به گزارش جهانبین نیوز به نقل از زنگ خبر، شهيد محمدرضا احمدي بني يکي از شهيدان شهر بن در استان چهارمحال بختياري است که در جبهه رقابيه شوش بر اثر اصابت گلوله در ۶ فروردين سال ۶۱ در عمليات فتح المبين به درجه رفع شهادت نائل آمده است، که در ادامه بخشي از زندگينامه و وصيت نامه اين شهيد گرانقدر را مي خوانيد.

شهيد محمد رضا احمدي بني در دامان خانواده اي مذهبي در سال ۱۳۴۰ به دنيا آمد؛ دوران تحصيل ابتدايي و راهنمايي خود را در شهر بن با موفقيت به پايان رسانيد و براي ادامه تحصيل خود چون در اين شهر دبيرستان نبود، يک سال در فرخشهر و سه سال در شهرکرد ادامه تحصيل داد، تا ديپلم خود را گرفت و از آنجايي که معتقد بود هر فردي در جامعه بايد مسئوليتي را بر عهده بگيرد تا براي جامعه مفيد باشد از اين رو تصميم گرفت تا شغل معلمي را بر عهده بگيرد و بتواند دين خود را نسبت به جامعه ادا کند.

ايشان در سال ۱۳۶۰ در آزمون گزينش شرکت نموده و در مرکز تربيت معلم شهيد رجايي شهرکرد مشغول تحصيل شد؛ قبل از شروع کلاس هاي درسي در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شرکت کرد و مدت دو ماه در جبهه کارون از مرز و بوم ميهن حراست مي کرد و پس از آن در سنگر کلاس درس شرکت نمود.

پس از گذشت دوماه از تحصيل بنا به فرمان امام (ره) مبني بر در راس قرار دادن جنگ و اعلام جهاد کفايي مجددا راهي جبهه هاي حق عليه باطل شد و در عمليات فتح المبين شرکت کرد و در تاريخ ۶ فروردين سال ۱۳۶۱ در جبهه رقابيه در شوش در اثر اصابت گلوله به درجه رفيع شهادت نايل آمد.

خصوصيات اخلاقي شهيد:

بسيار مهربان و صبور بود و هرگز نمي خواست کسي را از خود برنجاند و از رفتاري که غير خدائي بود شديدا دوري مي کرد با اينکه سن و سال زيادي نداشت ولي رشد فکري قابل توجه اي در او مشاهده مي شد با مردم و افراد خانواده بر خوردي دلسوزانه داشت و سعي مي کرد در مشکلات خانواده سهيم باشد و کمک کند. در جريان انقلاب دوشادوش مردم حزب الله در راهپيمايي ها و ديگر جلسات شرکت مي کرد و در شعارنويسي و پخش اعلاميه هاي امام (ره) و نوارهاي سخنراني اش نقش بسيار فعالي داشت.


وصيت نامه شهيد:

شکر خدا مي کنم که قدري مهلتم داد تا اسلام واقعي را بشناسم و در خاموشي جهل از دنيا نروم. خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب محمد(ص) و علي(ع) مي کنم افتخار مي کنم ايدئولوژيم اسلام و مکتب اسلام است که به من فهماند چگونه بينديشم و چگونه راه خود را انتخاب کنم و چگونه زندگي کنم.
آري در دنيا دو صف بيشتر وجود ندارد؛ يکي حسينيان و ديگري يزيديان. بدانيد هر کس حتما در يکي از اين صف ها قرار خواهد گرفت. کسي که در صف حسينيان قرار ندارد حتما بداند که در صف يزيديان است. اي پدر و مادري که از رفتن فرزند خود به جبهه جلوگيري مي کنيد بدانيد اگر آگاهانه اينکار را مي کنيد از يزيد پشتيباني مي نماييد و فرداي قيامت بايد جواب فرزند خود را بدهيد زيرا که نه تنها خود امام حسين(ع) را ياري نکرده ايد بلکه از ياري کردن فرزند خود نيز دريغ کرده ايد و اين زمان ما درست زمان امام حسين(ع) است. در يک صف يزيديان زمان مانند آمريکا و مزدوراني چون صدام قرا گرفته و در صف ديگر که صف امام حسين(ع) است مردم مسلمان ايران به رهبري حسين زمان (امام خميني) قرار گرفته و هر کس در صف امام نباشد حتما در صف يزيديان زمان يعني آمريکا است.

(سخني ديگر با پدر و مادرم):

درود خدا بر شما باد که فرزند خود را با کمال ميل همچون ابراهيم به مسلخ گاه فرستاديد چون عقيده تان اين بوده و هست که خدا اين نعمت را به وديعه در پيش شما نهاده و شما بايد تحويلش بدهيد از اين نظر از شما تشکر مي کنم و اميدوارم که خدا اين قرباني را از شما قبول کند.
پدر جان وصيت من به شما اين است دو سال نماز قضاي شکسته و يکسال نماز قضاي تمام با دوماه روزه برايم بگيريد که اين بر گردن من است.
با اميد ديدار در قيامت. فرزند حقيرتان محمد رضا احمدي.
ضمنا از تمام برادران و خواهرانم طلب حلاليت دارم.


انتهاي پيام1020ج /۵۲۰ز