به گزارش
جهانبین نیوز به نقل از جام نیوز، صبح نهم اگوست، در خیابانهای فرگوسن شهری کوچک در حومه سنت لوئیس نوجوانی سیاهپوست در حالیکه بر زانو نشسته و دستهای خود را به نشانه تسلیم بالا برده است، رو به افسر پلیسی که اسلحه خود را به سوی وی هدف گرفته است فریاد میزند: شلیک نکنید، شلیک نکنید.
چند لحظه بعد اما پیکر بیجان مایکل براون در حالی نقش بر زمین شده است که همه شاهدان را بهت و حیرت فرا گرفته است. براون در حالی فرصت زندگی را از دست داد که تنها یک هفته از فارغالتحصیلی آن میگذشت و قرار بود در ماه آتی برای ادامه تحصیلات راهی کالج شود. پلیسی که با ضربه گلوله خود مایکل را به قتل رساند پیش از آن که شناسایی شود صحنه را ترک کرد.
انتشار خبر قتل یک سیاهپوست دیگر به دست افسر پلیس در فرگوسن خشم و انزجار مردم این شهر را برانگیخت. در این میان اقلیتهای نژادی بیش از سایر گروهها امنیت خود را در جامعه در معرض خطر یافتند. معترضین به خیابان آمدند و خواستار اجرای عدالت و جلوگیری از تکرار موارد مشابه شدند. با این حال پاسخ نیروهای پلیس به اعتراضات مردمی این بار نیز استفاده از ابزار خشونت بود.
اعتراضاتی که با دور هم جمع شدن ساکنان فرگوسن و روشن کردن شمع برای ادای احترام به روح مایکل براون آغاز شده بود، با دخالت پلیس و صف کشیدن نیروهای گارد در مقابل شهروندان بدل به صحنه آشوب و اغتشاش شد. استفاده از گاز اشکآور، بازداشت دهها شهروند معترض، بازداشت دو خبرنگار روزنامههای کثیرالانتشار آمریکایی، اعلام وضعیت اضطراری و صدور قانون منع و آمد شد به مدت ۵ ساعت در فرگوسن تنها بعضی از مواردی است که میتواند واکنش نیروهای پلیس را به خوبی بنمایند.
اوضاع پیچیدهتر از آن می شود که از چشم رسانههای جهانی پنهان بماند. رسانههای آمریکایی نیز که پیش از نخستین روزهای آغاز اعتراضات فرگوسن، تصویر «رابین ویلیامز» و اخبار مربوط به خودکشی این بازیگر هالیوود را در صدر تیترهای خبری خود قرار داده بودند، سرانجام ناگزیر شدند با نگاهی دقیقتر به ماجرا پرداخته و ابعاد این حادثه را از زاویه دید خود خطاب به افکار عمومی آمریکا ارائه دهند.
سرکوب و برخوردهای تند نیروهای ویژه پلیس آمریکا در ظاهر باعث خاموش شدن این اعتراض ها می شود اما به دنبال تبرئه مامور سفیدپوست پلیس آمریکا بار دیگر خیابان های فرگوسن صحنه اعتراضات مردمی می شود که مخالف تبعیض نژادی و حکم صادره هستند.
معترضان به اين حکم، سه شنبه، چهارم آذر ماه، در دهها شهر آمريکا از جمله واشینگتن، نیویورک، بوستون و لس آنجلس دست به تظاهرات زدند.
این اولین و آخرین مورد از تبعیض های کشنده علیه سیاهپوستان نیست. فقط از ژولای ۲۰۱۴ تاکنون ۴ سیاهپوست به ضرب گلوله پلیس کشته شدند. ورود بی عدالتی و تبعیض نژادی در سیستم قضایی آمریکا که باید ملجاء شهروندان در احقاق حقوق و رسیدگی به تظلماتشان باشد، اسفناک و فاجعه انگیز است که فقط به بخشی از آن ها اشاره می کنیم:
*کشته شدن «ترایون مارتین» و تبرئه قاتل
جورج زیمرمن، نگهبان سفیدپوست محلهای در شهر سنفورد ایالت فلوریدا در ۳۱ فوریه سال ۲۰۱۳ میلادی، «مارتین ترایون» نوجوان ۱۱ ساله سیاهپوست را به ضرب گلوله کشت.
