یک کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به تبعات سیاست تعدبل اقتصادی در کشور گفت: پذیرفتن سیاست تعدیل اقتصادی به وسیله یک عده اندکی انجام شده است ولی تأثیری داشته است که در حال حاضر۱۰ میلیون نفر بیکار داریم،

به گزارش جهانبین نیوز، ابراهیم رزاقی، استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگوی مشروح با شبکه اطلاع رسانی دانا ضمن اشاره به تبعات اقتصاد لیبرالی گفت: طی ۲۴ سال گذشته، اقتصادی که در کشور اجرایی شده است اقتصاد لیبرالی بوده؛ آنچه که امروز می بینیم مثل بیکاری، فقر، فساد و اختلاف طبقاتی ضایعات همین نظام اقتصادی است.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چطور می توان کشور را از این اندیشه غلط و بحران های ناشی از اقتصاد لیبرالی نجات داد اظهار داشت: الگوی اقتصاد مقاومتی و توجه به اقتصاد درون‌زا راه حل این مسأله است.

استاد داشگاه تهران با اشاره به مولفه های اصلی اقتصاد درون‌زا خاطرنشان کرد: اصلی ترین مولفه های اقتصاد درونزا عبارتند از آسیب شناسی وضع موجود اقتصادی و کشف ضرورت درونزایی اقتصاد، تغییر شرایط فعلی سیستم اقتصادی کشور به نحوی اوضاع به ضرر امتیاز داران کنونی شود، صادرات نفت به شکلی درونی شود، حمایت از تولید برای بهبود آن به طوری که به مرحله صادرات کالای نهایی برسیم و بهبود اوضاع بازرگانی که در حال حاضر کشور ما در بخش بازرگانی خارجی وارد کننده مواد مصرفی است و صادر کننده مواد خام، که این رویه باید تغییر کند.

رزاقی افزود: بهبود وضعیت کشاورزی دیگر مولفه اقتصاد درونزاست؛ وقتی به دلار یارانه می دهیم و کالای کشاورزی وارد می کنیم قاعدتاً برای کشاورز صرف نمی کند به کشاورزی ادامه دهد، پیگیری هدف افزایش درآمد تولیدکننده با ایجاد تعاونی ها؛ ایجاد تعاونی های تولید. مصرف و فروش به نفع تولید کننده و کشاورز، افزایش نقش مالیات ها در تأمین درآمد دولت و هدایت اقتصاد به این سمت؛ نه مثل شرایط حاضر که مالیات نمی گیریم و هرکس از هر راهی درآمدکسب کند در نهایت برنده است.

وی تصریح کرد: مبارزه مؤثر با مفاسد به عنوان یک عامل مهم و ضروری، تغییر محتوای دروس آموزشی عمومی دانشگاهی بر اساس مبانی ارزشی داخلی که طبیعتاً اسلامی بودن بخش مهمی از آن است والبته ملی بودن به ویژه در دروس علوم انسانی خصوصاً اقتصاد؛ چرا که در تمام دانشگاههای ما اقتصاد سرمایه داری با همان فرهنگ و همان مبانی ارزشی سرمایه داری تدریس می شود و علت اصلی ایجاد خسارتهای امروز هم همین است،می تواند دیگر مولفه های اقتصاد درونزا باشد.

این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه یادآور شد: بسیج مردم و اعضای تعاونی ها برای تولید باکیفیت‌تر و ارزانتر، حل مشکلات سیستم توزیع، اصلاح بهای دلار و افزایش بهای آن به نفع تولیدکننده داخلی، دادن یارانه تولیدی به کشاورزان و صنعتگران، وصول مالیات با هدف کاهش سود فعالیت های غیر تولیدی، هدایت نقدینگی به سمت تولید، مبارزه با تورم از راه افزایش تولید داخلی جزء مولفه های اقتصاد درونزا می باشد.

