به گزارش جهانبین نیوز به نقل از جوان آنلاین ،زيبايي علم در اين است كه نميتوان آن را در يك محدوده جغرافيايي خاص محصور و محدود كرد و يك حصار بلند دور آن كشيد. بلكه علم از ميان سلولهاي مغز هر كسي كه خواهانش باشد سرچشمه ميگيرد و گسترده ميشود و اين نكتهاي است كه برنامهريزان تحريمها عليه كشورمان از آن غافل هستند. انگار يادشان رفته است كه هر چيزي را ميتوانند تحريم كنند به جز توليد علم. توليد علمي كه امروز باعث شده است بسياري از نيازهاي كشور برطرف شود و يك گام ديگر به سوي توليد ملي با استفاده از سرمايههاي ايراني نزديكتر شويم. يكي از اين سرمايههاي ايراني كه در هفتههاي گذشته موفق به جراحي پيوند قرنيه با استفاده از ليزر و بدون بخيه براي نخستين بار در ايران شد « دكتر بهرام عيناللهي» است. اين پزشك بسيجي ۵۴ ساله كه رياست شوراي مركزي بسيج جامعه پزشكي كشور را نيز بر عهده دارد، خودباوري جوانان را مهمترين عامل در توليد علم ميداند. با عيناللهي كه سابقه حضور در هشت سال دفاع مقدس را دارد درباره اين جراحي موفقيتآميز و همچنين علت تداوم حضورش در بسيج به گفتوگو پرداختيم كه تقديم حضورتان ميشود.
اگر موافق باشيد سؤال اول را از فعاليتهاي علمي و اجرايي كه تا به امروز داشتهايد شروع كنيم.
هر طور كه شما مايل باشيد! پس ابتدا از فعاليتهاي اجراييام ميگويم. قبل از انقلاب در فعاليتهاي انجمن اسلامي دانشگاه همراه ديگر بچههاي انقلابي حضور و فعاليت داشتم. بعد از انقلاب در جهاد سازندگي اصفهان مشغول به كار شدم و در ايام جنگ در سال ۶۳ معاون درمان و بهداري سپاه بودم. سال ۶۵ رياست ستاد رسيدگي به وضع مجروحان جنگ و اعزام پزشكان به جنگ را برعهده داشتم. در واقع در هشت سال دفاع مقدس و در همه عملياتها، چه به صورت فردي و چه به صورت مسئوليتي، در بحث درمان مجروحان شيميايي و ايجاد بيمارستانهاي صحرايي و اورژانسهاي خط حضور داشتم. سال ۶۷ و بعد از پايان جنگ دستياريچشم را در دانشگاه پزشكي شهيد بهشتي شروع كردم. در سال ۷۰ هم مشغول گذراندن دوره فوق تخصصي چشم شدم. سال ۷۲ مسئول اعزام جانبازان بنياد به خارج و دبير شوراي نظارت و ارزيابي وزارت بهداشت و دبير شوراي دانشگاهها بودم. در سال ۸۲ دبير شوراي آموزش پزشكي تخصصي بودم و سال ۸۶ معاونت آموزشي آقاي لنكراني در وزارت بهداشت را بر عهده داشتم.
