شهید " احمدرضا كمالى دهکردی " در وصیت نامه خود چنین می نویسد: «من بطور يقين درک كردهام كه شهادت تصادفى نيست بلكه لياقت و سعادتى است بس بزرگ كه آن هم نصيب همه اشخاص نمىشود. برادران وخواهران من! بدانيد كه من آگاهانه در اين راه قدم نهادم و هيچ كس مرا مجبور به اين كار نكرده است؛ به غير از امر امام عزيزمان خمينى بت شكن، امر مولايمان حضرت على(ع) است كه مي فرمايد:"در درياى مرگ شنا كنيد تا به ساحل حق برسيد" و جنگيدن با كفر و پيش گرفتن راه حسين (ع) به ساحل حق رسيدن است.
به گزارش جهانبین نیوز؛ شهید احمدرضا كمالى دهکردی چهارم خرداد 1340، در شهرستان شهرکرد به دنیا آمد. پدرش نادر، کشاورز بود و مادرش جهان نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بست و پنجم فروردین 1362، با سمت بیسیمچی گردان در فکه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی مدتها در منطقه ماند و سال 1372، پس از تفحص در بهشت دو معصوم زادگاهش به خاک سپرده شد.
بخشی از وصیت نامه شهید احمدرضا كمالى دهکردی
حال كه به جبهه مي روم و پاى را در چكمه مىنهم و سينه دشمن را نشانه ميروم نه بمنظور كينه خصم بلكه براى احياء دينم و شرافت و حيثيت اسلام و صدور انقلابم است .
از خداى بزرگ ميخواهم كه مرا يارى كند تا در راه او گام بردارم و تمامى وجودم در راه رضاى او باشد و در اين رهگذر هر گلولهاى كه به تنم وارد شود به ياد خدا تحمل خواهم نمود و از او مىخواهم كه قدرت صبر و طاقت به من عطا كند تا تمام وجودم را در راه اسلام عزيز فدا كنم .
برادران وخواهران من! بدانيد كه من آگاهانه در اين راه قدم نهادم و هيچ كس مرا مجبور به اين كار نكرده است به غير از امر امام عزيزمان خمينى بت شكن، امر مولايمان حضرت على(ع) است كه مي فرمايد: «در درياى مرگ شنا كنيد تا به ساحلحق برسيد»؛ و جنگيدن با كفر و پيش گرفتن راه حسين (ع) به ساحل حق رسيدن است.
شهادت تصادفی نیست
من بطور يقين درك كرده ام كه شهادت تصادفى نيست بلكه لياقت و سعادتى است بس بزرگ كه آن هم نصيب همه اشخاص نمى شود. خانواده عزيزم مي دانم كه براى آمدن من ثانيه شمارى مي كنيد ولى چه كنم در زمانى كه خدا مرا به فرمانى دعوت كرده بود و من عاشقانه به ملاقات خدا شتافتم، از شما خانواده عزيزم تقاضا دارم كه اگر چه جسدم را نياوردند بدون هيچ ناراحتى به خدا توكل كنيد و از خدا صبر و استقامت بخواهيد.
توصیه به خانواده
از اينكه نتوانستم در جوانى خدمتى براى شما بكنم مرا مى بخشيد؛ مادر عزيزم و پدر گراميم هيچ مي دانيد كه فرزندتان را داماد كرده ايد و هيچ كس هم در روز دامادى پسرش گريه نمى كند، بلكه بايد شادى كند. مادر عزيز خدا را شكر كن كه امتحان خودت را دادى و قربانى خودت را تقديم پروردگار عزيزكردى .
مادر عزيز خوشا به حالت كه تو را مادر شهيد صدا مي زنند، از همه برادران مى خواهم كه سنگر مرا خالى و اسلحه مرا بر زمين نگذارند و راه مرا ادامه دهند. از همه خواهرانم مىخواهم كه هيچ ناراحت نباشيد و مثل زينب (س) كه بعد از شهادت حسين جلوى يزيد ايستاد و او را محكوم کرد، شما هم جلوى آمريكاى خونخوار بايستايد و راه زينب (س) را ادامه دهيد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته .
احمدرضا كمالى
61/11/30
انتهای پیام/