جبرئیل شروع کرد به اشاره کردن با دستش، مثل کسی که چیزی را می گیرد ناگهان در دستش یک سیب و به و انار بود.
السلام عليك يا اباعبدالله؛
حكايت بوي سيب حرم سيدالشهدا (ع) چيست؟
18 آبان 1394 ساعت 12:25
جبرئیل شروع کرد به اشاره کردن با دستش، مثل کسی که چیزی را می گیرد ناگهان در دستش یک سیب و به و انار بود.
به گزارش جهانبین نیوز، ابن شهر آشوب ( از علمای و محدثین بزرگ شیعه) نقل کرده است: امسلمه گوید: پیامبر (ص) نزد من بود. جبرئیل نازل شد. آن دو با هم گفتوگو می کردند که حسنبن علی (ع) در زد. رفتم تا در را باز کنم. دیدم حسین (ع) هم با اوست. هر دو وارد شدند.
چون چشمشان به جدّشان پیامبر خدا افتاد، جبرئیل در نظرشان مانند دحیه کلبی (فردی خوش سیما از اهالی مدینه که از یاران رسول خدا (ص) بود ) آمد. دور دحیه میچرخیدند. جبرئیل (ع) گفت: یا رسولالله! دو کودک را نمیبینی که چه میکنند؟ فرمود: تو را همچون دحیه کلبی دیدهاند. او زیاد سراغ این دو میآید و هرگاه میآید هدیهای برایشان میآورد.
جبرئیل شروع کرد به اشاره کردن با دستش، مثل کسی که چیزی را میگیرد ناگهان در دستش یک سیب، به و انار بود. آنها را به امام حسن (ع) داد، همانگونه با دستش اشاره کرد و به حسین (ع) هم داد. هر دو خوشحال و خندان شدند و نزد جدّشان شتافتند.
پیامبر (ص) سیب، انار و به را گرفت و بویید، سپس آنها را همانطور به هر یک آن دو داد و فرمود: با آنچه دارید نزد مادرتان بروید و اگر ابتدا پیش پدرتان بروید، بهتر است. آن دو طبق دستور پیامبر خدا رفتند و چیزی از آنها را نخوردند، تا پیامبر نزدشان برود، سیب و میوههای دیگر به همان حال بود. فرمود: یا علی! چرا از میوه نخوردی و به همسر و فرزندانت ندادی و ماجرا را فرمود. پس پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) از آن خوردند و به امسلمه هم دادند. انار و به و سیب به همان حال باقی بود و هر چه از آن خورده میشد باز به حالت اول برمیگشت، تا اینکه رسول خدا (ع) از دنیا رفت.
امام حسین (ع) میفرماید: در دوران حضرت فاطمه (س) هم تغییر و کاهشی در آنها پیش نیامد. چون فاطمه (س) به شهادت رسید، انار را از دست دادیم و سیب و به در دوران پدرم باقی بود. چون امیرالمؤمنین (ع) شهید شد، بِه هم ناپدید شد و سیب به همان حالت نزد امام حسن (ع) باقی بود؛ تا آنکه مسموم و شهید شد. سیب باقی بود تا وقتی که در محاصره و بیآبی قرار گرفتم. هرگاه تشنه میشدم، آن را که میبوییدم، شدت عطشم فرو مینشست. چون تشنگیام افزون شد، بر آن دندان زدم و دیگر یقین به مرگ داشتم.
امام سجاد (ع) میفرماید : این سخنان را پدرم ساعتی پیش از شهادت به من گفت. چون به شهادت رسید، بوی آن سیب از قتلگاهش میآمد. درپی آن سیب بودند و اثری از آن دیده نشد، ولی بوی سیب، پس از حسین (ع) هم باقی ماند؛ قبر او را زیارت کردم، دیدم بوی آن سیب از قبر او به مشام میرسد. پس هر کس از شیعیان ما که زائران قبر او باشند بخواهند آن بو را استشمام کنند، هنگام سحر دنبال آن روند. اگر مخلص باشند، آن را خواهند یافت.(۱)
البته باید توجه داشت که این حدیث مرسل است و از اعتبار لازم برخوردار نیست.
پی نوشت:
۱. منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۱ ؛ ر. ک: مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۱۶۱؛ روضة الواعظین، ص ۱۵۹؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۸۹ و، ج ۴۵، ص ۹۱.
منبع: مشرق نیوز
انتهای پیام/1026ج
کد مطلب: 25483