و در زمينه فعاليتهاي علمي؟
در اين زمينه بايد بگويم كه در سال ۱۳۵۵ دانشجوي دانشگاه اصفهان شدم و در سال ۶۳ هم از اين دانشگاه فارغالتحصيل شدم. چون جزو يك درصد دانشجويان ممتاز دانشگاه بودم، وقتي درسم تمام شد دانشگاه اصفهان بورس خارج از كشور در رشته جراحي اعصاب را به من داد كه نرفتم. آن زمان وقتي كه شرايط را بررسي كردم، ديدم مسئله جنگ مهمتر است و ديگر به خارج كشور نرفتم. بعد تمام فعاليتهاي علمي و اجراييام متمركز به كارهايي كه در دفاع مقدس انجام ميدادم شد. در زمان جنگ در بهداري كارهاي خوبي مثل تشكيل تيمهاي اضطراري، ترياژ جانبازان و مجروحان و... را انجام ميداديم. يا مثلاً بعد از عمليات والفجر۸ در استاديوم آزادي تختهاي زيادي را آورديم و جانبازان شيميايي را درمان كرديم. بعد از دفاع مقدس هم يك سال چيپ رزيدنت در بخش بودم و زماني كه درسم تمام شد به دليل رتبه بالايي كه داشتم، همانجا استاد شدم و در شوراهاي پژوهشي مركز تحقيقات چشم جزو شوراي عالي بودم و هستم و توانستم قطب چشم پزشكي را به وجود بياورم كه الان هم عهدهدار رياستش هستم. در بحث سلولهاي بنيادي چشم در سال ۷۸ با مرحوم دكتر كاظمي بنيانگذاري بحث سلولهاي بنيادي چشم را بر عهده داشتيم كه پروژهاش را تا سال ۸۲ به نتيجه رسانديم كه الان هم در سلولهاي بنيادي در چشم و قرنيه چشم استفاده ميشود و ما توانستيم اولين جراحي را در اين زمينه داشته باشيم. من اولين بائوايمپلنت بدون بخيه چشمي را در كشور انجام دادم. الان هم استاد دانشگاه پزشكي شهيد بهشتي هستم. همچنين عضو فرهنگستان علوم پزشكي كشور بوده و در دانشگاه، عضو هيئت مميزي و شوراي جذب هستم.
آقاي دكتر درباره كار آخرتان كه استفاده از ليزر فمتو در پيوند لايه قرنيه بدون بخيه است توضيح دهيد.
بايد بگويم در ايران و آسيا اولين بار است كه چنين كاري انجام ميشود و در دنيا هم دو يا سه مقاله بيشتر در اين زمينه پيدا نكرديم كه شباهتي به كار ما نداشت و كاري كه ما انجام داديم خيلي بهتر بود. شركت سازنده كه اين دستگاه فمتو را ساخته، امسال در همايشي شركت كرده بود و زماني كه من گفتم چنين كاري را كردهام خودشان باورشان نميشد و وقتي فيلمها را نشانشان داديم، فيلمها را از ما گرفتند و بردند تا از آنها استفاده كنند.
كمي بيشتر توضيح ميدهيد كه اين پيوند به چه صورت انجام ميگيرد؟
فمتو يك اصطلاح فيزيك است كه از نظر فيزيك يك ميليانوم نانو است. يعني در يك زمان فمتو، انرژي وارد ميشود كه زمانش با عقل آدم جور در نميآيد. مثل اين چكشكاران اصفهان كه دستشان را آنقدر تكان ميدهند تا بتوانند يك سيني را درست كنند. انرژيشان را تقسيم ميكنند تا كمكم سيني شكل بگيرد. چون اگر بخواهند انرژيشان را يك جا وارد كنند سيني خراب ميشود و شكل نميگيرد. حالا همين حالت را دانشمندان آمدهاند انجام دادهاند و ليزري درست كردهاند كه انرژي خودش را در فمتو وارد ميكند كه ميتواند برشهاي ريزي انجام دهد. برشهايي كه هيچ چاقويي در طبيعت قادر نيست چنين برشهايي بزند. اين ليزرها در حكم يك چاقوي جراحي عمل ميكنند كه ميتواند برش را در حد سلول انجام دهد. چشم انسان چون قابليت عبور نور دارد كاربرد ليزر در آن از همه جاي بدن بيشتر است. بعد از چشم هم پوست بدن چون ليزر مستقيم به آن ميخورد ليزر زياد در آن استفاده ميشود. در لايههاي مختلف چشم مثل قرنيه و عدسي و شبكيه، ليزر كاربرد خاص خودش را دارد كه براي هر كدام يك نوع ليزر خاص استفاده ميشود. ما ليزرهاي حرارتي، تخريبي داريم. همچنين يك نوع ليزر هم براي عيب انكساري استفاده ميشود. تقريبا دو يا سه سال ميشود كه ليزر فمتو براي بيماريهاي چشمي در دنيا اختراع شده و بيشتر براي عمل ليزيك كاربرد دارد كه در آينده كاربردش بيشتر از امروز خواهد شد، چون هنوز يك علم نوپاست. مزيتش در اين است كه چون ليزر زير نظر رايانه قرار دارد و ديجيتال كار ميكند از نظر ابعاد و ضخامت ميتوان پيوند را كاملاً استاندارد انجام داد و منظم و دقيق كار كرد. چون سطحش هم خيلي صاف است ديگر نيازي به بخيه ندارد. ما سالها فكر ميكرديم يك نوع پيوند انجام دهيم كه به جاي بخيه از چسب استفاده كنيم، ولي از وقتي اين ليزر اختراع شده فهميدهايم چون سطح چشم خيلي صاف است خودش قابليت چسبندگي دارد و احتياجي به بخيه و بيهوشي ندارد و عمل سرپايي انجام ميگيرد و كل مدت عمل ۱۰ دقيقه زمان ميخواهد و مريض از فردا ديدش خوب ميشود. البته ناگفته نماند در همه بيماران قرنيه قابل انجام نيست. در بيماراني كه كدورتهايشان تا عمق ۲۰۰ ميكرون است ميتوان اين عمل را انجام داد. در عمقهاي بيشتر با روشهاي ديگري ميشود عمل را انجام داد كه احتياج به بخيه دارد.
