یک کارشناس مسایل فرهنگی: برای اینکه اقدامات فرهنگی هم از لحاظ کمی و هم کیفی ارتقا پیدا کند این است که یک شبکه کنشگران فرهنگی در کشور ایجاد شود که مبتنی بر رویکرد جهانی شکل گرفته باشد.
حجتالسلام پیروزمند:
دولتها ناخواسته مروج فرهنگ بیگانه شدهاند/شبکه کنشگران فرهنگی در کشور ایجاد شود/آمار سایتهای مستهجن، خطر جدی در عرصه فرهنگ است
دانا , 12 خرداد 1393 ساعت 10:30
یک کارشناس مسایل فرهنگی: برای اینکه اقدامات فرهنگی هم از لحاظ کمی و هم کیفی ارتقا پیدا کند این است که یک شبکه کنشگران فرهنگی در کشور ایجاد شود که مبتنی بر رویکرد جهانی شکل گرفته باشد.
حجت الاسلام علیرضا پیروزمند قائم مقام و عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم در گفتوگو با شبکه اطلاع رسانی دانا درباره علت توجه به فرهنگ در سال 93 توسط مقام معظم رهبری گفت: فرمایش رهبر معظم انقلاب حکایت از دغدغه و نگرانی فرهنگی ایشان دارد.
* مسائل فرهنگی منحصر به فرهنگی عمومی نیست
وی در رابطه با موارد دغدغه درحوزه فرهنگ اظهار داشت: مسئولان فرهنگ خودشان باید مسائل فرهنگی را دنبال کنند و چالشها و نارساییهای فرهنگی را شناسایی کنند و به سهم خودشان اینگونه مسائل را دنبال کنند؛ بعضی موارد مانند بداخلاقیها، آمار طلاق، میزان صداقت در جامعه، وضعیت عفاف و حجاب در جامعه مواردی است که میشود در عرصه فرهنگ عمومی روی آنها کار کرد دست گذاشت و افزون بر اینها در موارد دیگری مثل فرهنگ مصرف در جامعه که مقداری به سمت مصرفگرایی سوق پیدا کرده است آن هم مصرف کالاهایی غیر ایرانی. فرهنگ سازمانی در جامعه یعنی فرهنگ روابط اداری، فرهنگ سازمانی نیز جزء همان انواع فرهنگها می باشد که امروز م یتواند خود به یک دغدغه تبدیل شود. اینها از جمله مواردی در عرصه فرهنگ هستند که میتوانیم از آنها به عنوان مواردی که قابل پیگیری هستند و قابل تعقیب هستند و قاعدتاً این دست مطالب میتواند مورد دغدغه رهبری هم باشد،
وی ادامه داد: البته مسائل فرهنگی منحصر به فرهنگی عمومی نیست و موارد دیگری از فرهنگ را باید در فرهنگ تخصصی جستجو کرد و فرهنگ تخصصی یا فرهنگ حرفهای، فرهنگی است که مربوط به یک عامه مردم ممکن است نشود و خواص به دلیل مهارت خاص یا ضعف خاصی که دارند، به آن فرهنگ نفوذ میکنند و آن فرهنگ را ایجاد میکنند و اینها هم طبیعتاً تأثیرگذار نسبت به فرهنگ عمومی میتواند باشد.همچنین نوع دیگری فرهنگ داریم، فرض کنید فرهنگی که حاکم بر معماران کشور است یا حاکم بر پزشکان کشور است و معلمان کشور یا دانشگاهها است و یا فرهنگی که حاکم بر مدیران اجرایی کشور است و از اینها به عنوان فرهنگ حرفهای یاد میشود و میشود اینها را هم رصد کرد که چقدر با آموزههای اسلامی مطابقت دارند یا از سطح عوامل پیرامونی فاصله پیدا کردهاند.
