۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۹
کد مطلب : ۳۰۹۴۴
بازهم ردپاي تکنوکراتها در قراردادهاي نفتي

IPC قراردادي براي غارت

بجاي قراردادهای نفتی مي توان کشور را از خام فروشي به سمت خودکفائي و توليد محصولات پيشرفته نفتي با ارزش افزوده بالا برد رسيدن به خود کفائي و پيشرفت صنعتي يک رويا نيست بلکه آرماني است که تفکر تکنوکراتي آن را درک نمي کند و تنها تفکر انقلابي به دنبال تحقق آن است.
IPC قراردادي براي غارت
به گزارش جهانبین نیوز؛ به نقل از مشکات برين از سال 2011 که به بهانه فعاليت هاي هسته اي، تحريم هاي نفتي عليه ايران وضع شد، ابعاد خطرناک وابستگي کشور به نفت روشن گرديد. اعمال تحريم ها موجب کاهش صادرات و به تبع آن کاهش بودجه کشور شد. سال 92 دولت تدبير و اميد با شعار نجات اقتصاد کشور سکان اداره کشور را در دست گرفت، حل مشکل اقتصادي کشور را تنها از طريق افزايش فروش نفت خام و جذب سرمايه گذاران خارجي ميسر مي دانست. اما تحريم ها مانع از تحقق اين خواسته بود و همين موضوع دولت را به پاي ميز مذاکره کشاند. زمزمه هائي مبني بر پيوستن اقتصاد ايران به اقتصاد جهان پاي شرکت هاي بزرگ صنعتي را به ايران باز کرد در اين ميان دولت در فضاي پسابرجام به دنبال بازگرداندن شرکت هاي بزرگ نفتي بود که در دوران تحريم از ايران رفته بودند. نظر دولت بر اين بود که شرکت هاي بزرگ ميلي براي سرمايه گذاري ندارند و ايران بايد در قراردادهاي نفتي جذابيت ايجاد کند و همين امر موجب تشکيل کميته بازنگري قراردادهاي نفتي و رسيدن به مدل جديدي از قراردادهاي نفتي تحت عنوان IPC  شد. اصل اين قرارداد محرمانه باقي ماند و عالي رتبه ترين مقامات کشور هم از آن بي اطلاع بودند.

اين قرارداد در صنايع بالادستي نفتي مانند اکتشاف، توسعه و توليد و بهره برداري تهيه شده است. قراردادهاي قبلي صرفا مراحل توسعه و اکتشاف را در اختيار شرکت ها قرار مي داد اما اين دولت توليد از ميادين را هم به شرکت هاي خارجي واگذار مي کند يعني همه مراحل توليد نفت به طرف خارجي واگذار مي شود.

در سال 76 با روي کار آمدن دولت اصلاحات مديريت فعلي وزارت نفت که اکنون مبدع IPC  هستند پاي کمپاني هاي نفتي به ايران باز کرد که انتقادات جدي را در داخل به وزارت نفت در پي داشت در يکي از شاهکار دولت اصلاحات با مديريت وزير نفت فعلي با شرکت فرانسوي توتال قرارداد نفتي گازي منعقد شد که اين شرکت تحقيقات گسترده اي را در ميدان هاي نفتي ايران و ميدان هاي گازي پارس جنوبي انجام داد که پس از مدتي شرکت توتال ايران را ترک و اطلاعات به دست آمده را در اختيار شرکت هاي نفتي قطري قرار داد اين در صورتي بود که اين شرکت به خاطر ريسک سرمايه گذاري از ايران بهره سرمايه خود را دريافت مي کرده است.



