۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۱۴
کد مطلب : ۱۹۸۵۷

اسلام امريکايي در جبهه اصلاح طلبان امريکايي

محمدعلي ابطحي عضومجمع روحانيون مبارز درسخنان خود در جلسه علني دادگاه رسيدگي به جرايم پس ازانتخابات گفت «پس ازانتخابات درجلسه مشترکي هاشمي رفسنجاني، موسوي وخاتمي با هم، هم قسم شدند که پشت يکديگر را خالي نکنند و بنده نمي‌دانم که اين تنها نگذاشتن و ياري کردن يکديگر پس از 11 ميليون فاصله براي چه بود.»
اسلام امريکايي در جبهه اصلاح طلبان امريکايي
به گزارش جهانبین نیوز به نقل از منطقه آزاد:

امام علي عليه السلام در خطبه ۹۳ نهج البلاغه در جامعه شناسي فتنه و اصحاب فتنه مي فرمايد: فتنه ها هنگامي که روي مي آورند شبيه حق مي باشند و موجب اشتباه مي شوند و وقتي مي روند هشيار مي سازند.

شايد اگر در بحبوحه انتخابات سال ۸۸ به اغتشاشات و آشوب هايي که در کشور بخاطر مسئله انتخابات رياست جمهوري ايجاد شد نگاهي بيندازيم به اين نتيجه مي رسيم که رسيدن به حقيقت براي هر کسي کار ساده اي نبود.

خبرهاي ضد و نقيض برگرفته از شايعات مطرح شده در جامعه و استفاده ابزاري منافقان از حقيقت به اين صورت که بخشي از حوادثي را که در جامعه مي افتاد با تفسير غير واقع گرايانه و منافقانه براي ايجاد التهاب و سرگرداني در بين مردم براي رسيدن به اهداف خود ترويج مي کردند، تشخيص حقيقت را براي خيلي ها دشوار کرد، اما گذشت زمان پرده از بسياري از رفتار ها و گفتار ها برداشت. با گذشت زمان و روشن شدن حقايق بسياري حقيقت را تشخيص دادند و از صف فتنه گران خود را جدا کردند.


فتنه ۸۸ امتحان و آزمايشي بود که درجه بسياري از خواص جامعه را مشخص کرد، بنابراين از فتنه ۸۸ درس هاي زيادي را براي واکسينه کردن نظام از فتنه هاي مشابه در آينده مي توان ياد گرفت. علل پيدايش فتنه و هدف از فتنه در جامعه اسلامي چه بود؟ ابزار مورد استفاده در فتنه و نفش افراد در فتنه چه بود؟ واکنش نظام در مقابل فتنه گران و درس هايي که مي گيريم چه هستند؟ و هزار و يک سوال ديگر که جواب درست به آنها مسير آيندگان را در برخورد با حوادث مشابه روشن مي کند.

تفاوت مبنايي که نظام جمهوري اسلامي از ابتداي انقلاب با نظام هاي غربي و شرقي داشت همواره بيگانگان را بر آن داشته تا با تحريم و تحديد و تضعيف نظام حاشيه امنيت خود را گسترش دهند. نظامي که با آگاهي بخشي، پايه نظام هاي امپرياليستي را سست مي کند و با ايجاد يک نظام اسلامي زمينه تحقق تمدن اسلامي را فراهم مي کند.

بنا براين صف کشي عظيمي به سان جنگ احزاب در داخل و خارج براي تضعيف نظام ايجاد شد. مهمترين هدف فتنه گران در انتخابات ۸۸ استحاله نظام از درون با ضربه زدن به اصل ولايت فقيه بود آنها که مهم ترين مانع عملي کردن اهداف خود در نظام اسلامي را رهبري مي دانستند با يک پشتيباني مالي و تبليغاتي عظيم و با جلو انداختن سربازان داخلي براي رسيدن به هدف خود تلاش کردند در اين بين رهبران احزاب و گروههاي مختلفي در ايران که بن مايه فکري حاکم بر آنها بعد از انقلاب در طول زمان تحت تاثير اشرافي گري و تفکرات اسلامي امريکايي قرار گرفته بود در کنار امکانات سخت افزاري نظام سلطه با نقشي که در جامعه داشتند فضا را ملتهب کردند.

