کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گذری بر دیپلماسی کاترین اشتون و همراهان در قبال ملت ایران

18 فروردين 1392 ساعت 12:15


اگر چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مناسبات گسترده ای میان جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا وجود نداشته و همواره روابط طرفین با اختلافاتی همراه بوده، ولی فعالیتهای هسته ای ایران، به یک نقطه عطف در فرآیند روابط طرفین تبدیل شده است. امروز بیش از هر زمانی رابطه ایران با اتحادیه اروپا به مساله هسته ای منوط شده و این مساله برقراری یک رابطه خوب را پیچیده کرده است. اتحادیه اروپا دیپلماسی تحریم به جای گزینه کاربرد زور(آمریکایی) را راهکاری کم هزینه و موثر در برخورد با فعالیت های هسته ای ایران می دانست.این دیپلماسی مورد حمایت آمریکا و مجموعه غرب هم قرار گرفت. این اتحادیه اعمال تحریم های اقتصادی-سیاسی را راهکاری مناسب در مقابله با غنی سازی بالای اورانیوم در ایران می داند و از این طریق تلاش می کند،ضمن بالا بردن هزینه های سیاسی-اقتصادی و بین المللی ایران ؛ این کشور را متقاعد به صرف نظر کردن ازکلیه فعالیتهای هسته ای خود کند. ارزیابی مواضع اتحادیه اروپا د رمورد پرونده هسته ای ایران،نشان می دهد که موضع اتحادیه بلافاصله پس از گزارش البرادعی ،دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در نیمه سال 2003 در بازدید از سایت نطنز به تدریج سخت تر شده و اتحادیه، سیاست شدیدتری را در پیش گرفته و با چرخش به سمت آمریکابه یکی از عوامل موثر در شکل گیری اجماع بین المللی بر ضد ایران تبدیل شده است. پس از این بازدید اروپا و آمریکا سعی کردند پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شود که نتیجه آن تصویب 5 قطعنامه تحریمی علیه ایران بود. اتحادیه اروپا در فرایند رادیکال کردن سیاست خوددر قبال ایران از سال 2007 رابرد تعامل و تهدید را درپیش گرفت.این راهبرد بر دو پایه گفت و گو و تشویق استوار بود که حمایت کامل آمریکا را درپی داشت. گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی در سال 2008 د رمورد تردید نسبت به جنبه های نظامی برنامه هسته ای ایران،سخت تر شدن سیاست تحریمی اروپا-آمریکا را درپی داشت این سیاست به خصوص از سال 2010 و با تصویب قطعنامه ضد ایرانی 1929 سازمان ملل روند پرشتابی گرفت. در همان سال شورای وزیران خارجه اروپا تحریم های جدیدی علیه ایران مصوب کرد با این هدف که ایران مذاکرات رادرچارچوب 5+1 را دنبال کند.به دنبال بی اعتنایی ایران به این تحریم ها وزرای این اتحادیه در2012 تحریم خرید نفت و تحریم بانک مرکزی و تجارت را مصوب کردند که با حمایت اوباما مواجه شد. این تحریم ها که سخت ترین در نوع خود به شمار می آید، نشانگر موضع بسیار منسجم و برنامه ریزی شده و هماهنگ در سوی آنتلانتیک در برخورد با فعالیت های هسته ای ایران است.به نظر می رسد هماهنگی های اتحادیه اروپا وآمریکا در رابطه با ایران، هم اکنون به سمت قطبی شدن میل می کند و طرفین تلاش زیادی دارند تا مقطع منسجم و هدفمندی را در برابر ایران پیش گیرند. در این میان نباید نقش و فاکتور امریکا در سیاست خارجی اتحادیه اروپا و به خصوص در رابطه با ایران را نادیده گرفت.اتحادیه اروپابه دنبال ثابت کردن این مطلب است که از طریق فشار و تحریم های گسترده سیاسی، اقتصادی-تجاری و بانکی و مسدود کردن گلوگاه های مالی ایران ،بالاخره مانع از فعالیت های هسته ای خواهد شد و ایران در نهایت کوتاه می آید و نیاری به گزینه جنگ نیست. روند وقایع نشان می دهد دولت اوباما با این راهبرد موافقت کرده وآن را دنبال می کند.