به گزارش جهانبین نیوز؛ 28 خرداد سالروز جنایت منافقین کوردل در سال ۱۳۶۷ است که با عبور از مرزها خود را به شهر مهران رسانده، با اجرای عملیات خونین و ناجوانمردانه چلچراغ ۲۳۱ نفر را به شهادت رساندند.
آن چه در تاریخ حیات ننگین منافقین در سازمان مجاهدین خلق روایت شده است، جنایتهای وحشیانه ای است که ۱۷ هزار نفر از مردم بی دفاع را به خاک و خون کشیدند تا لکه ننگی از رفتارهای خشونت بار، حیوانی و غیرانسانی پرورش یافتگان دامن استکبار و صهیونیسم بر دامن تاریخ باشد که انسانیت را به مسلخ برده اند.
کشتار زنان و کودکان مظلوم و بی دفاع، شکنجه، سربریدن و سوزاندن پیکر پاسداران و ترور مسئولین مردمی، انقلابی و تأثیر گذار در حوزههای مختلف، نسخه اصلی جنایتها و خیانتهای کثیفی است که داعش امروز کپی و محصول سیاستهای نامبارک و خناسانه خناسان تاریخ است.
صدام ملعون که در روزهای ابتدایی تحمیل جنگ علیه ایران، رویای سلطه بر جهان عرب را با خوش خدمتی به آمریکاییها در ذهن میپروراند در اظهار نظری توهم آلود از تصرف تهران در ۷۲ ساعت سخن میگفت و منافقین که پرورش یافته آخور صدام بودند پس از حضور در مهران با وهمیات امروز مهران، فردا تهران بر طبل شادی خود میکوبیدند و با مرتکب شدن جنایت خونین در ۲۸ خرداد، جمع زیادی از مردم بی گناه را با حمایت و پشتیبانی حزب بعث عراق به خاک و خون کشیدند.
صدام، دامن پروراندن جانیان منافق و پادگان اشرف، عشرتکده ای که مهد فساد مجاهدین بود، ظهور حزب کثیف منافقین را رقم زد که با جاسوسی، تقدیم ذلیلانه اطلاعات به سازمانهای سیا و موساد، تحریم، گرانی، بیکاری، مشکلات معیشتی و ارزی را برای کشور به ارمغان آوردند.
رییس این سازمان جلاد منش که سودای رییس جمهوری در سر داشت وقتی آمال خود را نقش برآب دید به مقابله با نظام پرداخت و براندازی را وجهه همت خود قرار داد و با فروش حیثیت ایران به بهایی اندک و تشکیل شبکه قتل، جنایت، فساد و خیانت عملیات مهندسی کشتار را که همخوانی کامل با اقدامات داعش دارد راه اندازی کرد تا به اهداف ننگین خود دست یابد.
اتفاقات و اغتشاشات سال ۱۴۰۱ در کشور، عرصه خودنمایی مجدد منافقین شد تا یک بار دیگر بخت خود را برای تحقق رویاهای شیطانی خود در ایران بیازمایند، در حوادث آن روزها، اشک تمساح ریختند، با آشوبگران ابراز همبستگی کردند، از ضدانقلاب حمایت کردند تا لکه ننگ ۱۷ هزار ترور را از حافظه تاریخ این کشور پاک کنند و با تطهیر خود به خیال پردازی خود ادامه دهند اما جنایتهای وحشیانه آنان هیچگاه از قامت تاریخ ازاله نخواهد شد.
نکته قابل توجه در این زمینه آگاهی نسل جوان و آنان که پیدایش این گروه تروریستی را درک نکرده اند، از موجودیت، حیات سیاسی، اغراض و اهداف این گروه خون آشام و جلاد مسلک است که تا چه حد با آن آشنایی دارند؟ وظیفه کیست که ذهن نسل نوجوان، جوان و آتیه ساز را با لایههای دشمن که با اهداف گوناگون طراحی شده اند آشنا سازد؟ به نظر میرسد خلأ اساسی در این زمینه وجود دارد که باید نظام آموزش و پرورش، وزارت علوم، سازمان صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای فرهنگی همت مضاعف پیشه کنند که هم نسل جوان در دشمن شناسی و شناخت راهبردهای استکباری دچار خطا نشود و هم مهرههای فرسوده دشمنی مجال بازیابی سیاسی و قدرت آفرینی نداشته باشند.
یادداشت از احسان ربیعی
انتهای پیام/1020ج