به گزارش جهانبین نیوز؛ سردار شهید هادی سعیدی پانزدهم شهریور ۱۳۴۷ در روستای ابواسحاق از توابع شهرستان لردگان بهدنیا آمد؛ پدرش قباد، کشاورز بود و مادرش پری گل نام داشت؛ تا دوم متوسطه در رشته علومانسانی درس خواند. بهعنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سال ۱۳۶۶ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. بیست و سوم اسفند ۱۳۶۶ با سمت فرمانده اطلاعات و عملیات در عملیات والفجر ۱۰ (شاخ شمیران) توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش قرار دارد. برادر او مرادقلی نیز در خرداد ۱۳۶۵ شهید شد.
وصیتنامه سردار شهید هادی سعیدی
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (آیه 82 سوره بقره)
و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند آنان اهل بهشتند و پیوسته در بهشت جاوید متنعم خواهند بود.
قرآن را سرمشق زندگى خودتان قرار دهيد
زياد قرآن بخوانيد چونكه قران روشنگر قلبهاست، حديثى از پيامبر اسلام داريم چه نيكو شفيعى است كه قرآن شفاعت كننده آن فرد باشد به شما توصيه مى كنم قرآن را سرمشق زندگى خودتان قرار دهيد.
توصیه به پدر و مادر
چند وصيت با پدر و مادر پيرم! خدايا والدينم زحمات زيادى برايم كشيدند و روز و شب خودشان را در تربيت بنده به كار بردند و در حال حاضر هم كوچكترين خراشى و ناراحتى كه برايم رخ داد آنها با من همدرد مى شوند.
خدايا پدر و مادرم را از همه بلا ها محفوظشان بدار و صبر و بردبارى به آنها عنايت فرما و از اين به بعد مگذار سختى بكشند.
اى پدر و مادرم من خدا را شكر مى كنم كه شما مرا تا اين حد تربيت كرده ايد و تقديم جامعه اسلام نموده ايد؟ پدر و مادرم، اميدوارم كه بنده را به بزرگى و مهربانى خودتان ببخشيد، خدايا با چه زبانى و با چه كارهايى زحمات پدر و مادرم را جبران كنم.
پدر و مادر عزيزم انشاءالله كه شما صبور هستيد و فقط و فقط، سفارش بنده اين است كه به امر ولايت فقيه گوش كنيد مقام شما خيلى بالا است، نيكى كردن به شما سعادت مىخواهد.
اميدوارم كه به اين سعادت برسم
پدر و مادرم مرا دعا كنيد كه خدا از سر تقصيراتم بگذرد. پدر و مادرم و برادران عزيزم جنازه بنده را بالاى سر مزار نور چشم شهيدم مرادقلى خاك كنيد؛ اميدوارم كه بنده به اين سعادت برسم.
پدر و مادرم خصوصا برادران عزيزم، بچههاى برادر شهيدم را خوب تربيت كنيد و در تربيت آنها كوشا باشيد و بچههايش را دلدارى دهيد و نگذاريد در فراق پدر ناله كنند.
والدين عزيز و گراميم! اگر نتوانستم فرزندى خوب براى شما باشم اميدوارم كه به شما توفيق صبر و حوصله بدهد. لباس سياه به طور كلى نپوشيد.
مادرم گريه نكنيد خدا را بايد شكر كنيد، صورت خود را نخراشيد. مادرم بر سر جنازه من بيا و دستهايم را باز كن و به مردم نشان بده كه بدانند انسان مال و ثروت خود را با خود نمىبرد.
مادرم در عزاى من زياد گريه نكن، برويد سراغ عوض الله و افراسياب كه مادر ندارند براى آنها گريه كنيد و روى قبر اينها تو به جاى مادر آنها برايشان گريه كن.
مادر مهربانم و خواهران عزيزم مى دانم كه الان حجله داماديم خالى است اما شهادت برايم شيرين تر بود. مادر عزيز و خواهران مهربانم همسرم را دلدارى دهيد؛ از خدا مى خواهم كه صبر جزيلى به همسرم عنايت فرمايد.
سفارشى به برادران عزيزم
سفارشى به برادران عزيزم؛ برادران عزيزم اكنون، مسئوليت ما سنگين است به شما توصيه به تقوى و صبر مى نمايم، در عزاى بنده گريه زياد نكنيد چونكه بايد افتخار كنيد.
بايد راه شهيدانمان را ادامه دهيم. شما هم بايد اگر بنده لياقت شهادت را پيدا كردم راهم را ادامه دهيد و نگذاريد اسلحه من بر زمين بيفتد.
خواهران عزيز و دلسوخته ام كه از داغ برادرم مرادقلى خيلى دلسوخته شديد اميدوارم كه براى بنده هيچ ناراحتى نداشته باشيد، خواهرانم حفظ حجاب يكى از واجبات است؛ حجابتان را رعايت كنيد. در عزاى من لباس سياه نپوشيد، صداى بلند نكنيد و صورت خود را نخراشيد؛ خدا به شما صبر دهد. توصيه مى كنم گريه زياد نكنيد كه دشمنان اسلام شاد مى گردند.
چند وصيت به برادران ابواسحاقى
اميدوارم كه با ريختن خون اين شهيدان مظلوم، شما عزيزان ادامه دهنده راهشان باشيد؛ امروز شما مسئوليت سنگينى در قبال اين شهدا به دوش داريد سعى كنيد باعث فراموشى نشود. شهيدان را فراموش نكنيد ، در كارهاى خير شركت جوئيد و شبهاى جمعه بر مزار شهدا دعاى كميل و دعاى توسل را زمزمه كنيد.
در پايان با خداحافظى از شما پدر و مادرم و برادران عزيزم و خواهران داغ ديده ام و شما مردم شهيد پرور ابواسحاق و از تك تك شما برادران و خواهران مهربانم كه در تشييع جنازه ام شركت كرديد بسيار بسيار متشكرم و اميدوارم كه خدا هم به شما اجر جزيل عنايت بفرمايد.
در ضمن از دو برادر عزيزم غلامعلى و تراب مىخواهم كه به ارگان مقدس سپاه بروند و به اسلام و مسلمين خدمت كنند و اگر لياقت شهادت را پيدا كردم از شما مى خواهم كه اسلحه بنده را برداشته و دوشادوش ديگر رزمندگان اسلام بر قلب دشمن بتازيد.
در جبهه كبوتران عاشق ديديم
مرادقلى و هادى را گسسته از علايق ديدم
انتهای پیام/