ايده چنين كاري چگونه به ذهنتان خطور كرد؟
ايدهاش براي خودم بود. ما سالها در اين فكر بوديم كه بتوانيم پيوندي انجام دهيم كه نياز به بخيه نداشته باشد و بتوانيم از چسب استفاده كنيم. بعداً در عملهاي ليزري كه ميكردم ديدم وقتي اين نسج را برميگردانم خيلي سخت ميتوانم آن را جدا كنم. بعد به اين فكر افتادم كه بتوانم اين كار را روي بيماران انجام دهم و بعد از آنكه اين كار انجام شد به بچهها گفتم بررسي كنند ببينم جاهاي ديگري هم اين كار را انجام دادهاند كه به چند مقاله در اين زمينه برخوردم.
چقدر براي اين طرح زمان گذاشتيد؟
شش ماه.
آقاي عيناللهي اين سلولهاي بنيادين چشم كه گفتيد چگونه است؟
اگر شما به ناخنهايتان نگاه كنيد ميبينيد كه ريشهاش يك هلال دارد. اين هلال همان سلول بنيادين ناخن است و اگر اين هلال از بين برود ديگر ناخن توليد نميشود. حالا چنين چيزي هم در دور قرنيه وجود دارد كه در آن مرتب سلولهاي قديمي از بين ميروند و سلولهاي جديد جايگزين ميشوند. دور تا دور قرنيه اين سلولها به نام سلولهاي بنيادي قرنيه وجود دارند. ما زماني كه ميخواستيم پيوند را روي جانبازان شيميايي انجام دهيم، ميديديم كه بعد از مدتي پيوند ما خراب ميشود. بعد از بررسيهايي كه انجام داديم، متوجه شديم جانبازان شيميايي به دليل گاز خردلي كه به قرنيه چشمشان خورده كلا سلولهاي بنيادي چشمشان از بين رفته است كه ما ابتدا از اقوام نزديك و خوني اين سلولهاي بنيادي را گرفتيم و زديم و بعدتر فهميديم كه امكان كشت اين سلولها وجود دارد. به خاطر همين موضوع با مرحوم دكتر كاظمي يك قرارداد نوشتيم كه بتوانيم كشت را انجام دهيم. از خود افراد سلولها را گرفتيم، كشت داديم و كشت دادهاش را پيوند زديم كه امروزه به يكي از درمانهاي رايج در كشور تبديل شده است.
پس با اين علم افراد نابينا توانايي ديدن پيدا خواهند كرد؟
نه در همه موارد. نابينايي هم دستهبنديهاي مختلفي دارد. نابينايي به قابل درمان و غيرقابل درمان تقسيم ميشود. در غيرقابل درمان، شبكيه و اعصاب چشم از بين رفته كه هنوز درماني برايش پيدا نشده است. قابل درمان، به قرنيه مربوط ميشود. قرنيه فضاي جلوي چشم را تشكيل ميدهد. كساني كه نابيناييشان مربوط به كدر بودن قرنيه و از بين رفتن سلولهاي بنيادين است، ميتوانيم اين پيوند را روي آنها انجام دهيم.