*جامعه تا حدودی از سبک زندگی اسلامی ایرانی فاصله گرفته است
کارشناس کارگروه مدیریت کلان دستگاههای فرهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اصلی ترین مشکل فرهنگی کشور خاطرنشان شد: اگر کثیری از مشکلات را بخواهیم در یک موضوع محوری تحلیل کنیم که رهبری هم در یکی از صحبتهایشان به این موضوع اشاره داشتند و اتفاقاً بعضی از مسائل را هم ذیل همین مطرح کردند، میتوانیم از آن به عنوان سبک زندگی اسلامی و ایرانی یاد کنیم که جامعه اسلامی تا حدودی از سبک زندگی اسلامی ایرانی فاصله گرفته است و مـتأثر از الگوهای وارداتی سبک زندگیاش رقم میخورد. چه در درون خانواده و چه در درون سازمانها و نهادها و چه در درون ارتباطات اجتماعی که خواه ناخواه هر جامعهای براساس یک الگویی دارد عمل میکند و آن الگو ممکن است که سازگاری و هماهنگی هم داشته باشند و ممکن هم است که نداشته باشد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اجزای ناهمگونی ممکن است کنار همدیگر قرار گرفته باشند که سبک زندگی یک کشور را ایجاد کنند. ایران اسلامی هم به نحو سنتی از فرهنگ ایرانی که فرهنگ محبت، مهرورزی، قناعت و تلاش بوده است تأثیر میگرفته است و هم از فرهنگ اسلامی که فرهنگ عیادت و تلاش و ایثار و عدالتورزی و اهتمام برای اقامه دین و اقامه ارزشها به صورت جمعی بوده متأثر شده است و همین تأثیر زیبا باعث شد که انقلاب اسلامی رقم بخورد و باعث شد که بتواند بعد از پیروزی انقلاب هم در تلاطمات بعد از انقلاب با سلامت از طوفانهایی که در برابرش ایجاد میشد عبور کند.
کارشناس دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره اهمیت موضوع سبک زندگی تشریح کرد: دشمن به دلیل اینکه از این ملت سیلی خورده است هر روز تلاشش را بیشتر میکند و نیروهایش را بیشتر بسیج میکند برای اینکه از گسترش نفوذ این ملت پیشگیری کند، به همین جهت طبیعتاً امتحان سنگینتری و مشکلات بیشتری را ممکن است ایجاد کند و در مجموع اقتضا میکند که در درون جامعه اسلامی بازسازی و جوشش نیروی برگرفته از فرهنگ انقلاب روز به روز بیشتر شود تا بتواند قدمها را استوارتر و قوی بردارد. به همین جهت موضوع سبک زندگی موضوعی است که چگونگی زیستن ما در کشور و جامعه را در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در قالب تقسیمبندی دیگری مثل زیست فردی، زیست خانوادگی، زیست سازمانی و اجتماعی رقم میزند و شکل میدهد
*نخبگان آن قواره سازگار با فرهنگ و انقلاب اسلامی را تبیین نکرده اند
* اولویت دولتهای مختلف معمولاً فرهنگ نبوده است
*دولتها ناخواسته مروج فرهنگی بیگانه شده اند
پیروزمند افزود: به نظر میآید که یکی از مهمترین آسیبهایی که با آن روبهرو هستیم این است که نخبگان جامعه آن قواره سازگار با انقلاب اسلامی و فرهنگ اسلامی را در زمانههای مختلف به شکل هماهنگ تبیین نکردهاند و ممکن است که حوزه علمیه یک الگویی را پیشنهاد کند، آن اقتصاددان الگویی دیگر را در بخش خودش ترویج دهد که سازگاری با ان چیزی که عالم دینی بیان میکند، نداشته باشد، و متخصص امور تربیتی و روانشناسی هم نوعی از رفتار و معاشرت را توصیه میکند که باز با فرهنگ سنتی خانوادههای ایرانی و اسلامی ممکن است سازگاری نداشته باشد و اینها در مجموع یک ناهمگونی را ایجاد میکند و یک رخنهای را تولید میکند که فرهنگ بیگانه بتواند بر طراحی سبک زندگی تأثیرگذار باشد. و اگر این سبک زندگی عوض شد آنوقت الزاماًت اخلاقی و رفتاری و حتی اعتقادی خودش را به تدریج به جامعه تحمیل میکند.
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم با بررسی عملکرد فرهنگی دولتهای پس از جنگ گفت: اینکه اولویت دولتهای مختلف معمولاً فرهنگ نبوده است،امری مشخص است اما این هم که دولتها ولو به صورت ناخواسته یک فرهنگی را ترویج کردهاند، هم روی دیگر سکه است که اتفاقاً به دلیل اینکه چهره رفتار آنها اقتصادی و یا سیاسی بوده است اما در کنارش جاده صافکن یک فرهنگی شدند که آن فرهنگ ممکن است که کاملاً با فرهنگ اسلامی و انقلابی سازگاری نداشته باشد.
