به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «
جهانبین نیوز»، شهید حمزه علیبابا احمدی فرزند نوروز علی دوم تیرماه 1338 در روستای میلان بابا احمدی از توابع شهرستان لردگان به دنیا آمد. به شغل کشاورزی مشغول بود که از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و بیست و دوم بهمن 1364 در اروندرود براثر اصابت ترکش به شهادت رسید؛ و اینک وصیتنامه این شهید سرافراز بختیاری:
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
با درود فراوان بر یگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود و نایب برحقش خمینی کبیر درهم کوبندهٔ ستمگران و باسلام بر تمامی خدمت گذاران به اسلام وصیتنامهٔ خود را آغاز میکنم.
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون
خیال نکنید آنهایی که درراه خدا کشته میشوند مردگاناند بلکه زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند.
ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم
هر که خدا را یاری کند خدا او را یاری میکند و او را ثابتقدم میکند.
اینجا سؤال پیش میآید که آیا خدا احتیاج به یاری ما دارد؟ خیر! لکن باید دین خدا را یاری کرد. الآن جبهههای ما احتیاج خیلی مبرم به نیروی انسانی دارد من وظیفه شرعی خود دانستم و به جبهه آمدم تا به آمریکا و ابر جنایتکاران شرق و غرب بفهمانم که ما درصحنه هستیم و از پای نخواهیم نشست. من آمدهام تا حق خود را به دین اسلام ادا کنم و تا آخرین لحظه ایستادهام.
البته من کوچکتر از آنم که پیامی برای دوستانمان و ملت ایران داشته باشم ولی وظیفهٔ خود میدانم که بگویم ای برادران و خواهران امام را فراموش نکنید و او را دعا کنید. جبههها را خالی نکنید و به جبههها کمک کنید.
یک پیام دیگر برای پدرومادر گرامی و همسرم؛ از شما تقاضا دارم که برای من هیچ گریه نکنید به خاطر اینکه شهید گریه دوست ندارد و پیراهن سیاه نپوشید و هرکسی که کار خیری داشت روز سوم به او بگویید حتماً این کار را بکند و قران بخوانید و به آن عمل کنید.
محل دفن مرا جلوی امامزاده قرار بدهید. کسانی که در خط اسلام نیستند زیر جنازهٔ من نیایند؛ و بچههایم را محافظت کنید و داخل خانهٔ خودمان باشند و نگذارید هیچگونه ناراحتی بکشند. در ضمن پدر و عمویم شما خانوادهام را محافظت کنید و در ضمن با زهرا خوشرفتاری کنید.
سهمیهٔ زمین مرا به خانوادهام واگذار کنید و اگر باغ را تقسیم کردید قسمت را به خانوادهام واگذار کنید و کاری نکنید که موجب ناراحتی آنها شود و اگر فرزندی عده از من متولد شد اگر پسر بود نام او را حمزه علی و اگر دختر بود نام او را فاطمه بگذارید؛ و از خداوند این آرزو رادارم که تا تعداد خیلی زیادی از بعثیان را نکشم کشته نشوم.
شیون مکن مادر در مرگ خونبارم چون قاسم داماد این آرزو دارم
در هر شب جمعه بهرم حنا سازید بر قبر من خواهر قدری از آن مالید
خداحافظ شما حمزه علیبابا احمدی
انتهای پیام/1030ج