هیئت منصفه دادگاه فلوریدا، زیمرمن را از قتل درجه دوم تبرئه کرد و اعلام کرد که واکنش وی با استناد به «قانون دفاع شخصی» قتل محسوب نمیشود.
این در حالی است که زیمرمن، مارتین را زمانی به قتل رسانده که هیچ سلاحی سرد و گرمی نداشته و بعد از خرید از فروشگاه در حال بازگشت به خانه بوده است و مخالفان و خانواده او به همین خاطر رای دادگاه را نمادی از نژادپرستی میدانند.
این قتل و رای دادگاه فلوریدا اعتراضات زیادی را در فلوریدا و دیگر شهرهای آمریکا در بر داشت و با وجود پیگیری و اعتراض بسیاری از طرفداران حقوقبشر و مخالفان نژادپرستی دادگاه فلوریدا تاکنون تصمیم به بررسی مجدد این پرونده نگرفته است.
*کشته شدن «مریام کاری» در نزدیکی کاخ سفید
«مریام کاری»دومین قربانی سیاهپوستی بود که در سال ۲۰۱۳ قربانی خشونت و بدبینی پلیس آمریکا علیه سیاهپوستان شد.
این زن ۲۹ ساله روز سوم اکتبر سال ۲۰۱۳ در حالی که در نزدیکی کنگره و کاخ سفید در حال رانندگی بود، به علت این که پلیس تصور میکند قصد حمله به کاخ سفید و یا ساختمان کنگره را دارد، هدف گلوله قرار گرفت.
این زن در حالی کشته شد که مسلح نبود و کودک خردسالش همراه او در خودرو بود.
خانواده او و برخی سازمانهای حقوقبشری از عملکرد نیروهای امنیتی کنگره علیه این زن انتقاد کردند و گفتند که این نیروها میتوانستند اقدامی متناسبتری را انجام بدهند زیرا این زن هیچ گلولهای در جریان تعقیب و گریز شلیک نکرده بود.
پس از قتل این زن مشخص شد که او دندانپزشک بوده و هیچ سابقه کیفری نداشته است.
*قربانی شدن «داریوس سیمونز» ۱۳ ساله
کشته شدن«داریوس سیمونز» پسر ۱۲ ساله در ۲۱ می ۲۰۱۳ نمادی دیگر از دیدگاههای نژادپرستانه در آمریکاست.
این نوجوان سیاهپوست توسط مردی به نام«جان هنری اسنوپر» کشته شد.
این که مردی سفیدپوست بدون مدرکی مستند نوجوان سیاهپوست همسایه خود را به دزدی متهم میکند و خودش شخصا برای مجازات او به گناهی که هنوز مشخص نشده انجام داده، اقدام میکند، نمونه بارزی از نژادپرستی نهادینه شده در بین سفیدپوستان آمریکایی است که هر از چندگاهی فاجعهایی این چنینی خلق میکند.
اما سخن به این جا ختم نمی شود چرا که كشورهای غربی و به ویژه آمریکا، خود را به عنوان مدعیان حقوقبشر در سطح جهان معرفی میكنند، اما بهتر است برای مشخص شدن حقوق بشر مد نظر این کشورها و مقامات آمریکایی، به شواهد متعددی اشاره کنیم که هر یک می تواند مصداق بارز نقض حقوق بشر و به عبارت بهتر جنایت علیه بشریت حساب شود.
۱-نقض حقوق زندانیان:
آمریکا در حالی که ۵ درصد جمعیت جهان را داراست، ۳۵ درصد از زندانیان جهان را در خود جا داده است.
طبق آمار ماه آگوست سال ۲۰۱۳ این کشور با داشتن حدود دو میلیون و ۹۱۱ هزار زندانی در رتبه نخست جهان ایستاده است.