وی افزود: دولتها به دلیل اینکه نیاز اولیه مردم را نیاز غیر فرهنگی تشخیص دادهاند، حال چه نیاز اول، اقتصادی تشخیص داده شد و تصورشان بر این بود که کشور در درجه اول احتیاج به بازسازی، تولید و زیرساختهایی دارد و اهتمامشان را بر این مسئله گذاشتهاند و یا در مقطع دیگری چنین تصور کردهاند که اولویت درجه اول کشور اولویت سیاسی و حقوق شهروندی و جامعه مدنی... است و بیشتر شعارها و تلاش ها و تمرکزها نسبت به این موضع معطوف شد و یا در مقطع دیگری که باز هم تلاش همچنان اقتصادی بود و زیرساختها و زیربناهای جادهها، سدها، نیروگاهها و... مورد توجه قرار گرفته است تا کشور نسبت به کمبودهای اقتصادیاش فائق آید، که البته همه اینها به سهم خودش لازم هم بوده است، به این دلایل ناخواسته به مسائل فرهنگی کمتر توجه کردهاند
حجت الاسلام پیروزمند متذکر شد: اما نکته این است که تلاش حتی اقتصادی و هر الگوی مشارکت مدنی که میخواهد در جامعه رقم بخورد یا رقم خورده، باید توجه کنیم که در راستای چه فرهنگی شکل میگیرد؟ و الگویی که ما بر اساس توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی داریم ایجاد میکنیم آبشخور چه فرهنگی است؟ و مروج چه فرهنگی است؟ متاسفانه روی این امر کمتر مانور دادهایم و توجه کردهایم. یا مثلاً در بحث الگوی مشارکت مدنی هم به همین ترتیب است. آیا الگوی مشارکت مدنی که در غرب وجود داشته است، با فرهنگ اسلامی سازگاری دارد؟ آیا آن نوع الگوی آزادی را میتوانیم در کشور انتظار داشته باشیم؟ و اینکه پیامدهای رفتاری و اخلاقی استفاده از این الگوها چه تبعاتی میتواند داشته باشد.
وی تصریح کرد: این است که مظلومیت فرهنگ به همین دلایلی که عرض کردم در کشور اتفاق افتاد، الان میبینیم که به این نتیجه رسیدهاند که اگر حتی کشور میخواهد در عرصه اقتصادی هم موفق باشد و اقتصاد مقاومتی را محقق کند و بر محاصره اقتصادی فائق آید این امر محقق نخواهد شد مگر اینکه فرهنگ مردم متناسب با آن شکل گرفته باشد و متناسب با آن مردم پذیرفته باشند که باید مقاومت اقتصادی بکنند و هر کدام به سهم خودشان نقشی را در حرکت جهادی بر علیه محاصره جهانی که علیه این ملت انجام گرفته، داشته باشند.
* آمار سایتهای مستهجن، خطر جدی در عرصه فرهنگ است
این کارشناس فرهنگی ادامه داد: در الگوی پیشرفت اسلامی، منطق روشنی در ارتباط بین ابعاد مختلف وجود داشته باشد و تعریف شده باشد و بده بستان و تعامل و نحوه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این ابعاد روی همدیگر به درستی شناخته شده باشد. در درون هر یک از این ابعاد، اجزایشان تعریف شده باشند و ارتباط اجزای فرهنگی با هم و ارتباط اجزای فرهنگی با اجزای اقتصادی و ... مشخص شده باشد. به تبع این سازمانها و نهادهایی که در کشور ایجاد شدهاند و باید ایجاد شوند، برای اینکه متولی هر کدام از این بخشها در جامعه باشند، باید ارتباط معناداری با همدیگر داشته باشند.
وی تصریح کرد: اینها بحثی است که باید فارغ از نیاز خاص کشور و در قالب الگوی پیشرفت به آن پرداخته شود و پاسخهای روشنی که داده میشود منشاء بازمهندسی جامعه و برنامهریزیهای میان مدت، کوتاهمدت و بلندمدت قرار بگیرد .
پیروزمند با اشاره به اینکه قاعدتاً این شعاری که برای سال 93 در نظر گرفته شده برگرفته از برآوردی است که از وضعیت کشور شده است،توضیح داد: به نظر میاید که فرهنگ خودش اهمیت و موضوعیت دارد. فارغ از مسئله اقتصاد، در عرصه فرهنگ عمومی کشور با کاستیهایی روبرو است و به دلیل کمکاریهایی که در داخل شده است و هم به دلیل فشارهای رسانهای و غیررسانهای که از بیرون کشور در عرصه فرهنگ اتفاق افتاده است.
