برادران و خواهران زمان، زمانحساسی است، نکند خدایناکرده در وظیفهای که بر دوش داریم سستی کنیم و بیتفاوت باشیم. تکتک افرادی که در این کشور زندگی میکنند در قبال اسلام عزیز و خون شهدا مسئول هستند.
سردار شهید ابوالفتح نظری دهکردی:
بدانید در قبال خون شهدا مسئول هستید
8 فروردين 1403 ساعت 0:05
برادران و خواهران زمان، زمانحساسی است، نکند خدایناکرده در وظیفهای که بر دوش داریم سستی کنیم و بیتفاوت باشیم. تکتک افرادی که در این کشور زندگی میکنند در قبال اسلام عزیز و خون شهدا مسئول هستند.
به گزارش «جهانبین نیوز»، شهید ابوالفتح نظری دهکردی شانزدهم اردیبهشت 1341 در شهرستان شهرکرد به دنیا آمد. پدرش کارگر بود. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. سال 1364 ازدواج کرد. بهعنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و یکم بهمن 1364 با سمت فرمانده گروهان از گردان یا زهرا (س) تیپ 44 قمر بنیهاشم (ع) در اروندرود براثر اصابت ترکش به سر، به شهادت نائل آمد. مزار او در بهشت دو معصوم زادگاهش قرار دارد. شهید ابوالفتح نظری دهکردی فرمانده گروهان از گردان یا زهرا (س) است که در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید. او در بخشی از وصیتنامه خود مینویسد:
بسم رب الشهدا و الصالحین
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿۱۵۳﴾ وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ یقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَلَکنْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۱۵۴﴾ وَلَنَبْلُوَنَّکمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ﴿۱۵۵﴾ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ ﴿۱۵۶﴾ أُولَئِک عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿۱۵۷﴾ سوره البقرة
باسلام و درود بر خاتمالانبیا محمد مصطفی (ص) و درود بر ائمه اطهار (ع) و سلامهای فراوان بر منجی عالم بشریت امام زمان (عج) و بر نایب برحقش امام خمینی و درود های بیکران بر ارواح طیبه شهیدان از صدر تاکنون.
بنا بر وظیفه شرعی که بر دوش دارم اقدام به نوشتن وصیتنامه کردم و انشا الله این عمل من فقط برای رضای معبودم خداوند منان باشد نه چیز دیگر.
شهادت بر یگانگی خدا
این بنده عاصی خدا شهادت میدهم بر یگانگی خداوند متعال و اینکه از سوی آن معبود بیهمتا پیامبرانی برای هدایت بندگانش فرستاده که خاتم آنها حضرت محمد بن عبدالله (ص) است و شهادت میدهم بعدازآن بزرگوار به امامت 12 ائمه معصومین علیهالسلام.
خداوند منان را شکر بینهایت میکنم از اینکه مرا در عصری از زمان قرار داده تا به برکت خون شهیدان از فساد و تباهی و ظلمت به نور و روشنایی راهنمایی شوم و معنای انسان و انسانیت را درک کرده و بدانم از کجا آمدهام و در کجا هستم و به کجا میخواهم بروم و اینکه چگونه زیستن را از سرور و آقایمان حسین بن علی (ع) بیاموزم و از خداوند بزرگ خواستارم که زندگی و مرگ مرا چون ایشان قرار دهد و در آن دنیا شفیع من عاصی شود.
در قبال خون شهدا مسئول هستید
برادران و خواهران این زمان، زمانحساسی است، نکند خدایناکرده در وظیفهای که بر دوش داریم سستی کنیم و بیتفاوت باشیم. تکتک افرادی که در این کشور زندگی میکنند در قبال اسلام عزیز و خون شهدا مسئول هستند و هر شهیدی که به شهدا اضافه میشود وظیفه همه ما سنگینتر و مشکلتر است و اگر افرادی هستند که بیتفاوت هستند یادشان باشد که در آیندهای نزدیک در آن دنیا باید جوابگوی اعمال خود باشند. بیایید همه ما صادقانه و مخلصانه به این انقلاب خدمت کنیم و از جان و مال دادن درراه آن دریغ نورزیم.
من به بهترین راهها رفتهام
اگر کسی واقعاً به من علاقه داشته حالا بیاید و راهم را ادامه بدهد، بعضیها نروند اینجاوآنجا بنشینند و بگویند بدبخت شد. اگر کوردل نباشید و واقعاً بفهمید من به بهترین راهها رفتهام و به آرزویم رسیدم؛ اگر معبود و معشوقم قبول کند.
از کسانی که از من جسارتی دیدهاند یا به آنان بدی کرده یا غیبتی پشت سر آنها گفتهام تقاضای عاجزانه دارم مرا ببخشند.
به یاد خدا باشید
عزیزان به یاد خدا باشید و آخرت و مرگ را از یاد نبرید، مرگ بالاخره به سراغ ما خواهد آمد. این هم چند سالی به سر ببرید. باید شما هم بیایید مهم چطور رفتن است.
بیایید هر کاری انجام میدهیم ببینیم که این کار خشنودی خدا را در برمیگیرد یا خشم و غضب خدا را. پس کولهبار آن دنیایتان را ببندید تا دیر نشده. در آن دنیا عمل صالح است که به فریاد انسان میرسد نه چیز دیگر. من راضی نیستم کسی در مرگ من گریه کند، بلکه تکبیر و صلوات بفرستید. همچنین راضی نیستم کسانی که در مورد انقلاب و جنگ بیتفاوت هستند در مراسم من شرکت کنند.
آقاجان من خیلی مشتاق بودم که به پابوس و زیارت شما بیایم
انشا الله در آیندهای نزدیک که راه بسته کربلای امام حسین (ع) باز شد به آنجا بروید و سلام گرم مرا خدمت آن آقا و بزرگوار ببرید و بگویید آقاجان من خیلی مشتاق بودم که به پابوس و زیارت شما بیایم، خیلی کوشیدم ولی این آرزو را به گور بردم، پس تو را به مادرت فاطمه زهرا (س) در آن دنیا شفاعت این بنده عاصی را بکن و دستم را بگیر. انشاءالله
والسلام
ابوالفتح نظری
انتهای پیام/1030ج
کد مطلب: 57013