۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۸
کد مطلب : ۳۰۸۳۶
يادگار هشت سال دفاع مقدس گفت:

بوسه بر لب هاي خونين/ دفاع مقدس تکرار صحنه هاي جانسوز عاشورا بود

يادگار هشت سال دفاع مقدس گفت: امام حسين (ع)وقتي روي بدن برادرش عباس آمد وصورت پر خون برادر را ديد بر لبهاي برادر بوسه زد وفرمود:برادر کمرم شکست.
بوسه بر لب هاي خونين/ دفاع مقدس تکرار صحنه هاي جانسوز عاشورا بود
به گزارش جهانبین نیوز، يکي از يادگاران هشت سال دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار پايگاه خبري تحليلي پيرغار از خاطرات آن زمان چنين مي گويد: سال 62 نيروها در سنندج بودند،تيپ 44 قمر در پادگان توحيد قرار داشتند،زمزمه عمليات به گوش مي رسيد ما را از کردستان به طرف جنوب آوردند عمليات خيبر شروع شد جزيره مجنون فتح شد،دشمن از اينکه شکست سختي خورده بود تلاش مي کرد  که جزيره را از نيروهاي اسلام پس بگيرد .

 تيپ44 قمر بني هاشم سخت با دشمن مي جنگيد چند روزي از عمليات  ديگر گذشته بود 62/12/10 نيروهاي عراق پاتک سنگيني را شروع کرد گردان توحيد وسلمان در مقابل  دشمن ايستادند دو نفر از  بچه هاي رزمنده از بروجن  بنام احسان الله راستي وفرهاد راستي در گردان  ما بودند ،دود وآتش همه جاي جزيره را  گرفته بود  وحسابي دشمن مي جنگيدند  اين دو برادر  که علاقه زيادي  به هم داشتند. احسان الله  بر اثر ترکش خمپاره  شهيد شد  فرهاد وقتي ديد که برادرش شهيد شده خود را به روي بدن برادر انداخت صورت به صورت برادر گذاشت ولبهاي خونين برادر را مي بوسيد  بچه هاي رزمنده آمدند  واو را از روي بدن برادر برداشتند او خود را به دل دشمن مي زد ومثل شير مي جنگيد تا اينکه او هم موجي شد و او را به عقب بردند وآن بود که بوسه بر لبهاي  خونين را ديدم باور کردم  و باورم شد که چرا امام حسين (ع)وقتي روي بدن برادرش عباس آمد وصورت پر خون برادر را ديد بر لبهاي برادر بوسه زد وفرمود:برادر کمرم شکست.

اين بچه ها اينگونه جنگيدند، يا شهيد شدند، يا جانباز شدن و يا مجروح شدند .

و حال من جانباز گمنام از شما مسئولين اين سوال را دارم.

چرا زماني که جنگ بود اين برادرها افتخار اين مملکت بودند ؟امروز کسي آنها را نمي شناسد!

چرا رزمنده دفاع مقدس روزي شير ميدان جنگ بود امروز بر اثر فقرواثراتي که جنگ بر روي چشم او گذاشته  همسرش از او جدا مي شود؟

چرا رزمنده جنگ  بعد از جنگ آنقدر گمنام شود که 27 سال در بندر عباس کارگري کند؟

چرا در ادارات ما وقتي يکي از بچه هاي جنگ   با آنها  کار داند و به آنها مراجعه  مي کنند خيلي سرد با آنها برخورد ميشود وبه آنها به چشم حقارت مي نگرند؟

چرا مدارس ما افتخارات اين رزمندگان  را به دانش آموزان از ابتدايي تا آخر منتقل نمي کنند؟

به من يا به ما بگوئيد تکليف ما چيست چه کار کنيم ؟خيلي از بچه هاي رزمنده اي که زنده ماندند بعد از جنگ خيلي از آنها شهيد شدند واين تعدادي که مانده اند آنها را دريابيد وبه درد دل آنها گوش دهيد مبادا فرداي قيامت جلو شما را بگيرند و بازخواست کنند.

                                          مکن به چشم حقارت به من مست
                                                                               که آبروي شريعت بدين قدر نرود

                                          سياه نامه تر از خود کسي نمي بينم
                                                                            چگونه درد دلم از قلم به در نرود
 

انتهای پیام/1022ج
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۰۱:۳۴:۵۲

29 Dec 2019