جریان منافقین بعد از «فتنه افک» پیچیدهتر شد/ «فتنه افک» هشداری برای روزگار ماست/ آقای دانشجو! مگر دغدغه شما از مالک اشتر بیشتر است؟
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان با اشاره به آیه پایانی سوره مبارک فتح گفت: قرآن مومنینی که در محضر پیغمبر هستند و در معیت ایشان عمل میکنند با دو وصف «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» میستاید و معرفی میکند و به دو مثال از مثالهایی که در تورات و انجیل برای این مومنین زده شده میپردازد.
وی در ادامه با اشاره به عبارت «رحماء بینهم» افزود: بحث رحماء بینهم و رحم نسبت به مومنین، شاید دو حالت و دو هدف را دارد. یکی رحم مومنین نسبت به مومنین است برای وحدت مومنین که بحث شناخته شدهای دارد. از بعد دیگر هم رحماء بینهم خوب است که دقت شود؛ که قداری نسبت به جریانات سیاسی اجتماعی است. البته بنده در تاریخ زمان پیغمبر را میگویم.
حجت الاسلام قاسمیان در ادامه با اشاره به آیههای ابتدایی سوره نور به جریان «افک» اشاره کرد و گفت: سوره نور ماجرایی به نام فتنه افک را تعریف میکند. اجمالا داستان یک فتنه سیاسی اجتماعی در جامعه آن زمان بود. قرآن میگوید: «انَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِّنکُمْ» کسانی که این فتنه را به وجود آوردند یک گروه هماهنگ و کار تشکیلاتی کردند و با هدف انجام دادند. لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکُم ۖ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ؛ گمان نکنید این برای شما بد شد از قضا برای شما خوب بود و منجر به بصیرت افزایی و شناختها شد.
وی افزود: «لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِی تَوَلَّىٰ کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ» هر کسی سهم گناه خود را دارد ولی کسانی که طراح ماجرای افک و سوار نظام بودند و جبهه را رهبری میکردند دچار عذاب عظیمی هستند و خدا از تقصیرات آنها به راحتی نمیگذرد.
قاسمیان در ادامه با بیان اینکه فتنه افک در جامعه ظاهر شد تصریح کرد: مومنین سعی کردند از بالا تا پایین همه را به یک چوب برانند و همه را بایکوت کنند، چه پیاده نظامها چه طراحان و چه عاملان فتنه را. قرآن جلوی این رفتار را میگیرد «وَلَا یَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنکُمْ وَالسَّعَةِ أَن یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ ۖ». کسانی که صاحب فضل و وسعت هستند، در رسیدگی به حال عاملین کوتاهی نکنند چرا که به نظرشان رسیده بود که فتنه باعث این است که ما همه جامعه و همه کسانی را که در هر سطحی به این ماجرا عمل کردند، به یک صورت عمل کنیم. قرآن جلوی این قضیه را میگیرد.
وی بیان داشت: «ۖ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّـهُ لَکُمْ ۗ وَاللَّـهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» قرآن میفرماید باید عفو کنند، آیا دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟ به هر جهت کسانی در پیاده نظام داستان افک هستند که فهمیدند و متوجه شدند. خدا آنها را میبخشید شما هم ببخشید. جامعه مومنین شما هم ببخشید.
وی با اشاره به اینکه ماجرای افک تمام میشود اظهارداشت: ولی شاید مومنین آن زمان گمان کردند ماجرا به اندازه دو هزار سال بیمه شده، اما اصلا این گونه نشد. جریان نفاق در ترتیب نزول قرآن سورههایی مثل منافقین، جمعه، تغابن، تحریم صف حجرات توبه مائده است که از این به بعد منافقین را به عنوان یک جریان بسیار پیچیده معرفی میکند. تا قبل از این تا این حد منافقین پیچیده معرفی نمیشوند. حالا باید بحثهای مدرسی هم انجام داده شود تا شواهد قرآنی فراوانی برای آن اقامه شود. از این به بعد است که جریان منافقین در زمان پیامبر پیچیدگی خاصی پیدا میکند.
وی در ادامه تاکید کرد: بنده قصد تطبیق ندارم و فقط هشدار میدهم که به هر جهت تاریخ اسلام این ماجراها را در خود دیده است.