رزاقی با اشاره به جمع آوری سرمایه های سرگردان و سرمایه های احتکاری به عنوان یک مولفه اقتصاد درونزا، افزود: جدیت در اخذ مالیات از خانه های خالی، مالیات از خرید و فروش مسکن به صورتیکه اگر بخواهیم دلالی کنیم زیان دهی داشته باشد، در حالیکه در شرایط فعلی اقتصاد این مهم سودآور است. مالیات بر خرید و فروش های احتکاری و مالیات بر داشتن خانه و اتومبیل هلی لوکس نیز دیگر مولفه اقتصاد درونزاست. در واقع نه تنها نباید به اینها با ارائه دلار ارزان، یارانه داده شود بلکه باید از اینها مالیات گرفت تا این مهم الگو نشود.

وی اظهار داشت: یارانه فقط به تولیدکنندگانی که تولید واقعی با ارزش افزوده داشته باشند آن هم به صورت موقت باید باشد.

استاد دانشگاه تهران با اشاره به تجارب دوره دفاع مقدس بیان داشت: حتماً باید دوره دفاع مقدس را مرورکنیم و به این بپردازیم که بعد از آن دوره چگونه به ساختن صنایع دفاعی پرداختیم که امروز آثار مثبت آن را در دنیا می بینیم و به یک اهرم بازدارنده قوی برای دشمنان تبدیل شده است. کدام مدیریت بوده و چه طور عمل شده است که این موفقیت ها شکل گرفته است؟ مسلما نگاه به درون اینجا خوب معنا پیدا می کند.

این کارشناس اقتصادی در خصوص اینکه امروز بسیار شنیده می شود که با وجود تحریم ها این اتفاقات عملی نیست، تصریح کرد: تجربیات ۸ ساله جوابی بر این ادعاست. در ضمن گفتن" نمیشود " هیچ وقت سخت نیست و ما هر کاری را می توانیم بگوییم که نمی شود.

رزاقی اذعان داشت: در حال حاضر کسانی در این نظام برنده هستند که اصلاً چیزی به اسم درونزایی را نمی شناسند بلکه فقط و فقط نوکر صفتی را بلد هستند و این هم البته جز برنامه ها و سیاست های آنها است؛ با همین دلارهای ارزان سرمایه های هنگفتی را به خارج از کشور منتقل می کنند. در بخش خصوصی آنجا سرمایه گذاری می کنند و فرهنگی را که می پذیرند به هیچ عنوان مطابق فرهنگ ایرانی نیست و همین فرهنگ را در کشور اشاعه می دهند.

وی خاطرنشان کرد: مسلما اینها با درون‌زایی مخالف اند؛ بسیاری از اساتید و سرمایه دارهای ما که در بخش صادرات و واردات کار می کنند حتی کسانی که امروز خودشان تولیدکننده هستند؛ اما نه تولید کننده به معنای واقعی این افکار و اندیشه های را دنبال می کنند.

این کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به تبعات سیاست تعدبل اقتصادی در کشور گفت: پذیرفتن سیاست تعدیل اقتصادی به وسیله یک عده اندکی انجام شده است ولی تأثیری داشته است که در حال حاضر۱۰ میلیون نفر بیکار داریم، ۲۰تا۳۰میلیون فقیر داریم، تحصیل کردگانی که در عین حال که امیدی ندارند توقع بالا هم دارند چون با فرهنگ دیگری در دانشگاهها رشد یافته اند و خانواده هایی که همیشه از اوضاع خود ناراضی اند و نمی دانند مقاومت یعنی چی؟

*سیاست های تعدیل اقتصادی در کشور ابهام به وجود آورد

وی ادامه داد: بنده مولفه های اقتصاد درونزا و عوامل پویایی اقتصاد کشور را عرض کردم اما معتقدم اگر در همین شرایط، ابتدا به ساکن بخواهیم عمل کنیم امکان موفقیت خیلی کم است. چون مردم آگاهی لازم را ندارند. کاری که امروز رهبری می کنند خیلی مهم است. مخصوصاً در صحبتهای اخیر که بیان کردند با اتکا به بیرون کاری از پیش نخواهد رفت و باید مشکلات را از درون حل کرد و برای آن اقدام کرد.