با پيشرفتي كه در اين حوزه داريم راهي براي درمان آن نوع نابينايي هم پيدا ميشود؟
بله، پزشكان كشور در حال كار روي اين موضوع هستند. در مركز رويان در قسمت سلولهاي بنيادي شبكيه در حال كار روي اين موضوع هستند.
آقاي دكتر گويي شما سالهاي زيادي است كه بسيجي هستيد و در بسيج عضويت داريد. از چه سالي وارد بسيج شديد؟
قبل از تشكيل بسيج جامعه پزشكي كه در سال ۷۶ اتفاق افتاد، عضو ستاد امداد و درمان بودم كه هنوز نام بسيج را به خود نگرفته بود. در زمان دفاع مقدس هم در تيمهاي اضطراري و ستاد امداد و درمان بودم. ستاد امداد و درمان از وزارت بهداشت، سپاه پاسداران، جهاد سازندگي و هلال احمر تشكيل شده بود و همه امكانات پزشكي در ستادي به نام ستاد امداد و درمان جنگ بود كه يك ستاد مركزي داشت كه در نخستوزيري آن زمان بود. يك ستاد استاني هم وجود داشت كه در هر استان يك ستاد امداد و درمان بود كه من عضو ستاد مركزي بودم. پس ميتوانم بگويم ما از همان ابتدا به عنوان يك نيروي بسيجي عمل ميكرديم.
زمان جنگ كدام مناطق بوديد؟
تقريباً در همه مناطق بودم. به خاطر مسئوليتهايي كه داشتم در همه مناطق حضور داشتم.
بعد از گذشت چندين سال چه عاملي باعث تداوم حضورتان در بسيج شده است؟
ما در جنگ خيلي از صحنهها را به چشم ديديم كه نميشود به راحتي از آنها گذشت. شهيد دكتر كرباسي و خيلي بچههاي ديگر جلوي چشمان خودمان شهيد شدند و فكر ميكنم كه براي انقلاب بايد خيلي كارها كنيم و به لطف خدا همين باعث اين تداوم شده است. ما بايد وظيفه خودمان را در رابطه با انقلاب و ولايت انجام دهيم. يكي از دلايلي كه باعث شده است من به راحتي مصاحبه كنم توصيه آقا بود. ما پارسال كه به خدمت آقا رسيديم گفتند كه فعاليتهايتان را به مردم بگوييد. پارسال يك هفته بعد از نيمه شعبان بود كه به ديدار آقا رفتيم و گزارشي هم در رابطه با بائوايمپلنت داديم، آقا خيلي استقبال كردند و ما را تشويق كردند و گفتند فعاليتهايتان را به مردم بگوييد.
به عنوان يك مدير بسيجي در زماني كه معاون آموزشي وزير بهداشت بوديد چه كارهايي را براي اصلاح سيستم آموزشي انجام داديد؟ ميخواهيم بدانيم يك بسيجي كه شعارش ما ميتوانيم است به عنوان يك مدير چه ديدي به كارهاي پيش رو داشته است؟
كارهاي زيادي انجام شد. اول گسترش رشتههاي پزشكي را به شكل خيلي خوبي در پيش گرفتيم و رشتههاي فوقتخصصي خيلي خوبي ايجاد كرديم. در علوم پايه تعداد زيادي رشته در دانشگاههاي مختلف ايجاد شد كه مورد نياز امروز كشور است. در رابطه با هيئت علمي موافقت شد استاداني جذب شوند كه متدين و متعهد باشند. در بحث منابع درسي ما بزرگترين كتابخانه الكترونيك منطقه را كه استادان و دانشجويان ميتوانستند همه مقالات را با يك كليك بگيرند ايجاد كرديم. بحث آموزش پزشكان از راه دور و از طريق آموزش الكترونيك درست شد. بسياري از اعزامهاي بيجهت دانشجويان به خارج از كشور جلويش گرفته شد و در كل سعي كرديم از تمام توانمان براي رفع مشكلات و كاستيها بهره ببريم. اين همان ديدي است كه يك بسيجي به مسائل دارد. چه به عنوان يك مدير يا يك كارمند ساده يا حتي يك كارگر و...