۲-زندان بگرام
زندان بگرام که از آن به عنوان «گوانتاناموی افغانستان» یاد میکنند، به یکی از مصادیق نقض حقوق بشر توسط دولت آمریکا تبدیل شده است.
رئیس کمیسیون حقوق بشر افغانستان اعتراف کرد که اکثریت قریب به اتفاق زندانیان زندان بگرام بیگناه گرفتار، زندانی و شکنجه شدهاند.
۳-نقض گسترده حقوق بشر در زندان های کالیفرنیا
اعمال شکنجههای روحی و جسمی و انفرادیهای بلندمدت در زندانهای آمریکا در سال ۲۰۱۳ به اوج خود رسید.
به گزارش عفو بینالملل، نزدیک به ۵ هزار تن از مجموع ۱۲۱ هزار زندانی کالیفرنیا به مدت طولانی در زندانهای انفرادی بدون پنجره نگه داشته شدهاند.
۴-بازداشت خودسرانه و نقض عدالت کیفری
تداوم بازداشت بدون محاکمه و تفهیم اتهام زندانیان گوانتانامو و تداوم بازداشت زندانیانی که مدرکی دال بر گناهکار بودن آنها نیست، یکی دیگر از اقدمات ناقض حقوق بشر آمریکا در سال ۲۰۱۳ بوده است.
«ناوی پیلای»، کمیسر عالی سازمان ملل برای حقوق بشر در آوریل ۲۰۱۳، این اقدام آمریکا را مصداق«بازداشت خودسرانه و نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بین الملل» عنوان کرد.
۵-نقض حریم خصوصی
طبق اسنادی که اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا و "ادوارد اسنودن" پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی منتشر کردند، شنود و ضبط مکالمات تلفنهای شهروندان این کشور در سال ۲۰۱۳ تداوم داشته است.
براساس گزارشهای اتحادیه آزادیهای مدنی، آژانس امنیت ملی، پلیس فدرال آمریکا، مراکز پلیس ایالتی، اداره امنیت داخلی، وزارت دفاع و دیگر نهادهای امنیتی این کشور در سطح وسیعی به گردآوری اطلاعات مربوط به تماسهای تلفنی شهروندان آمریکا و ضبط و شنود آنها در سال ۲۰۱۳ پرداختند.
۶-نقض حریم خصوصی در فضای مجازی
نهادهای امنیتی دولت آمریکا علاوه بر شنود و ضبط مکالمالت تلفنی، حریم خصوصی کاربران اینترنت را بدون حکم دادگاه و در سطح وسیعی در سال ۲۰۱۳ هدف جاسوسی قرار دادهاند.
طبق گزارش«مرکز اطلاعات حریم خصوصی الکترونیک» نهادهای دولتی آمریکا به ویژه آژانس امنیت ملی این کشور در طول سال از میلیون ایمیل، هاتمیل، جیمیل و از هزاران کاربر فیسبوک جاسوسی کرده است.
۷-نقض حقوق اقلیتها
این بعد مهم حقوق بشر در سال ۲۰۱۳ در آمریکا در دو مورد مهم نقض گردید:
-نقض حریم خصوصی مسلمانان نیویورک
در سال ۲۰۱۳ نقض حریم خصوصی مسلمانان نیویورک و جاسوسی مستمر از نشستها و حریم خصوصی آنها نمونه بارز نقض حقوق اقلیت مسلمان این شهر بوده است.
آژانس امنیت ملی آمریکا و پلیس شهر نیویورک در برنامه مشترکی که در سال ۲۰۱۳ جزئیات آن فاش شد، موسوم به«برنامه نظارتی اداره پلیس بر مسلمانان» به گردآوری اطلاعات تماس های تلفنی و اینترنتی مسلمانان در شهر نیویورک مشغول بوده است.
