مشاغلي که عفت بانوان را تهديد ميکند/ بيکاري بهانهاي براي تغيير فرهنگها و باورهاي ديني
به گزارش
جهانبین نیوز به نقل از خبرنگار
سلام لردگان؛ امروزه به هر پاساژ، فروشگاه و مغازه اي که پاي ميگذاريم با دختراني بزک کرده و بعضاً مانکننما مواجهيم که اين امر ناشي از تغيير هويت ديني و هويت مليمان است. از آن مهمتر شاهد هستيم که در محلهاي کسب و کار، معمولاً کارفرمايان با عنايتي نظير «به يک فروشنده خانم با روابط عمومي بالا نيازمنديم» درصدد جذب اين دختران ميشوند. حال، جاي سؤال اينجاست اولاً چرا فروشنده خانم و ثانياً چرا با روابط عمومي بالا! مگر دين اسلام حياء، عفت و عدم صحبت با نامحرم را جز در مواقع اضطراري نهي نفرموده؟ پس چرا اينگونه باورها و نگرشها را تغيير ميدهيم.
پاسخ به اين سؤال را ميتوان در يک جمله خلاصه کرد و آن اينکه اولاً نگرش و عمق باور دينيمان روبه افول و زوال است و ثانياً سبکهاي زندگي اسلامي را چنان تغيير داده و ميدهيم که ناگزير به پيروي از سبکهاي ديگر هستيم چه بخواهيم و چه نخواهيم.
افزايش هزينههاي زندگي آنقدر سنگين است که شانههاي نحيف مرداني که حداقل دو شيفت کار ميکنند نتواند به تنهايي تحملش کند و نياز باشد حتي خانمهايي که تمايل چنداني به کار در بيرون از خانه ندارند هم درگير کند. اما آيا شغلهايي که براي بانوان وجود دارد براساس شايستگي و توانمنديها و حفظ عفت آنان است؟
متأسفانه هميشه اينطور نيست، گاهي ناهنجاريهاي اجتماعي و دلايل شخصي همچون بيسرپرستي و يا بدسرپرستي، فقر و… باعث ميشود تا اين جنس لطيف و شکننده را وارد بازار کاري کاملاً مردانه و زمخت کند تا چندين برابر ساعات استاندارد يک مرد کار کند و در عوض حقوقي شايد معادل يک سوم او را هم دريافت نکند.
اما سؤالاتي که ذهن ما را در مواجه با اين آگهيها به خود معطوف کرد و علت اصلي اين نوشتار شد؛ اين است که بهراستي مسئولين چقدر از وجود اين آگهيها در سطح شهرها خبر دارند؟
اصلاً چه نظارتي بر نصب اين آگهيها صورت ميگيرد!!؟ آيا حساسيت شرايط لازم براي تصدي شغل که در آگهيها درجشده جايي را براي نگراني مسئولين ايجاد نميکند…!!
و سؤال بعد اينکه آيا آمار دقيقي وجود دارد که اعلام کند روزانه چه تعداد از زنان و دخترانمان که تشنه کار هستند با اين شمارههاي مندرج در آگهيها تماس ميگيرند و درنهايت سر از چه محيطهايي در ميآورند و چقدر از لحاظ شخصيت و رفتار و ديدگاه متأثر از اين محيطهاي شغلي کاملاً غيررسمي و نامتعارف ميشوند!!!
و آيا نميشود با حمايت نهادها و مسئولين مربوطه با يک اشتغالزايي خانگي بسيار ساده جلوي يک رخداد دردناک اجتماعي که همان استثمار زنان ميباشد را گرفت..!!!؟
از تمام اين سؤالات اولين و تنها جوابي که به ذهن ميرسد اينکه آنقدر خلأ نظارت وجود دارد که اين مؤسسات و افراد سودجو توانستهاند با خيال راحت حجم عظيمي از اين آگهي ها را با يک قالب غيرمتعارف در مکان هاي عمومي نصب کنند و اتفاقاً امروز متأسفانه شاهد حضور تعداد زيادي از بانوان در شغلهاي بسيار نامناسب همچون منشيگري و فروشندگي در محيطهاي مردانه و با ارتباطات نامناسب هستيم…!!
حضور زنان در عرصه هاي اجتماعي و اقتصادي بايد به نحوي باشد که ارزش و بهاي زنان کاسته نشود و همچنين براي زناني که به علت فقر يا سرپرست خانواده بودن و… مجبور به داشتن شغل هاي کاذب هستند چارچوب قانوني وجود داشته باشد که حداقل شرايط مناسب محيطي برايشان ايجاد شود.
به نظر مي رسد بيکاري بهانه اي براي تغيير فرهنگ ها و باورهاي ديني و به نوعي با دست خود بي ديني و بي حيايي و بي غيرتي را رواج مي دهيم.
انتهاي پیام1026ج/630ل