تصوري كه بعضيها از بسيج دارند اين است كه بسيج را فقط در بعد نظامي ميبينند. ولي بسيجيان زيادي مثل شما هستند كه كارهاي علمي خوبي انجام ميدهند. بايد چه كار كنيم تا بتوانيم اين تصورات را عوض كنيم؟
اين تصورات هوشمندانه ايجاد شده است. عدهاي همين را ميخواهند كه فقط چهره بسيج را نظامي نشان دهند. به نظر من هر آدم متدين، متعهد و پيرو ولايت يك بسيجي محسوب ميشود، بنابراين دامنه بسيج خيلي وسيع و گسترده است. هر كسي كه كارش را به خوبي انجام دهد يك بسيجي است. بسيجهاي تخصصي نقششان خيلي مهم است. در زمان دفاع مقدس به رغم هجومي كه دشمن داشت نوآوريهاي زيادي انجام شد. بسيج علمي يكي از اولويتهاي اصلي است. من اكنون مسئول بسيج دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي هستم و در اين دانشگاه ما بسيج اساتيد را فعال كردهايم و كلاسهاي مختلف آموزشي گذاشتهايم تا به قدر وسع خود در حذف چنين تصورات پوچي تلاش كنيم. هميشه نيز بايد اين حرف را سرلوحه خود قرار دهيم كه به قول مقام معظم رهبري علم است كه اقتدار ايجاد ميكند. يعني ما اگر از لحاظ علمي بالا برويم اقتدارمان زياد ميشود.
اين روزها بحث تحريمها زياد است، يك وجهاش هم در خصوص علم پزشكي است تا از طريق دارو و لوازم پزشكي به بيماران فشار وارد كنند. چگونه ميتوانيم با اين تحريمها و فشارها در زمينه پزشكي مقابله كنيم؟
تحريمها را ميشود به فرصت تبديل كرد. ما طي اين سالها ميلياردها دلار صرف واردات تجهيزات و لوازم پزشكي كردهايم در حاليكه اگر همين پولها صرف توليد ميشد الان بسياري از اين مشكلات وجود نداشت. خاطرم است زمان جنگ مقطعي سرنگ كمياب شد و همين كميابي باعث شد تا شركتهاي سرنگسازي تأسيس شوند. در بحث پزشكي ما پولهاي كلاني را صرف واردات ميكنيم كه ميتوانيم اينها را خودمان توليد كرده و به يك فرصت تبديل كنيم. شايد يكي از دلايلي كه در گذشته در كشور توليد صورت نميگرفت اين بود كه توان رقابت با اجناس اروپايي و امريكايي نبود. ولي الان ديگر ميتوانيم توليد كنيم و جلوي بسياري از واردات را بگيريم. ما امروز خيلي از چيزهاي پيش پاافتاده را داريم وارد ميكنيم. الان هر دانشگاهي تقريباً يك دانشكده داروسازي دارد ولي چرا داروخانههايمان فقط بايد داروفروشي كنند و ما نبايد داروساز داشته باشيم. داروخانههايمان نبايد فقط داروهاي وارداتي بفروشند، اينها ضعفهاي سيستم پزشكي است و بايد اين تحريم را تبديل به فرصت كنيم كه اين اتفاق هم فقط با توليد كردن اتفاق ميافتد. ما ميتوانيم كارهايي كه در سلولهاي بنيادي و جاهاي ديگر كرديم را در بخشهاي ديگر هم انجام دهيم. خوشبختانه در اين چند سال اخير داروهاي زيادي با كيفيت بالا در كشور توليد شده، منتهي بايد هدفمان اين باشد كه هيچ دارويي را وارد نكنيم و همه نياز دارويي كشور را خودمان توليد كنيم. ما اساتيد برجستهاي داريم كه ميتوانند اين كار را انجام دهند، مردم هم بايد همكاري كنند. يكي از مشكلات امروز ما مصرف بيرويه دارو است. الان هر كسي در خانه يك كيسه بزرگ دارو دارد كه تاريخ بسياري از آنها گذشته است. دكترها نبايد دارو بيجهت تجويز كنند و بيماران هم داروي زياد نخرند و مصرف نكنند