-نقض حقوق بومیان آمریکا
بومیان آمریکا که جمعیتی بالغ بر ۳ میلیون ۵۱۱ هزار تن هستند حدود ۱/۱ درصد از کل جمعیت آمریکا را شکل میدهند که در سال ۲۰۱۳ مورد تبعیض دولت آمریکا قرار گرفتند.
نداشتن فرصت برابر برای اشتغال، عدم تخصیص بودجه عادلانه دولت برای امور بهداشتی، آموزشی و درمانی بومیان و تجاوز به قلمرو بومیان به خاطر وجود معادن غنی در این مناطق توسط دولت و شرکتها از تبعضاتی بوده که زندگی بومیان را دشوار کرده است.
۸-تبعیض نژادی
در ایالات متحده مهمترین نژاد پس از سفیدپوستان، سیاهپوستان آفریقاییتبار هستند.
تبعیض نژادی علیه آنها در آمریکا ریشهدار است و برخی از این تبعیضات در سال ۲۰۱۳ هم تداوم داشتهاند اما سال ۲۰۱۳ شاهد مصداقهای جدیدی از این نوع تبعیض نژادی هم بود که در زیر به آنها اشاره میکنیم.
نرخ بیکاری بالا، میانگین حداقلی درآمد، بیخانهمانی، افزایش فقر و سایر مؤلفههای همگی علائمی از اوضاع نابسمان معیشتی رنگینپوستان آمریکاست که میتواند به منبعی از بیثباتی و آشوب در این کشور تبدیل شود.
چه اینکه جنبش اشغال والاستریت و جنبشهای آزادیخواهانه سیاهان در طول تاریخ و امروز دیگر اتباع نشاندهنده میزان نارضایتی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی رنگینپوستان در جامعه آمریکاست.
۹-نقض حقوق کودکان در آمریکا
خودداری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۳ از تصویب«کنوانسیون حقوق کودکان»، نام این کشور را همچنان در کنار دو کشور سومالی و سودانجنوبی به عنوان سه کشور که هنوز این کنوانسیون را تصویب نکردند، قرار داده است.
کودکان جمعیتی حدود ۱ میلیون تن در آمریکا دارند و طبق آمار در سال ۲۰۱۳ هر روز ۵ کودک در نتیجه کودک آزاری در آمریکا جان خود را از دست میدهند.
۱۰-افزایش تجاوز جنسی به زنان در ارتش
افزایش شدید«خشونت جنسی» در ارتش یکی دیگر از نمونههای نگرانکننده نقض حقوق زنان در این کشور بوده است.
وزارت دفاع آمریکا در نهمین گزارش سالانه خود در ماه مه سال ۲۰۱۳ در مورد روند افزایش خشونت جنسی در بین نیروهای نظامی این کشور هشدار داده است.
در کنار همه این مواردی که گفته شد نکات قابل تأملی در ماجرای فرگوسن هست که باید به آنها توجه کرد:
۱- این اعتراضات اگرچه در ظاهر، یک اعتراض علیه تبعیض نژادی و رفتار نژادپرستانه پلیس آمریکا بود، اما آنچه اعتراضات فرگوسن را فراگیر و تا حدودی غیرقابل کنترل برای پلیس و دولت ایالتی نمود، بی عدالتی های اقتصادی – اجتماعی است که در جامعه آمریکا به وضوح قابل مشاهده است و بخاطر همین مقامات آمریکایی ناگزیر شدند که ماسک بشردوستی و حقوق بشر و پرهیز از خشونت و تمامی ژست هایی از این دست را کنار گذاشته و با خشونت و وحشی گری و قتل و بازداشت و تمدید و تبدیل فرگوسن به منطقه جنگی اقدام به کنترل اوضاع و فرونشاندنِ بحران نمایند.
