به گزارش
جهانبین نیوز؛ با افزایش میزان نفوذ شبکههای اجتماعی و بالا رفتن آمار حوادث پرتنش و بحثبرانگیز در کشور دایره تفسیر و تحلیل مردم جامعه از این حوادث به شدت گسترش یافته، علاوهبر تاثیری که این تحلیلها که غالبا در فضای مجازی صورت میگیرد سرعت بازنشر آن در فضای جامعه نیز به صورت فزایندهای رشد یافته است.
واژههایی همچون "آتش به اختیار" و "ترقه بازی" که چندی پیش از سوی رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان مطرح گردید صحنههایی از تحلیلها و تفسیرهای متفاوتی را در فضای مجازی رقم زد.
برخی فرمان آتش به اختیار را به غلط فرمان هرج و مرجطلبی، قانونشکنی و اقدامات نابهنجار و خلاف شرع آن هم به تشخیص خود دانستهاند برخی این عبارت را مصادره به مطلوب کرده و بیاعتباری ضوابط و عرفها و نهادهای قانونی رابه طوری که دستور قدرت یا حاکمیت از آن جهت که آنچه از طریق سیستم بروکراسی اعمال میشود التزامآور نیست را برداشت کردهاند که این مفهوم دقیقا نوعی برداشت آنارشیستی از این مفهوم است.
نکته قابل تامل و مهم آن است که رهبر انقلاب چه از لحاظ شخصیتی و چه از لحاظ جایگاه رهبری انقلاب نهتنها تاکنون هیچگاه جامعه را به سمت هرج و مرج و قانونشکنی پیش نبردهاند که در تمامی بیانات خود بر قانونمداری تاکید موکد کردهاند.
دعوت به بیقانونی و هرج و مرج به وضوح موجب نقض غرض در حاکمیت اسلام که حاکمیت قانون است و همچنین سست شدن پایههای جمهوری اسلامی میشود چگونه و با چه تحلیلی برخی بیانات رهبر انقلاب را حمل بر دستور به بیقانونی میدانند در صورتی که ایشان خود علاوهبر اینکه بارها تن به خرده فرمایشات قانونشکنان در هیچ برههای از انقلاب نداده که همیشه قانون را فصلالخطاب و محل رجوع همگان دانسته اند.
اما آنچه در واقع از مفهوم فرمان آتش به اختیار رهبر انقلاب درک میشود این است که ایشان قشر جوان و دلسوز و فهیم کشور را بسیار بادغدغهتر، آگاهتر، پاکتر و با عرضهتر از مسئولین امر دانستهاند و به دنبال تکیه به ظرفیتهای خودجوش فردی و جمعی مردم انقلاب برای پیش بردن گفتمان انقلاب اسلامی در کشور هستند.
با این معنا آتش به اختیار یعنی اینکه جریان دلسوز جوان انقلابی دیگر در فکر مطرح کردن فلان دغدغه خود با فلان مسئول و یا گرفتن بودجه برای پیشبرد اهداف انقلاب از فلان دستگاه دولتی و یا چشم امید داشتن به دستگاههای عریض و طویل فرهنگی نباشند، بلکه به صورت فردی و یا گروهی با هر امکاناتی با هر ظرفیتی و با هر توانی برای تبیین گفتمان انقلاب و خنثی کردن توطئه دشمنان اقدام کنند.
آتش به اختیار یعنی دیگر امیدی به دستگاههای تعطیل و یا بعضا آلوده دولتی نیست و خود جریان مومن و جوان انقلابی باید به فکر اشاعه فرهنگ ناب اسلام باشند یعنی وقتی برخی مدیران مضامینی چون؛ تقلید، مصرف و تجمل هرچه بیشتر را جایگزین فرهنگ استقلال، خودکفایی و قناعت میکنند در شرایط فعلی دیگر نباید بر ارگانهای آلوده فرهنگی وابسته به دولت تکیه کرد و در یک کلام، آبی از دستگاههای دولتی که دغدغهشان با اهداف و اولویتهای انقلاب سالهای نوری فاصله داشته و سطح مطالباتشان بعضا حقیر و اندک است برای فرهنگ کشور گرم نمیشود.
دستور آتش به اختیار یعنی اینکه دولتمردانی که به دنبال منافع ملی کشور چه در فرهنگ و چه در سیاست خارجه نیستند را با سلاح و منطق و استدلال و به صورت طبیبانه مورد سوال و تخطئه قرار دهیم و با روشنگری و تبیین خطوط اصلی انقلاب در برابر مسئولان لیبرال مسلک ایستادگی کنیم.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که نیرو زمانی آتش به اختیار است که معنای اولویت در کارها، مصلحت و اطاعت از دستور را فهمیده باشد، نیرو زمانی آتش به اختیار است که درک کند افراط و تفریط، تندروی و محافظهکاری هردو به یک اندازه مخرب هستند.
اتحاد دولت و ملت اولویت اصلی است و انقلابی همیشه به آن پایبند است. اما دشمن سعی دارد با سوءاستفاده از کلام اخیر رهبر خلاف آن را نشان دهد. دشمن سعی در تغییر نگرش و محاسبات نیروهای خودی دارد تا خط آتش عوض شود ک در جنگ نرم فکرها و ارادهها درگیر هستند جوان انقلابی زمانی آتش به اختیار است که با توجه به اصول فوق و تفکر، راهی برای عبور از موانع و پیروزی پیدا کند نه صرفا موجب ناامیدی و یاس در جامعه شود.
انتهای پیام/1028ج