به گزارش
جهانبیننیوز، در بحث هاي گذشته گفتيم توسعه کفر احتياج به ابزارهايي دارد حاکمان جور و خواص ناسالم براي اينکه تسلط و استکبار خويش را بر توده مردم تضمين کنند و کفر را در تمام ابعاد در سلول هاي جامعه بگسترانند بايد از روش ها و ابزارهايي بهره ببرند. مهمترين و ريشه اي ترين ابزار بهره بردن از جهالت و غفلت توده مردم است آنها سعي مي کنند مردم را در جهالت و غفلت نگه دارند.
حيرت و ضلالت از نتايج گسترش جهالت در جامعه است و خود زمينه توسعه کفر و تحقق استکبار است لذا در زيارت اربعين خلاصي و رهايي جامعه به عنوان هدف اصلي و تقدمي سيدالشهدا معرفي شده است بر استنقاذ امت از حيرت و ضلالت مقدم شده است.
حيرت، گمراهي و ضلالت را مي توان دو گونه تفسير کرد و هر دو گونه درست است:
۱- گاهي ايجاد حيرت براي گسترش ضلالت و گمراهي در جامعه است.
۲- گاهي نيز حيرت نتيجه تحقق ضلالت و گمراهي و گسترش آن در جامعه است.
حيرت از نوع اول مقدمه ضلالت و حيرت از نوع دوم نتيجه گيري فراگيري ضلالت است.
اين نوع اول حيرت در مقابل بصيرت است. در زمان سيدالشهدا و پيش از ان حاکمان جور به گونه اي بر ضد اميرالمومنين و امام حسن و امام حسين(ع) فضاسازي کردند که بصيرت از عموم مردم گرفته شد.
در قرآن از بني اميه تعبير به شجره ملعونه و شجره خبيثه شده است. (اسرا آيه ۶۰ ابراهيم آيه ۲۶) که حکايت از وجود تشکيلات پيچيده با برنامه هاي سازمان يافته همراه ساز و برگ فراوان تبليغاتي است.
تبليغ منفي و لجن پراکني در مورد شخصيت امامان از زمان خلافت خلفا شروع شد و در زمان معاويه و يزيد به اوج رسيد.
تبليغات چنان بصيرت را از خواص مي گيرد که بين امام و يزيد سکوت و بي تفاوتي را انتخاب مي کنند و اگر تبليغات اينچنين بر خواص اثر مي گذارد و آنان را متحير کند چگونه توده جامعه را سرگردان نکند و آن ها را به جبهه باطل مشتاق نکند. تبليغات چنان حق و باطل را مشتبه کرده است که سيدالشهدا در روز عاشورا و قبل از آن بايد بارها خود را معرفي کند و نسبت خود را با پيامبر اکرم(ص) گوشزد نمايد.
يکي از چيزهايي که باعث حيرت و سرگرداني مردم شده مجاهدين و سابقه داراني بودند که تابلوي خدمات و مجاهدت هاي خويش را در جنگ هاي زمان پيامبر بالاي سر داشتند.
مردم جاهل به امامت سيره و سنت نبوي با اين تابلوها مواجه مي شدند و حيرت و سرگرداني آنها را فرا مي گرفت و چون نان و آبشان به دست اين خواص بود به آن ها متمايل مي شدند حيرت و سرگرداني در تشخيص حق و باطل به صورت شديدتر و گسترده تر در عصر غيبت رخ مي دهد. امام رضا(ع) مي فرمايند: در عصر غيبت و آخر زمان حق و باطل با هم مخلوط مي شوند و تشخيص حق بر مردم مشتبه مي شود به طوري که مومن از منافق شناخته نمي شود(معجم الاحاديث المهدي ج۳ ح ۴۸۲ ص ۲۷۳)
مهمترين علتي که در روايات به عنوان عامل حيرت و در نتيجه ضلالت مردم ذکر شده خود غيبت امام زمان(عج) و طولاني شدن آن است. در برخي از روايات حيرت و سرگرداني دوران غيبت هم به عنوان مانع تربيتي و هم به عنوان عامل تربيت و رشد تلقي شده است.
و اين بستگی به موضع دو دسته در مقابل تحير فقدان امام مي باشد. يکي از عوامل حيرت در عصر غيبت فتنه ها و فضاهاي ملتهب و آلوده اي است که خواص و پيشوايان جامعه براي رسيدن به مطامع خويش وجود مي آورند. کساني که با طراحي اين فتنه ها، جنگ ها، آشوب ها، جنگ رواني و تبليغات قصد سرگردان کردن مردم و اضلال و گمراهي آن ها را دارند.
اين فضاهاي غبارآلود و اين فتنههاي کمرشکن علاوه بر حيرت و اضلال توده مردم باعث ياس و نااميدي مي شود. پيامبر اسلام مي فرمايند: من در مورد امتم از گرسنگي کشنده يا دشمن سرسخت نمي ترسم بلکه از پيشوايان گمراه کننده در هراسم که اگر آن ها را اطاعت کنند فتنه برايشان فراهم مي نمايند و اگر آنها را عصيان نمايند کشته مي شوند.(معجم الاحاديث المهدي ج۱ ح ۱۲۹ ص۴۰۷)
همه اين عوامل که باعث حيرت مردم و مشتبه شدن حق و باطل را از هم تشخيص دهند و به باطل تمايل دارند لذا يکي از اهداف حضرت مهدي(عج) مانند جدشان سيدالشهدا از انقلاب و قيام در جامعه شکستن ديوارهاي ضلالت و گمراهي و نجات مردم از درياي سرگرداني و سرگشتگي مي باشد.
آمنه احمدي/ کارشناس ارشد فقه و اصول