۲- زنجیره رویدادهای اعتراضیِ برآمده از شرایط ظالمانه اقتصادی-اجتماعی در کشورهای اصلیِ استکباری به ویژه آمریکا، به روشنی حکایت از آن دارد که بیش از سه دهه سیاست های نئولیبرالی - سرمایه داری، این کشورها را در موقعیتی قرار داده است که کمترین حرکت نامتعارف و فشار بیش از اندازه اجتماعی-روانی-فرهنگی می تواند زمینه را برای دورخیز انفجار عمومی مهیا نماید و نمونه واضح آن اعتراضات گسترده فرگوسن است که نشان از این شرائط ظالمانه اقتصادی و اجتماعی می باشد.
۳- در حوادث فرگوسن یک نکته آموزنده دیگر هم وجود دارد و آن، این که سردمدارانِ آمریکا که به این و آن کشور درباره به اصطلاح «حقوق بشر» تذکر می دهند و با پررویی و وقاحت در امور هر کشوری دخالت می کنند، وقتی امنیت رژیم ظالمشان با خطر می افتد، به خشن ترین شیوه دست به سرکوب مخالفین و معترضین می زنند.
خوب است که برخی دست اندر کاران دیپلماسی کشور ما و روزنامه نگاران و قلم به دستانی که هنوز در خصوص ماهیتِ ورّاجی های سران کاخ سفید و شعارهای حقوق بشری شان دچار تردید و احیانا خوش باوری و یا انفعال هستند، بیاموزند و عبرت بگیرند و شجاعانه و قاطعانه و با صلابت از اجرای قانون و مجازاتِ مجرم و برخورد با فتنه گران و دفاع از حریم انقلاب و نظام و استقلال کشور حمایت نمایند و سخن بگویند.
۴-حوادث فرگوسن به ما نشان می دهد که ایالات متحده آمریکا آن «سرزمین فرصت ها» و «دنیای رنگارنگ رفاه» که تبلیغاتچی ها و تئوریسین های استکبار ادعا می کنند و روشنفکران مقلّد داخلی از آن سخن می گویند نیست.
۵-حوادث فرگوسن برای چندمین بار به ما آموخت و نشان داد که هرچند روشنفکران به ظاهر عاقل وطنی سعی دارند این نظام ها را «نظام های مبتنی بر عقلانیت توسعه یافته معرفی کنند، ولی واقعیت این است که همین جریان های در ظاهر توسعه یافته، وقتی در مقابل شورش گرسنگان و تحقیر شدگان و به حاشیه رانده شده ها قرار می گیرد، چقدر بی رحم و خشن و ظالم و سرکوبگر است و چطور بیدادگرانه و نژاد پرستانه رفتار می کنند.
۶-فراموش نمی کنیم که در تهران نزدیک به ۸ ماه جناحی از خائنین به نظام و انقلاب با همکاری برخی فرصت طلبان و قدرت طلبان سیاسی که گمان می کردند «بوی کباب» در هوا پیچیده است، از میان برخی جوانان هواخواه بی بند و بار به گردنه بندی و قداره کشی در برخی خیابان های شهر پرداختند، اما در تهران وضعیت جنگی ایجاد نشد و آب و برق به روی مردم قطع نشد و اگرچه در خیابان ها نیروهای امنیتی با کمک گروه هایی از مردم می کوشیدند تا جلوی سوزاندنِ سطل های زباله و سنگ پرانی به نمازگزارانِ ظهر عاشورا و آتش زدنِ مساجد را بگیرند، اما اساسِ حرکت نظام مبتنی بر روشنگری و آگاهی بخشی بود تا زمانی که در ۹ دی حضور میلیونی مردم بساط فتنه را تماما جمع کرد.
اما در آمریکای به ظاهر آزاد، در آمریکای آبراهام لینکلن در حالی که پلیس، آشکارا در انجام یک جنایت نژادپرستانه مستقیما دخیل و محققا مقصّر بوده است، مقامات ایالتی و فدرال تا جایی که می توانستند از پذیرش حقیقت طفره رفتند و آنگاه که فریادِ محرومانِ خانه خراب و قربانیان تبعیض، اوباما و اطرافیانش را وادار به عقب نشینی در حرف کرد، حتی یک هفته هم تحمل نکردند و به خشن ترین روش ها روی آوردند و گارد ملی را به صحنه آوردند و حکومت نظامی برپا کردند و نشان دادند که به راستی چقدر اهل مدارا و تحمل و تسامح اند.
