به گزارش
جهانبین نیوز؛ سجاد عباسي فرزند شهيد مدافع حرم حاج منصور عباسي هفشجاني در گفتگو با خبرنگار
بام ايران خبر ؛ ضمن قدرداني و ابراز محبت به مردم چهارمحال و بختياري اظهار کرد: ما نميتوانيم محبت مردمي را که در مراسم پدرم ما را ياري کردند جبران کنيم.
عباسي با اشاره به اينکه همه ما بايد در راستاي فرهنگ شهادت گام برداريم تصريح کرد: با توجه به مسائل منطقه اي جا دارد به نکته اي اشاره کنيم وآن اينکه اسرائيل با اين اقدامات در حال انجام ، رو به زوال است.
وي ادامه داد: ما تا ۲۰ سال آينده رژيم صهيونيست را نخواهيم داشت .
عباسي با اذعان بر اينکه هرکجا نداي مظلومي در عالم ديده مي شود ما هستيم بيان داشت: دشمن اطمينان داشته باشند شهداي مدافع حرم رفتند تا نداي مظلوميت فلسطين خاموش نشود.
وي به خصوصيات اخلاقي پدر شهيدش حاج منصور عباسي اشاره کرد و گفت: ايشان بسيار حامي مظلومين بودند و بعد از شهادت ايشان فهميديم که چه کمک هايي به مردم داشته اند.
عباسي با اشاره به اينکه ايشان بسيار فاميل دوست و به مادر پير خود احترام زيادي مي گذاشتند عنوان کرد: پدر شهيدم هنگام اعزامش دست و پاي مادر خود را بوسيدند و از ايشان اجازه خواستند تا به سوريه اعزام شوند.
وي افزود: شهيد عباسي جهاد در راه خدا و پاسداري را هرگز فراموش نکردند و در آخرين سال هاي عمر خود همانند حبيب بن مظاهر در راه ائمه اطهار جان خود را فدا کردند.
عباسي با بيان اينکه ايشان نسبت به مادرم مهربان بودند و در کارهاي خانه به او کمک مي کردند يادآور شد: ايشان پدري فداکار و پدربزرگي مهربان بودند و بعد از شهادتشان هيچ چيز و هيچ کسي نوه ها و فرزندان او را خوشحال نمي کند.
وي از ديگر خصوصيات شهيد عباسي هفشجاني گفت و يادآور شد: ايشان وسعت ديد داشتند و روشنفکر بودند ، با افراط گري مخالف و معتدل بودند، دغدغه مسائل فرهنگي و در حوزه هاي اجتماعي نيز نگراني هاي خاص خودشان را داشتند.
عباسي يادآورشد: پدرم نسبت به مسائل اجتماعي معتقد بود و با رفتن خود به سوريه کاري کرد که اعتماد مردم نسبت به نظام از بين نرود.
وي با اذعان بر اينکه پدرم هميشه نگران وضعيت اقتصادي مردم نيز بودند اظهار کرد: همه جوانان خصوصا" حوزه دانشگاه, روحانيون و ... بايد با اين تفکر و فکر پيش روند که پيروزي اسلامي در جهان شکل گيرد.
عباسي به آخرين خاطراتي که با پدرش داشت اشاره کرد و با صدايي بغض آلود ادامه داد: پدرم در آخرين سفر خود به من گفت اين سفر آخر من است من به او گفتم پدر اگر ميداني سفر آخر شماست نرو و ما را تنها نگذار ايشان به من گفتند من ۶۰ سال سن دارم و هر روز ممکن است بميرم و براي من سخت است در بستر بميرم و اين بهترين فرصت براي شهيد شدن است .
وي اظهار کرد: پدرم ۶۰ ماه سابقه جبهه داشت و جانباز جنگ بود و در نهايت به آرزوي قلبي خود رسيد و به برادر شهيدش پيوست.
انتهاي پيام1022ج /۵۳۰ب