وی با اشاره به جریان پیچیده منافقین اظهار داشت: این جریان پیچیده این طور است که عدهای از آن ابتدا که سوار نظام و طراح عملیات افک بودند، پایشان از نظام پیغمبر و از رفت و آمد در جوار ایشان بریده شد ولی عدهای بودند که آدمهای آنها ولی در رفت و آمد با پیغمبر بودند. آن قدر این دشمنی پیچیده بود که قرآن این طور یاد میکند؛ معلوم است که پیغمبر خیلی غصهها خوردند و فشار زیادی بر ایشان وارد شد آیه سوره مائده به خوبی نشان میدهد: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ لَا یَحْزُنکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ ۛ وَمِنَ الَّذِینَ هَادُوا» در این آیه خداوند به پیغمبر میفرمایدای رسول غصه نخور از کسانی که ایمان آوردند به زبان و قلبهایی داشتند که ایمان نیاورد و از یهودیانی که این گونه بودند. از ایات منعدد قرآن مشخص میشود که فوق تخصص بیشتر این پروژهها را به نام یهودیان ثبت کردهاند.
وی افزود: اینهایی که به پیغمبر غصه میدهند این گونهاند «سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ لَمْ یَأْتُوکَ» خوب گوش میکنند، نه اینکه خوب عمل کنند، گوش میکنند که چه طور عمل نکنند.
وی با اشاره به قسمتی از ایه ۴۱ سوره مائده، «سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ لَمْ یَأْتُوکَ» تصریح کرد: آنها آدم تو نیستند، آدم کسانی هستند که هرگز پیش تو نمیآیند. و با ویژگی «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ»، اینها کلام را از موضع خارج میکنند و منتظر هستند که ببینند چه کلامی صادر میشود و آن کلام را از موضع خارج کنند. «یَقُولُونَ إِنْ أُوتِیتُمْ هَـٰذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا» آنها برنامه ریزی شده عمل میکنند که اگر پیغمبر این گونه گفت عمل نکنند و حرف پیغمبر را در موضع دیگری استفاده کنند. در آن زمان چنین حالتی در جامعه اتفاق افتاده بود. شما میبینید که چه قدر جریان پیچیده میشود.
حجت الاسلام قاسمیان با بیان اینکه سوره مبارکه منافقون بعد از جریان افک نازل شده است، اظهار داشت: در آیه ۴ این سوره قرآن آنها را این گونه معرفی میکند «وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ». وقتی شما آنها را میبینید برحسب ظاهر چیزی کم ندارند، اگر هم حرفی بزنند حرفهای شنیدنی هم میزنند، ولی قرآن همین افراد را میگوید «هم العدو» یعنی دشمن خواهی یعنی این.
وی با بیان اینکه پیغمبر این موضوع را به خوبی میدانند، افزود: دراینجا بحث اوساط مومنین است. خداوند در قرآن خطاب یه پیامبر میفرماید «اینها دهان باز کنند تو میفهمی». شما حساب کنید که در یک بازی پیچیده چه باید کرد؟
وی با اشاره به بعد دیگری از «رحماء» تاکید کرد: سطح آگاهی پیغمبر بالاست اما سطح آگاهی اوساط از مومنین که دور پیغمبر قرار گرفتند پایین است.
وی با اشاره به مثالی در این رابطه بیان داشت: اگر یک جوش خیلی زیر پوست باشد به طوری که شما تشخیص بدهید و دیگران ندهند، اگر این جوش هنوز سر باز نکرده باشد و به آن دست بزنید به گونهای که دست خودتان را سرخ کنید، هیچ نتیجهای نمیگیرید و در ذهن دیگران متهم میشوید که چرا دست به صورت خود زدید.
وی با شاره به اینکه آیات قرآن از ماجرای افک به بعد کاملا با یک ویژگی خاص است تصریح کرد: پیغمبر و مومنین اطراف او، مدام شاخص میدهند، بصیرت میدهند و فضا باز میکنند تا اگر جوش سطحی وجود داشته باشد بالا بیاید. ما اسم آن را عفو و صفح از جنس تاکتیک میگذاریم. این عفو و صفح به معنای غایت وحدت بین مومنین نیست، غایت این است که اگر چیزی زیر سطحی وجود دارد بالا بیاید. قرآن میگوید «پیغمبر تو همواره داری از خیانت اطلاع پیدا میکنی و مومنین خاص شما پیدا میکنند اما همه پیدا نمیکنند هر کسی که پیدا نمیکند.