Image result for ‫خيانت قراردادهاي نفتي ipc‬‎

علاوه براين در سال 1378 به طرز قابل تاملي وزير نفت دستور داد سه ميدان نفتي مهم در اختيار شرکت جوان و تازه کار استات اويل قرار گيرد وزارت نفت در عين ناباوري نيمي از صادرات نفت براي مطالعه و توسعه را در اختيار اين شرکت نروژي قرار داد که برخي گمانه زني ها در آن زمان بر دريافت رشوه براي سپردن اين حجم از نفت به اين شرکت اذعان داشت چند سال بعد و در سال 1382 مقامات قضائي نروژ مدعي شدند که استات اويل نروژي براي عقد قرارداد نفتي به تعدادي از مقامات داخلي ايران رشوه داده است در سال 2004 متهمين در نروژ محاکمه و اداره مبارزه با فساد نروژ استات اويل را به دليل بهره برداري از اعمال نفوذ غيرمشروع جريمه کرد. اما در ايران هيچ گاه معلوم نشد چه کساني و چگونه نيمي از صادرات نفت کشور را در اختيار استات اويل قرار دادند. در همان سال ها نيز قراردادهاي نفتي محرمانه ماند شايد اگر قراردادها محرمانه نمي بود از خسارت هاي جدي که به کشور وارد شد جلوگيري مي شد.

از سال 53 تا قبل از IPC  ايران فقط زير بار اکتشاف و گاهي توسعه مي رفت اما بهره برداري از چاه را خودش انجام مي داد اما در قراردادهاي جديد تحت عنوان IPC  همه مراحل را از ابتدا تا انتها به مدت 25 سال در اختيار شرکت هاي خارجي قرار مي دهد 50 درصد از محصول ميدان هاي متعلق به طرف قرارداد است يعني مالک درصد خاصي از هر بشکه نفت خواهد بود.

مدت زمان 25 ساله عمرکاري قرارداد باعث کم رنگ شدن بخش داخلي و نخبگاني مي شود که در تحريم ها چرخ اقتصاد مملک را چرخانده اند با کم اثر شدن شرکت هاي داخلي و جذابيت شرکت هاي خارجي  نيروهاي متخصص آماده مهاجرت به خارج از کشور شده و نيروي انساني از دست خواهد رفت برخي معتقدند IPC  همان قراردادي است که عراق پس از حمله آمريکا و رفع تحريم ها و با توجه به شرايط جنگي که داشت به بهانه جذابيت براي شرکت هاي خارجي ترتيب داده است. دولت IPC  را به بهانه هاي مختلفي همچون انتقال تکنولوژي، نداشتن سرمايه  و همچنين اجراي سياست هاي اقتصاد مقاومتي قابل دفاع مي داند اين در صورتي است که اولا تکنولوژي براي غول هاي نفتي راز ادامه حيات است نه تنها به ايران که تاکنون به هيچ کشوري منتقل نشده و نخواهد شد. دوما شرکت هاي خارجي تنها بخشي از سرمايه اوليه خود  را در قراردادها وارد کرده و از سود آن بهره برده و کار را پيش مي برند دولت بجاي در اختيار قراردادن اين سرمايه اوليه براي شرکتهاي داخلي آن را در اختيار شرکت هاي خارجي قرار مي دهد سوما هدف اقتصاد مقاومتي جلوگيري از خام فروشي و وابستگي به بيگانگان است اين در صورتي است که روح اصلي اقتصاد مقاومتي از ديد طراحان پنهان مانده است متخصصان ما در ايام جنگ هم توانسته بودند از عهده مديريت ميادين نفتي برآيند که باوجود تحريم ها توان داخلي بدون حضور حتي يک شرکت خارجي قوتي دوچندان گرفت.

علاوه براين آنچه بيش از پيش در مفادIPC  شبهه وارد مي کند چگونگي تاييد صلاحيت شرکت هاي خارجي است قطعا وزارت نفت تجربه حضور شرکت نفتي زيمنس که پوششي براي جاسوسان اسرائيلي بمنظور ورود ويروس استاکس نت به تاسيسات هسته اي بود را در خاطر دارند گويا دولت قصد دارد براي 25 سال آينده کشور را به دام تعهداتي بياندازد که خاطرات قاجاري را زنده کند.

بجاي اينگونه قراردادها مي توان کشور را از خام فروشي به سمت خودکفائي و توليد محصولات پيشرفته نفتي با ارزش افزوده بالا برد رسيدن به خود کفائي و پيشرفت صنعتي يک رويا نيست بلکه آرماني است که تفکر تکنوکراتي آن را درک نمي کند و تنها تفکر انقلابي به دنبال تحقق آن است.

يادداشت از احسان قائدي

انتهاي پيام1026ج /1020ج

 
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۰۱:۴۰:۴۶

11 Jan 2020