«ابطحي: انتخابات رياست جمهوري اخير، که قطعاً تمهيدي همه جانبه براي حذف رهبري بود، داراي عقبه قدرتمند وکينه توز داخلي درسطوح مديريت هاي مختلف نظام هم بودکه مديريت اين پروژه را در موارد بسياري به عهده گرفتند تا در انتخابات اعلام عملي پايان دوران رهبري رهبرمعظم انقلاب رامطرح کنند .(بازجويي ها صفحه ۱۸۱)»

احزاب بسياري و در راس آنها کارگزاران سازندگي، اصلاح طلبان، اعتماد ملي و مجمع روحانيون مبارز به سرکردگي افرادي مثل هاشمي رفسنجاني، سيد محمد خاتمي، موسوي خوئيني ها، ميرحسين موسوي، مهدي کروبي وبسياري از کارگزاران اين احزاب با جايگاهي که در جامعه داشتند و استفاده از ابزار و امکاناتشان از اعتماد نظام سوء استفاده کردند و با نقشي که رهبران آنها به عنوان خواص جامعه با سوابق بيشمار داشتند آرامش نظام را برهم زدند و با چالش سازي براي نظام خوراک بيگانگان را براي مدتها فراهم کردند و شيريني مشارکتي که در فضاي بين الملل قدرت چانه زني مسئولان را زياد مي کرد به تلخي تبديل کردند.

«موسوي خوئيني ها: مي بايست ازقضيه ابطال انتخابات فراتر برويم واين يك راه جديدي است واين جمعيت به عنوان بازيكنان اين جريان هستند. بايدهزينه ها ‌آنقدر بالا برود كه حتما انتخابات ابطال شود چون معني ابطال فراتر از بحث رياست جمهوري است يعني حاكميت را مجبور به عقب نشيني كرديم، ازمردم مي توان خواست به اشكال مختلف به مخالفت هاي مدني بپردازند درقدم اول بايد انتخابات ابطال وسپس شوراي نگهبان عوض شود.( ۲۶/۳/۸۸)»

اکبر هاشمي رفسنجاني براي بسط بيشتر قدرت خود و اعمال حاکميت و ايفاي نقش مطلق در کشور با نقش هماهنگ کننده اي که در صف مستکبران داخلي و خارجي در مقابل نظام ايجاد کرده بود و همچنين سيد محمد خاتمي به عنوان شخص اول اصلاح طلبان با برنامه ريزي هاي قبلي که قبل و بعد از انتخابات رياست جمهوري ۸۸ داشتند بيشترين همراهي با بيگانگان و معاندان نظام در داخل و خارج را داشتند. همراهي و حمايتي که ميرحسين موسوي و مهدي کروبي را بر قانون گريزي و حرمت شکني هايشان گستاخ تر کرد و هزينه هاي زيادي را براي نظام و مردم ايجاد کرد.

«ابطحي: خاتمي درايام کانديداتوري موسوي چند نوع جلسه ثابت داشت ۱- ترکيب حسن آقاخميني و هاشمي(علي اکبررفسنجاني) تصميمات اصلي را در اينجا مي گرفتند. آنجاتصميم مي گرفتندکه حتي به موسوي پيشنهاد محور سخنراني بدهند امکانات مالي را سامان بدهند حرفهاشان را مشترک مي کردند.( بازجويي ها)»

مرکز تحقيقات استراتژيک رياست جمهوري در دوم خرداد محل ظهور و بروز انديشه هايي بود که معتقد بود دوم خرداد حرکت و تلاشي است از جنس انقلاب و نوعي مقاومت در برابر قرائت خاصي از جامعه و مناسبات آن که در توهم جامعه ديني مي سوزد و قصد اصلاح آن را دارد در همين مرکز بود که تز انقلاب در انقلاب را تئوريزه مي کردند تا با ايجاد هويتي ضد ارزشي براي نظام از درون آن را استحاله کنند. مرکز تحقيقاتي که مروج تفکرات و نظرات غربي و يهودي شده بود؛ فيلسوفان يهودي پيامبران اصلاحات بودند که مانند کرم مبنايي فکريشان را مي خوردند و با اصلاحات امريکايي جايگزينش مي کردند. انديشه اي که از ذهن هاي فروخته شده و ذهن هاي بي خدا تراوش مي شود نه تنها عطش تشنگان را التيام نمي بخشد که گرداب شرک و نفاق آنان را هر روز بيشتر در باتلاق انحراف فرو مي برد.