وی با اشاره به یکی از آیههای قرآن بیان داشت: حال در این اوضاع چه باید کرد؟ در اینجاست که باید نیکوکاری و عفو کرد و فضا را باز نمود، شاخص داده شود و تربیت صورت بگیرد. والا این آیه اصلا به این معنا نیست که یکسری مدام خیانت میکنند، «فعفو عنهم» نسبت به انها صورت بگیرد. معنی این آیه آن است که پیامبر فضا باز کن و شاخص بده. این باعث میشود که آن جریاناتی که به پیچیدگی عمل میکنند، از پیچیدگی خارج شوند. کار به جای جر و بحث به بحث کشیده شود.
وی اظهار داشت: اگر ما را دعوت میکند به کرسیهای آزاداندیشی به خاطر این است که در بحث حقایق روشن شود نه جر و بحث. اینجا هم احتیاج به فضای باز و سالم دارد تا اتفاقات خوبی بیفتد.
وی در ادامه با اشاره به واژه مراء گفت: عنوانی در روایات داریم که البته در قرآن هم وجود دارد و آن واژه «مراء» است در فارسی تقریبا به معنی جر و بحث کردن به شمار میرود. حتی در امر دین نیز گفتهاند که مراء یا همان جر و بحث نکنید که جواب نمیگیرید. افرادی در زمان پیغمبر به مراء کردن مشغول بودند وقتی که پیغمبر از کنار آنها عبور کرد نگاه غضبناکی به آنها کرد علت را جویا شدند که چرا غضبناک نگاه میکنید پیامبر فرمودند چون شما مراء میکنید. آنها گفتند در امر دین بود پیامبر فرمودند بدتر بعد از اینکه خدا شرک و بت پرستی را نفی کرد از جر و بحث کردن نهی کرد.
حجت الاسلام قاسمیان در ادامه تاکید کرد: جر و بحث کردن نه تنها در فضای دین بلکه در فضای رفاقت و نظام سیاسی فایدهای ندارد. جر و بحث یعنی اینکه یکی شما بگویید یکی شخص دیگر بعد صداها کم کم بالا میرود کمااینکه گاهی اوقات باید از جراید خواهش کنید تسویه حسابهای شخصی خود را با پیاده روی روی اعصاب مردم انجام ندهند. خیلی از این بحثها گاهی به هیچ دردی نمیخورد چون مراء است.» عقل به حقیقت ایمان نمیرسد مگر اینکه مراء را کنار بگذارد ولو اینکه حق با او باشد ».
وی یاد آور شد: به جای جر و بحث و مراء کرسی آزاداندیشی بر پا کنید. حرف حساب و مبنایی باید باشد.
وی با بیان اینکه ما دو نوع رحم داریم اظهار داشت: رحم بین توده مومنین، و در بحث نظامات سیاسی و احزاب هم آن چیزی که مطرح شد در زمان پیغمبر آمده است. و من قصدم این است که زمان پیغمبر را برای هشدار تعریف کنم. در آن زمان جر و بحث کردن هیچ اثری ندارد شناخت جریانات مهم است.
قاسمیان با اشاره به دو مثال بپرای «اشدا الکفار رحماء بینهم» گفت: مثال اول از تورات که مومنین چه کسانی هستند و گردان ویژه پیغمبر چگونهاند؟ خداوند در سوره فتح میفرماید «تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّـهِ وَرِضْوَانًا» ۖ بحث عبادت، رکوع سجود، اگر کسی میخواهد پایه حرکتهای اجتماعی را بچیند باید خودش را بسازد وگرنه حرکتهای اجتماعی او به انحراف میرود.
وی تصریح کرد: قرآن میفرماید ولکلم تخرج.... کلام طیب و زمین طیب و زمینه طیب خروجی طیب خواهد داد و زمین و زمینه خبیث فقط بیارزشی بیرون میدهد. لذا ما خود را باید بسازیم ارتباط خود را با خدا بسازیم.
