به گزارش
جهانبین نیوز؛ چندی پیش رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس از یک ولنگاری فرهنگی نام بردند و فرمودند "در دستگاههای فرهنگی-اعم از دستگاههای دولتی و غیردولتی- یک نوع ولنگاری و بیاهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی میکنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی میکنیم" از طرف دیگر باید گفت اشاره رهبری به «عقبنشینی برخی مسئولان فرهنگی از تصمیمات خود با برخی فشارها»، حاکی از آن است که رهبر انقلاب، عملا به مسئولان عالیرتبه نظام و بویژه سران قوا گوشزد میفرمایند که کشور نیاز به «مسئولان فرهنگی شجاع و مسلّط» دارد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که تنها وزارتخانه جمهوری اسلامی ایران است و دارای پسوند "اسلامی" است، طی سالهای گذشته روند پرفراز و نشیبی داشته؛ هم عطاءالله مهاجرانی که اکنون ساکن لندن و پای ثابت تحلیلهای بیبیسی فارسی است را به خود دیده و هم محمدحسین صفارهرندی، سردبیر سابق کیهان را.
ماجرای این روزهای این وزارتخانه اما حکایت دیگری است؛ حکایتی که سبب شده تا حجم زیادی از انتقادات علیه دولت به وزارت ارشاد مربوط باشد و علمای حوزه علمیه قم هم بارها و بارها شکایت این حوزه را به نزد رئیسجمهور ببرند.
زمانی که علی جنتی، پسر آیتالله احمد جنتی به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی برای کسب رای اعتماد به مجلس معرفی شد، همگان در تردید و ابهام به سر میبردند. از سویی او نام بزرگ جنتی را یدک میکشید و از سوی دیگر برخی رسانهها از تفاوت آشکار عقاید او با پدرش و همچنین نزدیکی گسترده او با اکبر هاشمی رفسنجانی سخن میگفتند. همین مساله سبب شد تا افکار عمومی منتظر عملکرد وی در کسوت وزیر ارشاد باشد؛ انتظاری که البته نتیجه مقبولی به همراه نداشت و این وزارتخانه را به پرحاشیهترین و جنجالیترین وزارتخانه کابینه یازدهم تبدیل کرد. تقریبا هفتهای نبود که بگذرد و آقای وزیر و معاونین ایشان جنجال تازهای به پا نکنند یا به حاشیهای دامن نزنند.
وقتی «علی جنتی» در همان آغازین روزهای کاریاش به عنوان وزیر، در مراسم افتتاح استودیوی موزهی موسیقی ابراز امیدواری کرد که بتواند راه خاتمی را در وزارت ارشاد ادامه دهد، میشد حدس زد که مسائلی چون «حذف ممیزی»، «بازبینی فیلمهای توقیفی»، «بازخوانی کتابهای سانسورشده»، «رفع فیلتر فیسبوک» و «آزاد شدن تکخوانی زنان» به مهمترین موضوعات فرهنگ کشور تبدیل شوند. با این حال خیلی زود مشخص شد که هر چند وزیر فرهنگ در اعلام مواضع زیگزاگی عمل میکند و بعد از هر حرفی که در تمجید از جریانات روشنفکر میزند، تلاش میکند تا خیلی زود از جریانات معتقد به انقلاب هم دلجویی کند؛ اما در عمل، شهادتین روشنفکریاش بروز و ظهور بیشتری دارد و از میان داس و کلید، فعلاً ارزشیها را به «داس» ارجاع داده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که دارا بودن تحصیلات حوزوی و همچنین آشنایی با فضای فرهنگی حوزه علمیه و علما یکی از تدابیر ویژه دولت برای انتخاب او به عنوان چهره اصلی دستگاه فرهنگی کشور از سوی رئیسجمهور بوده است، در روزهای نخست فعالیت خود در حاشیه یک مراسم، سخنانی را به زبان آورد که به طور ویژه انتقاداتی جدی را از سوی علمای حوزه علمیه قم به دنبال داشت. جنتی که در حاشیه رونمایی از نهجالبلاغه مطلی در دفتر خود در وزارت ارشاد در جمع خبرنگاران حضور یافته بود، درباره مساله خوانندگی بانوان گفت: «اظهارنظرهای مختلفی در خصوص تکخوانی خواننده زن در کنسرتها وجود دارد اما طبق نظر برخی مراجع تقلید، اگر موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد.»