اروپا و آمریکا سعی کرده اند اختلافات خود را در چگونگی برخورد با ایران به حداقل برساند تا این کشور نتواند از این اختلافات بهره برداری سیاسی کند.تمایل برای اعمال تحریم های بیشتر از جانب اروپا تنها در حالی مطرح می شود که این کشورها به ظرفیت اقتصادی ایران نیاز دارند. آنها به خوبی می دانند که با تحریم بازار ایران کشورهایی نظیر چین، ترکیه، هند و روسیه جایگزین آنها می شوند.بنابراین تحریم، هزینه های زیادی به طرفین تحمیل می کند و بنابراین اتحادیه اروپا باید ضمن اعتماد سازی، رابطه ای برمبنای احترام طرفین را درپیش بگیرد.و امروزه بعد از گذشت تقریبا نه دوره مذاکره جدی بین ایران و 5+1 ،اتحادیه اروپا و در راس آن خانم کاترین اشتون «مسئول سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا» به خوبی به کارامد نبودن و به عبارتی پوسیده بودن دیپلماسی نمایندگان زورگوی آمریکایی در نشست های 5+1 در برابر ایران پی برده و همگی به ناکارآمدی رفتار همیشگی ارباب و رعیتی آمریکا در قبال ایران در برابر موضوع هسته ای اذعان دارند؛ که این نکته در بیانات و اظهارات گفته شده درنشست های خبری خانم کاترین اشتون و البته سخنگوی اتحادیه اروپا به خوبی قابل مشاهده است. .اما در آخر باید گفت که بسیاری از مردم ایران و کارشناسان در برخورد با مذاکرات ایران و 5+1 صحبت از موفق امیز بودن یا نبودن میزنند، نکته ای مهم که هرکس در هرمذاکره به دنبال آن است. اما قبل از تعیین اینکه آیا مذاکره 16 فروردین در آلماتی یا حتی مذاکرات قبلی موفق آمیز بوده یا نه باید معیارهای موفق آمیز بودن این مذاکرات مشخص شود. عده ای فقط و فقط حل شدن موضوع هسته ای ایران را شرط موفق امیز بودن میدانند و جمعیتی دیگر عقب نشینی و به گونه ای تسلیم شدن یکی از طرفین مذاکره را(وترجیحا اتحادیه اروپا در قبال ایران)و ختم شدن ماجرا؛ همه این نظرات محترم و عالی ولی باید در جامعه بین الملل ،جهانی اندیشید و تمام جوانب و حقوق افراد را درنظر گرفت.در این میان یک نظریه از همه معقول تر و بهتر نظریه پلکانی تدریجی به سمت هدف نهایی است. این نظریه و طرفداران آن در ایران به این قائل هستند که تا این جا دیپلماسی ایران بسیار خوب جواب داده و به گونه ای موفق آمیز بوده ولی باید آرام آرام پیش رفت.آنها می گویند همین که اتحادیه اروپا برای نشست و گفت و گو با ایران بر سر مسائل مختلف و حتی هسته ای پای میز مذاکره می نشیند ،قرار ومدار میگذارد،تقویم ورق میزند و تاریخ معین میکند،یعنی به رسمیت شناختن ایران به عنوان یک قدرت تاثیر گذار درمنطقه و جهان،اما اگر عده ای تصور میکنند که در مذاکره 16 فروردین مشکل هسته ای ایران کاملا حل و فصل می شود و لغو تمام تحریم ها صورت میگیرد؛کاملا در خیال سپری می کنند !ما به شما می گوییم این امر اصلا محقق نخواهد شد. اما ایران در سایه این مذاکرات به صعودی می رسد که همراه با افول زورگویان اروپایی و آمریکایی است و قدرت تاثیرگذاریش را در مناسبات جهانی بیش از بیش نمایان می کند و این خود یک موفقیت بزرگ تلقی می شود. ساحا اصفهانی  


کد مطلب: 5855

آدرس مطلب :
https://www.jahanbinnews.ir/news/5855/گذری-دیپلماسی-کاترین-اشتون-همراهان-قبال-ملت-ایران

جهان بین
  https://www.jahanbinnews.ir