گپ و گفت خواندنی با حسین ایوبی، عکاس کرجی امام خمینی (ره)/ ساده زیستی پیر جماران؛ از فرانسه تا تهران
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از گروه استانی "تیتریک"؛ این روزها در دل یکی از محلات قدیمی کرج پیرمردی زندکی می کند که ورق ورق انقلاب را در قاب تصاویری که با دوربین ساده اش گرفته ثبت کرده، اینجا برغان است جایی که عکاسِ معمار بزرگترین انقلاب قرن سال های پس از ۵۷ را در آن می گذارند.
راهی خانه اش می شوم و زنگ رنگ و رو رفته حیاط را به صدا درمی آورم، نوای پیرمردی که مرا مجذوب می کند، درب که باز می شود به استقبالم می آید، جوانی از چهره اش رخت بر بسته اما همچنان همان شور سال ۵۷ را دارد و چین های صورتش هم گویای همان حال و هواست.
حسین ایوبی که صحنه های ناب زندگی امام (ره) را با خلاقیتی غیرقابل وصف شکار کرده، عصایش را کنار می گذارد و سال های همراهی اش با بنیانگذار جمهوری اسلامی را اینگونه مرور می کند؛
آغاز مبارزات پیدا و پنهان از سال ۳۴
اگر چه ۵۷ سال به ثمر نشستن انقلاب بود اما از سال ۳۴ مبارزانی که پیدا و پنهان با امام دست بیعت داده بودند تا اسیر بیراهه نشوند خون خود را نثار کردند، بهمن، بهار انقلاب است و من هم در ۲۱ بهمن ماه ۱۳۲۷در خانواده ای خوش نیت در مشهد به دنیا آمدم تا برشی از تاریخ سال های دور باشم.
عکاسی را ۱۰ سالگی آغاز کردم؛ از زمانی که در تهران در سرپل راه آهن در عکاسی ارمغان بودم. ۱۱ سالگی دوربینم را عوض کردم و با دوربین حرفه ای عکس می گرفتم. البته در آن زمان بیشتر برای دل خودم عکس می گرفتم و به عنوان یک شغل به آن نگاه نمی کردم. طبیعت، صحنه ها و اجتماع محور تصاویرم بود.
سال ها گذشت، وارد شغل کامیون داری شدم و تا سال ۱۳۴۲ در بازار عباس آباد به این حرفه ادامه دادم، سال ۱۳۴۲ مرا به حرم عبدالعظیم حسنی (ع) تبعید کردند، بعد از تبعید در خیام جنوبی میدان امام، فروشگاه بزرگ لوازم خانگی زدم و تمام تهرانی های قدیم مشتری ام شدند.
روزی که با امام (ره) آشنا شدم
بعد به ایران کاوه رفتم و انقلاب شد، ۲۱ بهمن ماه ۵۷ بود، مجروحینی که تیر خورده بودند را نجات می دادم، خودم هم تیر خوردم و جانباز شدم. با امام جماعت مسجد حکمت که نماینده حضرت امام (ره)بودند، رفت و آمد خانوادگی داشتم و بعدها به واسطه وی با امام خمینی (ره) آشنا شدم.
بعد از انقلاب عکاسی را به صورت رسمی شروع کردم و با دفتر امام خمینی(ره) همکاری می کردم، از دیدارهای امام(ره) با مردم و افراد سیاسی عکس می گرفتم و در مجلس شورای اسلامی هم همکاری نزدیکی داشتم. البته در در این هیاهو دوربین خود را گم کردم و امام(ره) دستور دادند که برای من یک دوربین تهیه کنند.
از راه عکاسی امرار معاش می کردم و چشمداشتی از هیچ اداره ای نداشتم، تمام سرمایه خودم را در سال ۱۳۹۹ به بنیاد شهید تقدیم کردم، فقط یک دوربین دارم که آن را هم می خواهم به موزه اهدا کنم. تمام عکس های من گرانیها و گنجینه است چرا که از گوشه گوشه منزل امام (ره) و دیدارهایشان با مهمانان داخلی و خارجی عکس گرفتم.
همه عکس ها را به بنیاد حفظ آثار امام خمینی(ره) و ارزش های دفاع مقدس در کرج تحویل دادم. البته بیشتر عکس ها را با هزینه خودم تهیه می کردم. در روز تشیع پیکر امام خمینی (ره) غم و اندوه مانع عکاسی ام شد و بر کار عکاسان خارجی نظارت می کردم.