وی با مثالی اضافه کرد: به طور مثال حجم و آمار سایتهایی که صراحتا مستهجن هستند وسایتها و خبرگزاریهایی که ممکن است ظاهراً موضوع مستقیم شان تخریب فرهنگی و اقتصادی نباشد لکن غیرمستقیم این تخریب را انجام میدهند را اگر توجه کنیم ، متوجه میشویم که یک جوان کشور ما که در اوج نیاز جنسی به سر میبرد و ممکن است که شرایط ازدواج برایش مهیا نباشد، وقتی مواجه با این شرایط بیمحابا میشود چقدر در معرض خطر است؟ به هر حال اگر همین یک قلم را از عمق به آن نگاه کنیم، کافی است تا احساس خطر جدی کنیم. اگر هم هنوز جوانان ما بخش قابل توجهشان از سلامت ایمانی برخوردار هستند، باید این را مرهون لطف خدای متعال و عنایت امام عصر و البته تلاش برخی مقامات مسئول باشیم.
*با تخریب فرهنگی، انقلاب نیروهایش را از دست خواهد داد
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی تصریح کرد: مسئله فرهنگی به این دلایلی که عرض کردم خودش اهمیت دارد و اگر که تخریب فرهنگی اتفاق بیفتد که تا حدودی هم اتفاق افتاده است، انقلاب نیروهای خودش را از دست میدهد.
وی با اشاره به سناریوی دشمن در عرصه اقتصاد، یادآور شد: افزون بر این و در کنار آن، آن طرف هم مشخص است که علاوه بر هزینه فرهنگی، در عرصه اقتصادی هم دوست و دشمن به شدت عزم خودش را جزم کرده و یک ائتلاف بینالمللی ایجاد کرده برای اینکه مجاری درآمدزایی و یا تحصیل درآمدهای کشور را تحت فشار قرار دهد و به دلیل فشاری که به این واسطه به مردم میآید، مردم را به ستوه بیاورد تا برعلیه حاکمیت اعتراضات جدی داشته باشند. این سناریویی است که کاملا واضح و روشن است و دشمن چند سالی است که آن را تعقیب میکند و سال به سال هم سعی کرده است که حلقه محاصره را تنگتر کند. خب طبیعتا در چنین شرایطی مشاهده میکنیم عناوین سالهایی که در این چند سال اخیر معین شده است، را اگر کنار هم بگذاریم، (همت مضاعف، اقتصاد مقاومتی، جهاد اقتصادی و ...) نشان دهنده هوشمندی است که مقام معظم رهبری داشتهاند و ایشان توجه داشتهاند که دشمن این نقطه را هدف گرفته است و میخواهد از این طریق ضربه بزند و ایشان هم متقابلا با هوشیاری به جامعه نشان دادهاند که باید خودش را برای این تهاجم آماده کند.
این کارشناس فرهنگی عنوان کرد: رابطه متقابل فرهنگ و اقتصاد کاملا مشخص است و این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند. اصطلاح اقتصاد نیازمند و محتاج فرهنگ است به دلیل اینکه اگر مردم نپذیرند که باید جهادی کار کنند، بسیجیوار رفتار کنند، با صرفهجویی و قناعت زندگی کنند و دشمن را در پشت مرزهای کشور خودشان به وضوح احساس کنند و واکنش مناسب داشته باشند طبیعی است که در زمینه اقتصادی هم با ناکامی روبرو خواهیم شد و این یعنی تاتثیرگذاری فرهنگ بر اقتصاد و بالعکس.
* دین باید در متن فرهنگ جریان پیدا کرده باشد
حجت الاسلام پیروزمند در پاسخ به سوالی مبنی بر رابطه فرهنگ و دین چگونه است، تشریح کرد: اگر در عرصه واقعیت جامعه با هم مقایسه کنیم هر دو با هم حضور دارند و تفکیک ناپذیرند یعنی دین باید در متن فرهنگ حلول و جریان پیدا کرده باشد، اگر در جایی مشاهده کردیم که دین یک طرف میرود و فرهنگ مردم به سمت دیگر و یا اینکه اینها با هم دوگانگی پیدا کردهاند و فاصله و شکاف بین این دو ایجاد شده است؛ باید اتفاقا خود را به عنوان یک انحراف فرهنگی مهم که ریشه خیلی از انحرافات و معضلات فرهنگی قلمداد میشود در نظر گرفته و به آن توجه و رسیدگی کنیم.