رزاقی در ادامه افزود: در طی ۲۴سال گذشته تحت تأثیر سیاست تعدیل اقتصادی تا توانستیم ابهام زایی کرده ایم و ابهام به وجود آورده ایم. به گونه ای برخورد کردیم که برای اقتصاد ایران الگویی جز تعدیل اقتصادی وجود ندارد. در واقع سرمایه داری جهانی آمریکایی این روش و مشی را به ۱۵۵کشور دستور داده است و ما هم آن را قبول کرده ایم.



ایجاد درآمدهای بسیار برای برخی در پی اجرای اقتصاد لیبرالی

این استاد اقتصاد تصریح کرد: آنچه که خیلی مهم است این است که مردم ایران که اکثریت به این نظام معتقد هستند فکر کنند این الگویی که پیاده شده است الگوی مورد قبول جمهوری اسلامی است. تا وقتی برای مردم آشکار نگردد که الگوی پیاده شده الگوی ج. ا. ایران نیست و این یک الگوی آمریکایی است مشکلات حل نمی شوند و به قول مقام معظم رهبری سیاست های درست در حرف باقی می ماند و به مرحله عمل نمی رسد.

رزاقی با اشاره به اینکه باید الگوی اقتصادی خودمان را اجرا کنیم، اظهار داشت: الگوی ما الگویی است که در قانون اساسی و اندیشه های امام آمده است و در آن وظایف بخش دولتی.تعاونی و خصوصی آورده شده است. به عنوان مثال در اصل ۴۳ قانون اساسی آمده است: همه باید کار داشته باشند. در حال حاضر درست خلاف این اجرا شده است. در قانون جمهوری اسلامی ایران کار برای رفع نیازهای حداقل با اصول تعاونی تعریف شده است نه برای سود بردن. آورده شده است در عرصه کاری دیگران یاران ما هستند نه رقبای ما. درست برعکس نظام سرمایه داری. اما این اصول چقدر اجرا شده است؟

وی درباره مبانی ارزشی حاکم بر کشور تاکید کرد: طبق موازین شرعی چیزی که نمی‌توانیم تولید کنیم نباید مصرف کنیم. اما این مبانی اینقدر مورد غفلت واقع شده است که فکر می کنیم اصلاً وجود ندارد. به نظر بنده بسیاری از ارگانهای کشور نسبت به این مبانی ارزشی غفلت کرده اند.

رزاقی با اشاره به نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر راجع به بزرگترین مانع اقتصاد درونزا، گفت:حضرت توصیه می کنند صحبتهای واسطه ها و سوداگران و پیشه وران را بشنوید چون اینها ستون های اقتصاد هستند ولی با وجود این باید مراقب باشید، چون اینها امکان ندارد یک جا تجمعی نکنند و برای افزایش قیمت توطئه ای نداشته باشند.

استاد دانشگاه تهران در خصوص مجازات مفسدین اقتصادی اضافه کرد: حضرت می فرمایند از اینها مراقبت کن چون اینها از نزدیکان و همکاران تو هستند ولی یادت باشد ممکن است به تو خیانت کنند. اگر بازرسانت جرم اینها را تأیید کردند اینها را به دادگاهها بسپار و آبروی اینها را در اذهان عمومی ببر. این آموزه ها از ۱۴۰۰سال پیش یه ما یاد داده شده است! اینها اصول اقتصادی کشور باید باشد.اینها یعنی دفاع از حیثیت نظام اسلامی. به نظرم قوه قضاییه باید بارها و بارها این نامه را بخواند.

وی ادامه داد: این مبانی ارزشی ماست اما مبانی ارزشی غرب چه می گوید؟ کنترل درونی معنی ندارد و انسان برای سود و لذت خود کار می کند و برای تحقق این هدف هیج مانعی جز قانون وجود ندارد. اما در نظام ارزشی ما مهمتر از قانون، نظارت درونی است چون خدا را قبول داریم.

کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: امروز دچار شرایطی شده ایم که دفاع کننده از حق و حقیقت در سطوح قدرت بسیار کم هستند. نه اینکه نباشند ولی بسیار کم هستند. به همین دلیل آن اقدامی که باید انجام شود، صورت نمی گیرد. هیچ وزارت خانه ای برای رفع و جلوگیری از فساد اقدامی نمی‌کنند و همه این وظیفه را به هم پاس می دهند. یکی می گوید قانون نداریم. یکی می گوید در شرح وظایف ما کار قضایی و بازرسی تعریف نشده است. اصلاً معلوم نیست برای رسیدگی به این اوضاع مسئول کیست؟

رزاقی اظهار داشت: رهبری می گویند اقتصاد مقاومتی و درونزا کردن اقتصاد با سخن پیش نمی‌رود بلکه باید عمل کرد. اما متأسفانه کسانی که در این ۲۴ سال قدرت را در دست داشته‌اند به این مهم پایبند نبوده‌اند. هر سه رئیس جمهور قبلی و رئیس جمهور کنونی به این مهم اعتقاد ندارند و این از عملکردهای آنان کاملاً مشخص است. مسئولین وزارتخانه ها اعتقاد ندارند.

وی ادامه داد: مردم باید بدانند وآگاه باشند. مباحث رهبری را در زندگی خود اجرایی کنند.اینکه می گویند مصرف کالای خارجی نباشد مردم بدانند که به ازای هر یک دلاری که ما کالا وارد کشور می‌کنیم باید به ازای آن ۴کیلو مواد معدنی که از کشور خارج شود که علاوه بر ذلت، وابستگی برای کشور حاصل می شود. هرچند این موضوع هم صحیح است که خیانت اصلی را آن کسی مرتکب شده است که دلار ارزان ایجاد کرده و واردکننده اجناس درجه چندم است. اما مردم هم وظایفی دارند.



کارهایی انجام می شود که در راستای ارزش‌های انقلاب نیست

رزاقی در ادامه افزود: امروز در تمام ارگانها و سازمان‌ها عناصر و افرادی هستند که صدایشان ضعیف است اینها در برابر خودخواهی و سودپرستی تسلیم نشده اند. اینها را باید شناخت. در دانشگاه. در حوزه علمیه و رادیو و تلویزیون... آن خائن هایی که در حوزه هستند را نمی گویم بلکه کسانی را می گویم که این اصول را می شناسند و به آن اعتقاد دارند و می بینند کاری که انجام می شود در راستای اصول و ارزش های انقلاب نیست.

البته کسانی که امروز امور کشور را در دست دارند و از وضع موجود سود میبرند افراد با این عقاید و اندیشه ها را را عاقل نمی دانند و خودشان را عاقل میدانند و این در نظام سرمایه داری کاملا طبیعی است. اصل سرمایه داری این است که هرکس دنبال سود خود نباشد عاقل نیست.

استاد برجسته دانشگاه تهران با اشاره به اصرار بر افشا کردن سیاست های غلط اقتصادی که دولت ها تا به حال انجام داده اند و این وضع را به وجود آورده اند ، اظهار داشت: مثل همین تأکیدی که دولت یازدهم بر تعاملات و سرمایه گذاری خارجی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشورداشته و دارد، در صورتی که سرمایه گذاری خارجی در شرایط فعلی برای ما منفعت قابل توجهی ندارد که ما بخواهیم همه تمرکز خود را برآن بگذاریم. تنها کاری که سرمایه گذار خارجی در کشور ما انجام می‌دهد این است که یک شرکت وارداتی در ایران تاسیس کند یا اینکه کالاهایی که تولیدکننده ایرانی با یارانه دولت و ... تولید کرده است را صادر کند یا اینکه به استخراج مواد خام و اولیه نفت و مواد معدنی می پردازد. این کاری نیست که خود ایرانی ها از پس آن برنیایند.. همه این کارها را نیرو های داخلی هم می توانند و دارند انجام می دهند. نیازی به حضور آنها نیست.