ماجرای تصویر عکاس فرانسوی از امام (ره)
لبخند امام دلنشین ترین عکسی بود که توسط عکاس فرانسوی گرفته شد و من بسیار از قاب لذت بردم، به اعتقاد عکاس فرانسوی امام خمینی(ره) بزرگ مردی بود که قلب ها را لرزاند، در حسینه جماران هم عکسی وجود دارد که امام خمینی (ره) در آن به افق نگاه می کند.
از دیدگاه من آن اثر هنری هم از ماندگارترین آثار عکاسی در خصوص امام (ره) بود، البته تا زمانی که امام خمینی (ره) را نبینید به عظمت وجود ایشان پی نمی برید، من هم اولین باری که ایشان را دیدم همان حسی را داشتم که وقتی کسی معبود خود را می بینید و دگرگون می شود.
وقتی با نماینده امام آقای عسگر اولادی به خدمت امام خمینی (ره)رسیدیم، امام نیم خیز شد و من خودم را به جلو پای ایشان انداختم تا بلند نشوند. وقتی امام را دیدم دقیقا آن حسی را داشتم که در مکه، خانه خدا را می بینید و ذوق زده می شوید. امام خمینی(ره) از بندگان مخلص خدا بودند.
امیدوارم خط امام خمینی (ره) بین هیاهوی سیاسی گم نشود
امروز مسئولین ما باید به گونه ای عمل کنند که خط و راه امام خمینی (ره) بین هیاهوی سیاسی گم نشود. امام را با هیچ واژه ای نمی توان توصیف کرد و تنها می شود گفت یک جنتلمن واقعی بود. امام (ره) پرهیزکارترین و با کفایت ترین روحانی بود که من دیدم، انقلابی را رقم زد که امروز پس از ۴۳ سال همچنان در حال جوشش است.
مسئولین، ساده زیستی امام خمینی(ره)را الگو قرار دهند
امام(ره) در دهکده ای به نام جماران زندگی کرد که از محله های خوش آب و هوای آن زمان تهران بود؛ ایشان به شدت ساده زیست بودند. به ما توصیه می کردند که با مردم باشید زیرا مردم همه شما را حفظ خواهند کرد. این جمله امام(ره) رهنمون سال های زندگی من شد و تجربه های شیرینی را از آن به دست آوردم.
من عکس های بسیار سری و محرمانه داشتم که اگر دست منافقین می افتاد، دردسرساز می شد و من همیشه این عکاس هایم را آتش می زدم. شما می توانید با یک عکس مفاهیم بسیاری را به مخاطب منتقل کنید و گاهی یک عکس می تواند نسلی را نجات دهد و جامعه ای را به آبادانی برساند زیرا که امانت مردم در دست ماست.
در حق ولایت فقیه اجحاف می شود
امروز به فرموده امام خمینی(ره) باید اسلام را به روز کنیم تا مردم عبرت بگیرند. متاسفانه همان خیانت ها و جفاهایی که به حضرت علی(ع) شد در مورد ولایت فقیه دیده می شود. اگر صدا و سیما می خواهد به موضوع امام خمینی(ره) و انقلاب بپردازد باید فقط فیلم ها و عکس های امام را نشان دهد و نیازی به هیچ محتوای دیگر نیست.
مردم ایران بسیار شرافتمند و غیور هستند و همین ملت بودند که انقلاب را رقم زدند و به مسئولین رای دادند تا در منصب ریاست خدمت کنند، بنابراین متولیان نیز با خدمت به مردم این رسالت را به سرانجام برسانند. ریشه های انقلاب، جوانان هستند و اگر ریشه ها پوسیده شود درختی باقی نمی ماند.
بهمن یادآور خون های ریخته شده است
به جوانان هم توصیه می کنم که زیاد مطالعه کنند، کتاب های حجت الاسلام قرائتی را که به زبان ساده در مورد قرآن صحبت می کند و راهکارهای مهم دینی را به مردم آموزش می دهند را زیاد بخوانند.
این بهمن هایی که در گذر زمان می آید و می رود پیام و تکرار خون هایی است که عاشقانه برای امنیت و آسایش کشور بر زمین ریخته شده است. سال ۵۷ ، دفاع مقدس، جنگ نرم و ... این ها تکرار می شوند تا بفهمیم صندلی قدرت جز برای خدمت به مردم نیست.