حجت السلام قاسمیان افزود: آقای دانشجو نگو که من این همه کار دارم باید واحد درسی پاس کنم و دیگر به عبادت نمیرسم. مگر من و شما از مالک اشتر پرکارتر هستیم؟ مگر ما از او دغدغه بیشتری داریم؟ آیا کار ما مسئولیت ما و دغدغه ما بیشتر از اوست؟
وی گفت: حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر میفرمایند؛ مالک وقتهای خود را برای ارتباط خودت با خدا بگذار با اینکه اگر بقیه کارها را برای خدا انجام میدهی و نیت خدایی داشته باشی و به رعیت مردم نیز خیری برساند، با این حال که همه اینها عبادت است و برای خداست باز برای ارتباطت با خدا وقت اختصاصی قرار بده وقتهای خود را برای با خدا بودن بگذار.
وی تاکید کرد: هر کس کارش بیشتر باشد این مسائلش نیز بیشتر است.
وی با اشاره به آیات ابتدایی وانتهاییاین سوره مزمل که خطاب به پیامبر (ص) است، بیان کرد: قرآن خطاب به پیامبر (ص) میفرماید؛ بلند شو و در دل شب نماز بخوان قرآن بخوان. قطعا یکی از پیامهای عاشورا نماز است و قرآن چرا این نکات را یاد میآورد.
وی تصریح کرد: نماز ظهر عاشورا قطعا پیام است قرار بود جنگ در روز تاسوعا برپا شود و یک روز امان برای تلاوت قرآن گرفته شد.
وی با اشاره به اینکه چرا قرآن از دست من و شما افتاده است اظهار اشت: «إِنَّ لَکَ فِی النَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلًا» بلند شو، چون تو شناگر روز هستی در روز کارت زیاد است و به خاطر همین شب هنگام به تو میگوید بلند شو. اگر کسی میخواهد پایه حرکت اجتماعی بگذارد باید از این بسترهای فردی درست عبور کند رابطه خودش را با خدا قبول کند و آن را اصلاح کند تازه آنجاست که میرسیم به مثال انجیل در قرآن از این مومنین «مَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ» میرسیم. مثل یک کِشتهای که از خود جوانهای خارج میکند اگر کاری را شما آغاز کردید کار فرهنگی یا هر کار دیگری اخراج جوانه نکنید تربیت نکنید با رفتن خودتان کار فرهنگی از بین میرود یکی از عیوب شما خواهد بود که چرا از پس این کار نتوانستید جوانهای برویانید به این نمیگویند کار امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه خطاب به عدهای میگوید بعضیها هستند سر و صدا راه میاندازند اما انتهایش میرسد به سستی و هیچ چیز در آن به وجود نمیآید ولی ما رعد نمیزنیم مگر اینکه کاری را انجام دهیم ما سیل راه نمیاندازیم مگر اینکه آرام آرام میباریم. تا به کسی میگویند کاری را انجام بده فوری سایتی راه اندازی میکند و دو همایش و نمایش برگزار میکند، بروشور و تیزرهای تبلیغاتی هم درست میکند اما همه را میبرد روی هوا به آن نمیگویند کار.
قاسمیان یادآور شد: در مقاطعی هم افرادی این سایتها را درست میکنند که اشکالی ندارد ولی در درجه اول کار یعنی کار.
وی گفت: وقتی کار ما استخراج جوانه داشته باشد کار را در حالت جوانگی رها نمیکند و محکم میکند تا رشد کند تا در نهایت کار روی ساق و سوق خود بایستد و ادامه حیات دهد. کار به شما بند نباشد این میشود انبوهی و ذریه معنوی. این میشود کار ما را این گونه مثال زدند که.... یک کاری کنید که کسانی که اهل کارهای تشریفاتی نیستند انگشت به دهان بمانند که این دیگر چه حدی از کار بود.
وی در پایان با اشاره به قسمتی از آیههای قرآن یادآور شد: کار باید خار شود در چشم کفار. اگر کار فرهنگی اخراج جوانه در چشم کفار، کاری خنثی است. البته کار بدی نیست ولی کاری که مومنین در معیت پیغمبر انجام میدهند نیست. مومن در معیت پیغمبر کاری میکند که خار چشم کفار شود.
انهای پیام/ ۱۰۲۱