به گزارش
جهانبین به نقل از
کلار، شهيد بهرام شفيعي در وصيت نامه خود گفته است: اما در لحظات آخر زندگيم چگونه مرگي را انتخاب كنم. آيا بمانم و در بستر گرم بميرم؟ آيا بايد با مرگ ننگين بميرم و يا اين كه با افتخار در جبهه و آن هم براي خدا بميرم؟ آري در آخرين لحظات زندگيم دارم با شما سخن مي گويم هنگامي كه مي بينم دشمنان اسلام از هر سو به كشور اسلامي مان حمله كردند در اين موقع است كه ديگر ماندن صلاح نيست و به سوي جبهه شتافتم و با افتخار مرگ سرخ را برگزيدم.
این شهید در ادامه وصیت نامه خود بیان می کند: اما من رفتم ولي شما كه مانده ايد بايد چه بكنيد؟ اي دانش آموزان به گفته ي امام كه مسجد و مدرسه سنگر است شما بايد در سنگر خودتان فعاليت كنيد، بايد آن قدر تلاش كنيد كه كشور را خودكفا كنيد و بايد تا آخرين قطره ي خون خود در راه اسلام فداكاري كنيد، اما مردم شما را به جان شهدا قسم مي دهم كه لحظه اي دست از ياري امام برنداريد كه همان لحظه شكست شما خواهد بود.
در ادامه این وصیت نامه آمده است: اما برادران من! اگر من نيستم شما ناراحت نباشيد بايد كه اسلحه مرا به دوش بكشيد و با دشمنان اسلام بجنگيد، پدرم اگر جسد مرا آوردند ناراحت نباشيد پدر و مادر! براي من گريه و زاري نكنيد. يك پرچم فتح اسلام در بالاي خانه نصب كنيد و اگر رفيقان من پرسيدند كه او كجا رفت بگوييد پيش معشوق خود رفت و به آنها بگوييد كه من مرده نيستم بلكه زنده ام و بر اعمال شما نظارت دارم.
این شهید در در پايان وصيت نامه اش آورده است: بايد بگويم كه اي جوانان فداكار و غيور! نگذاريد كه اسلحه برادران شما بر زمين بيفتد بايد هر چه زودتر و شجاعانه به سوي جبهه بياييد و عليه اسرائيل بجنگيد.
انتهاي پيام/