وی اضافه کرد: سرمایه گذار خارجی زمانی به اقتصاد ما کمک می کند که با خود تکنولوژی و ماشین آلات بیاورد. اما این کار را نمی کنند. چون این کارها نسبت به دلالی سودآوری کمتری دارد. آنها هیچ وقت حاضر نمی شوند در ایران کارخانه احداث کنند چون خود ایرانی‌ها که وارد کار تولیدی می شوند اعلام ورشکستگی می کنند. این موارد و موانع باید درست شود.

کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به مبارزه با مفسدین اقتصادی گفت:‌ مهمترین قدم پس از آگاه سازی مردم، مبارزه با فساد کسانی است که در کشور مشهور هستند و برای آحاد جامعه الگو می باشند. اینها هم ثروت زیادی را برای خود جمع کرده اند و از طرفی با نفوذ هایی که داشتند بی قانونی را به وجود آورده‌اند. وقتی مردم اینها را می بینند گمان می کنند که این افراد جزیی از نظام هستند در صورتی که اینگونه نیست. در قدم اول می توان کسانی که از این افراد دستور می گیرند را مجازات کرد. چون قالباً خود به طور مستقیم وارد عمل نمی شوند و دست‌نشانده دارند.



فساد برخی از مشاغل خاص بیشتر از سایرین است

وی ادامه داد: برخی افراد، مشاغل خاص دارند و به واسطه همین شغل، بیشتر در دید مردم قرار دارند مثل روحانیون، اساتید دانشگاه، هنرپیشه ها و ... که اینها وقتی دچار فساد می شوند محیط پیرامون خودشان را به ویروس خودخواهی آلوده می کنند و باید قاطعانه برای مردم اعلام شود که اینگونه افراد از نظام نیستند؛ البته همین که امروز به پرونده های فسادهای کلان مالی رسیدگی می شود و مجرمان به سزای عمل خود می رسند گام های خوب و امید بخشی است که البته باید تقویت شود.

وی یادآور شد: یکی از سناریوهایی که برای از بین بردن مسیحیت در اروپا پیاده شد به فساد کشاندن کشیشان بود به نحوی که یک عده از آنها را به فساد آلوده کردند و بعد انگشت اتهام مردم را به سمت همه‌ی این قشر ـ خوب و بد ـ کشاندند. در واقع با تبلیغات وسیعی که کردند مردم را از آنها متنفر کردند و اینگونه توانستند به خواسته و هدف خود که نابودی مسیحیت بود برسند. امروز باید خیلی مراقب باشیم این تجربه در ایران تکرار نشود.

کارشناس مسائل اقتصادی در باره این نکته که ضرورت استقلال و عزت اقتصادی، درونزا بودن یک اقتصاد است، تشریح کرد: حرکت در این مسیر ضرورت است و انتخابی وجود ندارد. برای تحقق این جریان اولین قدم آگاه کردن مردم است از اینکه آنچه در جریان است مطابق اقتصاد اسلامی و اصول انقلاب نیست. بعد از آگاهی بخشی، نوبت مطالبه گری است. مردم باید از دولت در این زمینه مطالبه داشته باشند. مردم باید از دولت بخواهند که سیاست گذاری هایی که انجام می دهد در این حوزه باشد و اگر خلاف آن عمل نمود آن را افشا کنند. مردم آگاه باشند که که تصمیمات دولت برای انتخابات آتی نباشد. مردم نباید به یارانه گرفتن راضی باشند.

رزاقی در بخش پایانی اظهارات خود خاطرنشان کرد: نکته دیگری که مردم باید درباره آن آگاهی پیدا کنند این است که به نظر بنده شرایط امروز ایران رادیکالیزه شده است. امروز کلاً در کشور دو طیف داریم. کسانی که طرفدار اسلام انقلابی‌اند و کسانی که طرفدار اسلام آمریکایی هستند و دیگر راه وسطی وجود ندارد؛ اینکه عده ای حرف از وسط بودن و اعتدال می زنند این دروغ است؛ چون دیگر ابهامی در این جریان نیست وحرف از وسط بودن برای کتمان کردن واقعیت است و می خواهند با این فریب مردم را از حقیقت دور کنند.

انتهای پیام
کلید واژه