وی افزود: اگر از زاویه دیگری به این موضوع نگاه کنیم میبینیم که دین منشأ فرهنگسازی در طول تاریخ بوده و الان هم باید باشد. البته از منظر جامعه دینداران چنین است و البته در جوامعی که سکولار هستند و دینداری را برنمیتابند، و با اعلام استغنا و بینیازی از انبیای الهی و عرصه زندگی به طور عموم و عرصه فرهنگی به طور اخص زندگی میکنند اما این رویه و این رویکرد حتما مورد تایید شارع مقدس و جامعه دینداران نبوده و نیست.
* شبکه کنشگران فرهنگی در کشور ایجاد شود
این فعال فرهنگی با اشاره به راهکارهای رسیدن به یک فرهنگ متعالی در کشور، گفت: در سه محور باید این فعالیت به طور همزمان اتفاق بیافتد و در پیوند با هم بتواند شرایط بهتری را رقم بزند، یکی اینکه در عرصه پژوهش فرهنگی چه در حوزه و چه در دانشگاه، نظارتی در خصوص تشریح این قضیه وضعیت مطلوب فرهنگی ، در خصوص شناسایی عوامل آسیبهای فرهنگی به خصوص با تصورات و تغییراتی که در طول زمان اتفاق میافتد، اهرمهای جدیدی که ممکن است استفاده شود و هوشیاری نسبت به اینها باید به اندازه کافی وجود داشته باشد. این محور اول است که از آن به عنوان پژوهش فرهنگی یاد میکنم.
وی اضافه کرد: محور دوم گفتمانسازی فرهنگی است که در گفتمانسازی فرهنگی باید عموم کنشگران فرهنگی تبیین مناسبی نسبت به وضعیت گذشته، حال و آینده فرهنگی کشور چه در مقیاس ملی و چه در مقیاس جهانی برایشان اتفاق بیافتد و اگر که جایی آدم احساس کند که به دلیل غفلت از این مساله است که عدهای احساس وظیفه نمیکنند که به میدان بیایند و سرمایههای خودشان را صرف بهبود وضعیت فرهنگی کشور کنند، این موضوعات را برای آنها تبیین کنند. این هم محور دوم است که تبیین و شفافسازی فرهنگی است.
پیروزمند ادامه داد: محور سوم ایجاد شبکه فعالین فرهنگی است یعنی در قدم سوم که بعد از پژوهش فرهنگی و تبیین فرهنگی باید اقدام فرهنگی صورت بپذیرد. این گام سوم که بحث اقدام نظاممند فرهنگی است بنده عرض میکنم رویکردی که میتواند کمک کند برای اینکه اقدامات فرهنگی هم از لحاظ کمی و هم کیفی ارتقا پیدا کند این است که یک شبکه کنشگران فرهنگی در کشور ایجاد شود که مبتنی بر رویکرد جهانی شکل گرفته باشد.
وی یادآور شد: در زمان جنگ تحمیلی کسانی که جنگ را اداره میکردند کارمند ارتش نبودند، کارمند نیروهای نظامی و انتظامی نبودند، اینها برای خودشان در ورای فضای جبهه و جنگ هرکدام مسئولیت و نقشی داشتهاند، محصل، دانشجو، کارمند، کاسب، و .... بودهاند. اما از آنجا که احساس خطر میکردند وظیفه خودشان میدیدند که سهمی از وقت خودشان را برای دفاع از کشور بگذارند و این بخشها و سهمها وقتی با هم تجمیع میشدند یک موج جدیدی را به نام بسیج ایجاد میکرد که این یک توان فوقالعادهای را در اختیار نهادهای رسمی نظامی و انتظامی و دفاعی کشور قرار میداد که اینها میتوانستند استفاده کنند. این الگویی بوده است که ما در دفاع نظامی تجربه کردهایم، موفق بودهایم و نتیجهاش را دیدهایم. این الگو را با اقتضائات فعالیت فرهنگی باید در عرصه فرهنگ اقتصادی هم بیاوریم و جاری کنیم.
این کارشناس فرهنگی در نهایت تاکید کرد: در عرصه فرهنگ نباید تصور کرد که فرهنگ تنها در حیطه برخی از وزارتخانه ها یا سازمانها تعریف می شود چرا که این طرز تفکر سم مهلکی برای فرهنگ کشور. باید دایر موظفان عرصه فرهنگ به اندازه تک تک اعضای جامعه گسترده شود.
انتهای پیام/
کد مطلب: 14897