به گزارش جهانبین نیوز به نقل از هفت چشمه، شهيد اکبر بابادي در مهرماه سال ۱۳۴۲ در خانواده‌اي مذهبي و روستايي در شهر اردل ديده به جهان گشود و زندگي پربار خود را آغاز کرد.

وي چون در خانواده‌اي مستضعف زندگي مي‌کرد از همان اوايل زندگي همراه پدر و مادر و برادران خود به کشاورزي اشتغال ورزيد و بدين‌نحو امرارمعاش مي‌کرد.

در سن هفت سالگي وارد دبستان شد و دوران ابتدايي را با وجود مشکلات معيشتي خانواده پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمايي شد و اواخر تحصيل اکبر در دوره راهنمايي و اوايل دبيرستان همزمان با طلوع انقلاب اسلامي بود، اکبر با موفقيت در درس در دوره راهنمايي و دبيرستان در تمام راهپيمايي‌هاي انقلاب شکوهمند اسلامي فعالانه شرکت مي‌کرد.

وي چون شناخت خوبي از اسلام داشت به فرمان‌هاي رهبرکبير انقلاب فعالانه عمل و مردم را نيز در اين راه راهنمايي مي‌کرد.

شهيد اکبر بابادي در دوران دبيرستان از شاگردان ممتاز و چهره‌هاي انقلابي بود و ضمن درس خواندن در فعاليت‌هاي انجمن اسلامي مدرسه شرکت مي‌کرد و در جهادسازندگي همراه با ديگر دوستان خود براي پخش فيلم و تبليغ براي اسلام در سطح روستاها همکاري داشت و در بسيج و سپاه پاسداران از افراد فعال بود.

مادر سردار شهيد اکبر بابادي در خصوص ويژگي‌هاي اين شهيد دوران دفاع مقدس گفت: يکي از ويژگي‌هاي اکبر حسن اخلاق بود که در تمامي رفتارهاي او ديده مي‌شد.

گلي‌جان بيگلري افزود: شهيد بابادي در سال ۱۳۶۰مدتي در جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل حضور پيدا کرد.

وي گفت: اکبر عشق و علاقه زيادي به اسلام و امام امت داشت و هميشه در فکر امام امت و امت شهيدپرور جامعه اسلامي بود.

وي گفت: ايمان و اخلاق و عشق به حضور درکنار رزمندگان اسلام باعث شد تا اکبر با اصرار و گريه فراوان برخلاف ميل مسئولان سپاه همراه با سپاه عظيم حضرت محمّد صلي الله و عليه و اله در جبهه نور عليه ظلمت حضور پيدا کند.

مادر اين شهيد سرافراز اظهار کرد: بعد از اعلام خبر شهادت اکبر اقوام براي شناسايي و تحويل پيکرش به منطقه رفته بودند، پيکري بي‌سر که مشخصاتي مانند اکبر داشت را به اردل آورده و پس از تشييع به خاک سپردند.

مادر شهيد بابادي گفت: مراسم شهيد بابادي را برگزار کرديم چند روزي به مراسم چهلم شهيد بود که شبي در خواب اکبر را ديدم که به من گفت مادرجان تا چند روز آينده نزد شما مي‌آيم.

خانم بيگلري افزود: چند روز بعد خبر رسيد که پيکر سردار شهيد اکبر بابادي در سردخانه اهواز است پس از پيگيري‌هاي زياد پيکر بي‌سر شهيد اکبر بابادي نيز يک روز قبل از مراسم چهلم شهيد گمنامي که به جاي او در گلزار شهداي اردل به خاک سپرده شده بود، به اردل منتقل شد.

اين مادر شهيد گفت: هر بار که فرزندم به جبهه مي‌رفت، چشم‌به‌راه بودم تا بيايد حالا مي‌دانيم که شهيد شده، اما خانواده اين شهيد گمنام تا کي منتظر باشند.

وي گفت: شبي که اکبر را به خاک سپرديم تا نيمه‌هاي شب نماز مي‌خواندم و گريه مي‌کردم و از خدا مي‌خواستم تا در خواب شهيد گمنام را ببينم که از او بپرسم کيست تا به خانواده‌اش مکان خاکسپاري اين شهيد گمنام را اطلاع دهيم.

وي اظهار کرد: آن شب شهيد گمنام به خوابم آمد و گفت من از خدا خواستم که گمنام شهيد شوم.

سردار شهيد اکبر بابادي نهم مهرماه سال ۴۲در شهر اردل به دنيا آمد پدرش ˈخيبر بابادیˈ کشاورز و مادرش گلي جان نام داشت.

اين شهيد بزرگوار معلم بود و به عنوان پاسدار در جبهه‌ها حضور داشت در سال ۶۲ ازدواج کرد و کارت عروسيش مزين به تصويري از رهبر کبير انقلاب بود.

اين شهيد بزرگوار در ۱۹دي‌ماه سال ۶۵ با سمت فرمانده گروهان در عمليات کربلاي ۵ در جزيره بوبيان بر اثر اصابت ترکش به سرش شهيد شد.

مزار اين شهيد بزرگوار در گلزار شهداي شهر اردل است.

فرازي از وصيت‌نامه سردار شهيد اکبر بابادي

ستايش مخصوص خداي است که زنده ماندن و مردن ما به دست اوست و با درود و سلام بيکران بريگانه منجي عالم بشريت مهدي موعود (عج) و نايب برحقش امام امت اين قلب تپنده مسلمانان و محرومان جهان و با درود و سلام بيکران برارواح مقدس شهدا و و سلام بيکران برخانواده شهدا و امت حزب‌الله ايران.

اميدوارم پدرم با مشکلات و سختي‌هاي بسيار که کشيده و مرا بزرگ کرده مرا ببخشد و از مادر مهربانم که مرا در دامن خود پرورش داده و در راه اسلام تربيت کرده حلاليت مي‌طلبم.

از برادران و خواهران همگي حلاليت مي‌طلبم و انشاالله همه در خط اسلام حرکت کنيد و نماز به پا داريد ودر راه انقلاب صبور و ثابت قدم باشيد و راه خونين شهدا را ادامه دهيد.

ستايش مخصوص خداي است که زنده ماندن و مردن ما به دست اوست و با درود و سلام بيکران بريگانه منجي عالم بشريت مهدي موعود (عج) و نايب برحقش امام امت اين قلب تپنده مسلمانان و محرومان جهان و با درود و سلام بيکران بر ارواح مقدس شهدا و سلام بيکران برخانواده شهدا و امت حزب‌الله ايران.

اميدوارم پدرم با مشکلات و سختي‌هاي بسيار که کشيده و مرا بزرگ کرده مرا ببخشند و از مادر مهربانم که مرا در دامن خود پرورش داده و در راه اسلام تربيت کرده حلاليت مي‌طلبم.

از برادران و خواهران همگي حلاليت مي‌طلبم و انشاالله همه در خط اسلام حرکت کنيد و نماز به پا داريد ودر راه انقلاب صبور و ثابت‌قدم باشيد و راه خونين شهدا را ادامه دهيد.

انتهاي پيام1026ج /۵۷۰ه