: همچنین برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه باید نهادها و انجمنهای مردمی و سمنها وارد میدان شده و اقدامات لازم را در این زمینه صورت دهند.
انتهای خبر/۱۰۲۶ ج