۷- در این میان واکنش رسانه های اپوزیسیون و «صدای آمریکا» و «رادیو فردا» و «بی.بی.سی» و مطبوعات وابسته داخلی بسیار دیدنی و آموزنده بود. در حالی که تمام نظام خبری بین المللی برای قتل مشکوک «ندا آقاسلطان» به صحنه آمدند و اشک تمساح ریختند، در خصوص حوادث فرگوسن، اخبار جنایات دولت آمریکا در فرگوسن را در هیاهوی ریز و درشت «بمباران اطلاعات» به حاشیه راندند.
۸-این فجایع در کشوری رخ می دهد که هر سال ضمن انتشار گزارشهایی به اصطلاح مدون ، دیگر کشورهای دنیا را به نقض حقوق بشر متهم کرده و آنها را به صدور قطعنامه و وضع تحریمهای یکجانبه تهدید می کند. " حقوق بشر آمریکایی" تعریف دقیق و حدود و ثغور معینی ندارد! حقوق بشر آمریکایی تابع و متغیری وابسته به منافع آمریکاست. این منافع می تواند بلند مدت یا کوتاه مدت ،منطقه ای یا فرامنطقه ای ، اجتماعی یا اقتصادی و ....باشد. اصلی ترین دغدغه داعیه داران حقوق بشر در ساختار سیاسی آمریکا تامین همین منافع است. در سایه چنین نگاه خطرناکی قطعی موقت آب آشامیدنی عده ای از ساکنان شهر دیترویت آمریکا مصداق نقض حقوق بشر شمرده می شود و در مقابل کشتار بیرحمانه و وحشیانه صدها هزار کودک و زن بیگناه در نوار غزه در قالب دفاع مشروع صهیونیستها تعبیر می شود!
درست در سایه همین نگاه وقیحانه،دیکتاتورهای دو کشور عربستان سعودی و بحرین به کشتار انقلابیون و شکنجه مردم ادامه می دهند و در عین حال از حمایت همه جانبه ایالات متحده در شورای امنیت سازمان ملل متحد بهره مند می شوند، در سایه همین نگاه توحش آمیز مقامات آمریکایی،زنده زنده سوزانده شدن مسلمانان بی گناه در میانمار نادیده انگاشته شده و از کنار اخبار مربوط به وضعیت اسفبار مسلمانان آفریقای مرکزی به راحتی عبور می شود. نکته مهم و قابل تامل دیگر اینکه باراک اوباما نیز که لقب نخستین رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا را یدک می کشد، از اختیارات ویژه خود در خصوص مبارزه با نژاد پرستی کمترین استفاده ای نکرده و صرفا نسبت به این حوادث سریالی ابراز تاسف می کند.
نکته تاسفبار دیگر اینکه ایالات متحده آمریکا هیچ گاه به سبب جنایات خود علیه بشریت توسط سازمانها و نهادهای بین المللی مورد محاکمه قرار نگرفته و بالعکس هر بار در کسوت یکی از اعضای دائم شورای امنیت دیگر اعضای سازمان ملل را نسبت به نقض حقوق بشر متهم می کند.
خون به ناحق ریخته شده نوجوان ۱۸ ساله سیاهپوست آمریکایی سندی دال بر واقعیات حقوق بشری در ایالات متحده است. هم اکنون قاتلان این نوجوان در حاشیه امنیت قضائی به سر برده و در خیابانهای ایالت میسوری به سرکوب معترضین سیاهپوستی که برای چندمین بار طی یکسال اخیر در اعتراض به تبعیض نژادی به خیابانها آمده اند می پردازند. به راستی در چنین شرایطی تکلیف افرادی که " حقوق بشر آمریکایی" را مبنای نگاه و قضاوت خود نسبت به تحولات جاری در جهان می دانسته و می دانند چیست؟