در این میان، جدی ترین واکنش از سوی آیتالله مکارم شیرازی به این اظهارات بیان شده است. این مرجع تقلید با اشاره به مطرح شدن برخی سخنان مبنی بر اعلام نظر فقها در خصوص خوانندگی زنان گفت: «گفته شده است که چرا میگویید خواننده زن نباشد. نصف جمعیت ایران زن است و فقها در این زمینه نظر دهند، این طرز سخنگویی سابقه ندارد. اینها خبر ندارند یک طلبه ۲۰ سال درس میخواند تا به مرحله اول اجتهاد برسد و باید برای مجتهد شدن ۴۰ سال درس خواند. وزارت ارشاد بداند تکرار این کارها سبب میشود که مردم فاصله بگیرند.»
با وجود این، رسانههای منتسب به جریان اطلاحطلب تلاش کردند تا با انتشار گسترده و وسیع این خبر، بازتابهای آن را پنهان کنند. این مساله از آنجایی قابل توجه است که اساسا معرفی علی جنتی و همچنین برخی از معاونین شاخص او در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ژست تعامل گسترده و روابط خوب با دفاتر مراجع در قم از سوی آقای روحانی صورت گرفت و اکنون این مساله نشان میدهد که این سناریو نیز نتوانست به سرپوشی برای برخی تصمیمات خلاف ضوابط شرعی در حوزه فرهنگ تبدیل شود.
البته باید شاهکار اصلی دولت در زمینه فرهنگ را به نام شخص رئیسجمهور نوشت؛ شاهکاری که تبعات آن هنوز هم ادامه دارد و اساتید دانشگاه و متفکران عرصه علوم انسانی و هنر را به واکنش جدی واداشت.
ماجرا از آنجا آغاز شد که حسن روحانی در بخشی از سخنانش در مراسم دیدار با هنرمندان، رویکرد کلان دولت جدید درباره نوع نگاه به دولت را به نمایش گذاشت و گفت: «هر هنرمندی میخواهد به معنای جهان و عمق جهان برسد، اگر بگوییم هنر مرده را زنده میکند سخن به گزاف نگفتهایم. پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بیمعناست.»
این سخنان رئیسجمهور بلافاصله با واکنش جدی اهالی رسانه و اندیشه روبرو شد. استاد سیدمهدی میرباقری در یک سخنرانی، صراحتا به انتقاد از اظهارات روحانی پرداخت و با بیان اینکه هنر ابزاری برای تصرف احساسات انسان است، در ادامه این سوال را مطرح کرد که آیا این هنر با این کارکردی و این ظرفیتی که دارد آیا به دینی و غیر دینی و ارزشی و غیرارزشی تقسیم می شود یا خیر؟ به اعتقاد ایشان: امروز درباره هنر دقیقا همان حرفهایی که درباره علم زده می شود که علم جهانی است و اسلامی و غیراسلامی ندارد مطرح می شود.
به نظر میرسد پس از هشدار جدی رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ و اعلام نگرانی از وقایعی که در این عرصه روی میدهد، هنوز درب وزارت ارشاد و آقای جنتی روی همان پاشنه سابق میچرخد و قرار نیست روند حاشیهساز و جنجال آفرین این وزارتخانه جای خود را به تلاش برای ایجاد فضای فرهنگی سالم اسلامی و ایرانی در کشور بدهد.
سالهاست موضوع فرهنگ در رأس تذکرات مقام معظم رهبری قرار داشته و در سالهای اخیر، بحث اقتصاد نیز به آن اضافه شده است. اشاره ایشان به بحث ولنگاری و بیاهتمامی فرهنگی، زیر سوال بردن نگاه غلط آن دسته از دستاندرکاران امور است که در گذشته و حال، بیقیدی و سهلانگاری در مدیریت فرهنگی، رویه منتخب آنها بوده است. البته نباید این نکته را هم ناگفته گذاشت که در ادوار مختلف مجلس، نمایندگان صرفا بررسیکننده لوایح فرهنگی دولت بودهاند و بندرت شاهد طرحهای نمایندگان در این حوزه بودهایم.
هرچند این سخن رهبر انقلاب با عدم استقبال نمایندگان از حضور در کمیسیون فرهنگی مواجه شد که این خود به مظلومیت عرصه بیش از پیش می افزاید اما نکته ای که از اهمیت بسزایی برخوردار است این است که طرح موضوع در دیدار با نمایندگان، تاکید بر نقش جدی نظارتی مجلس است، اگر کمیسیون فرهنگی مجلس به صورت جدی و دائمی در حال رصد فعالیتهای این حوزه باشد، تذکرات و راهنماییهای این کمیسیون میتواند حرکات منفعلانه را به اقداماتی پویا و مفید تبدیل کند و مانع از ولنگاری فرهنگی و غلبه نگاه غرب زده بر فرهنگ کشور شود.
یادداشت: احسان قائدی
انتهای پیام/1026ج