تجويز نسخه هاي سکولاري براي انقلاب اسلامي و ترسيم چشم انداز رومي براي آينده جامعه شيعي از عينک فلاسفه يهودي همه و همه باعث و بناي ديواري است که اکنون مرثيه اي براي ويراني اش بايد نگاشت. مبنايي که غير ديني باشد ولو از يک چهره ديني براي جامعه تجويز شود مبنايي است که بايد بر سر خودشان خراب شود. اينان بعد از شکست در انتخابات گاهي با اتخاذ مواضع دوگانه و گاهي با سکوت اين کودتاي نافرجام عليه نظام را رهبري کردند.

اعترافات بسياري از فتنه گران دستگير شده در دادگاه هاي بعد از فتنه ۸۸ مويد اين مدعاست. محمدعلي ابطحي عضومجمع روحانيون مبارز درسخنان خود در جلسه علني دادگاه رسيدگي به جرايم پس ازانتخابات گفت «پس ازانتخابات درجلسه مشترکي هاشمي رفسنجاني، موسوي وخاتمي باهم، هم قسم شدند که پشت يکديگر راخالي نکنند وبنده نمي‌دانم که اين تنها نگذاشتن و ياري کردن يکديگر پس از ۱۱ ميليون فاصله براي چه بود.»

همچنين در جاي ديگر از سخنانش اشاره مي کند که «هاشمي درذهن خود قصد انتقام از احمدي‌نژاد ومقام معظم رهبري را داشت؛ اين‌ها همه مسائلي بودکه درذهن موسوي به عنوان توهم همراهي شکل گرفته بود. به همه دوستان مي‌گويم وهمه دوستاني که صداي مارا مي‌شنوند بدانندکه موضوع تقلب درايران دروغ بود و در واقع تقلب موضوعي بود تا آشوب‌ها شکل بگيرد تا ايران همانند افغانستان وعراق بشود، تا جايي که کشور دچارآسيب و سختي بشود»

بنابراين مهمترين درسي که از فتنه ها مي گيريم شناسايي نفاق پيشگاني است که در لباس دين و مذهب با رهبري بر احزاب و گروههايي که زمينه دخالت بيگانگان را با پيروي از نظريات غربيشان فراهم مي کند است. شايد بهترين نامي که مي شود بر اينان گذاشت مروجان اسلام امريکايي در جبهه اصلاح طلبان امريکايي است.

البته همه اصلاح طلبان اينطور نيستند ولي در حال حاضر افرادي دم از اصلاح طلبي ميزنند( سيد محمد خاتمي) که اين تعبير زيبنده آنهاست. آنهايي هم که هنوز با شنيدن نام آنها بعد از جناياتي که در فتنه ۸۸ انجام دادند حس همدرديشان گل مي کنند به اسلام و احزابشان شک کنند. بعد از مسجل شدن خيانت هايي که توسط فتنه گران در آن برهه زماني شد شوراي امنيت ملي برخي از آنها را حصر کرد ولي برخي از آنها نيز همچنان درفضايي ازاد از رئوفت نظام سوء استفاده مي کنند و با شعار رفع حصر سران فتنه دنبال برگشت دوباره خود به فضاي مديريتي کشور هستند.

اما يکي ديگر از درسهايي که از فتنه مي گيريم اين است؛ آنهايي که شعار رفع حصر را مي دهند همان هايي هستند که بسياري از آشوب هاي بعد از انتخابات ۸۸ را سازماندهي کردند وگرنه در کنار شعار رفع حصر بايد محاکمه فتنه گران را مي خواستند.

یادداشت از "غفار موسایی"

انتهای خبر / 1024ج
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۸

ساعت:

۰۵:۰۵:۳۵

31 Jan 2020